رئیس مؤسسه مطالعات اسلامی دانشگاه تهران-دانشگاه مک گیل گفت: درجایی که عقل و نقل با هم تضاد پیدا کنند شیعه میگوید اگر عقل را دور بیندازیم قرآن و حدیث هم سست میشود بنابراین باید عقل را گرفت و با آن قرآن و حدیث را نقدکرد.
صبح امروز یکشنبه دوم مهرماه همایش علمی-پژوهشی امام رضا(ع) ادیان، مذاهب و فرق در تالار علامه امینی کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران با حضور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و دکتر مهدی محقق چهره ماندگار علمی کشور و جمعی از استادان حوزه و دانشگاه برگزار شد.
دکتر مهدی محقق رئیس مؤسسه مطالعات اسلامی دانشگاه تهران-دانشگاه مک گیل درابتدای این همایش با خواندن شعری از جد پدری خویش در وصف امام رضا(ع) گفت: باید با اهل استدلال با منطق با اهل موعظه با حکمت و با اهل جدل با مجادله احسن برخورد کرد زیرا با اهانت و زور گویی نمیتوان حقیقتی را کشف کرد. این درس را از مناظره امام رضا(ع) با سایر قرق و ادیان دیگر میتوان گرفت.
وی افزود: زمان امام رضا(ع) به علم و دانش اندوزی توجه بسیاری شد. زیرا پیامبر به طلب علم حتی در چین تأکید کرده بودند و در این دوره مسلمانان درِ علم را بر خود نبستند و حتی سخنان کافران را هم مورد شنود قرار دادند. زیرا ارزش انسان در اسلام به علم است. روزی پیامبر از دو طبیبی که برای معالجه بیماری فرستاده بودند پرسیدند کدامیک از این دو حاذقتر هستند نپرسیدند پیرو کدام دینی یا اهل کدام قبیله و نژادی هستند. پس معلوم میشود که علم بر دیگرصفات انسان ارجحیت دارد. علی(ع) هم در نهج البلاغه میفرمایند قیمت هرکس به اندازه دانش اوست. قرآن نیز میفرماید هل یستوی الذین یعلمون و لایعلمون آیا آنهایی که میداند با آنهایی که نمی دانند برابرند؟
این استاد دانشگاه کانادا تصریح کرد: در زمان امام رضا(ع) ترجمههای از زبان سانسکریت و سریانی به عربی و فارسی صورت گرفت.زیرا برای گفتگو با سایر فرق لازم بود عقاید آنها را بدانند.امام رضا(ع) با دانشمندان مختلف مناظره کردند زیرا هدف از دانش هم همین است نقد کردن سخن یکدیگر و پذیرفتن حقیقت. بیرونی و فارابی و ابن سینا هم از مناظرات امام رضا(ع) بسیار در مباحث خود استفاده کردند. در باره کتابهای ستاره شناسی و پزشکی مشکلی در نرجمهها پیش نیامد اما مسائل فلسفی و مابعدالطبیعه مترجمان نمیتوانستند ترجمه مناسب با خوانندگانشان ارائه دهند. زیرا مباحث غربی در تضاد با اعتقاد مسلمانان بود و همچنین بسیاری از اصطلاحات غربی معادل نداشت.
چهره ماندگار کشور ادامه داد: بنابراین فلسفه را تکفیر کردند نه از این جهت که فلسفه کفرآمیز بود بلکه ترجمههای ناقص و نامناسب این شبهه را ایجاد کرد. اما دانشمندان بزرگ در صدد رفع اختلافات بودند و آنجاهایی که مغایر با مبانی اسلامی بود ترجمه نکردند به عنوان مثال فارابی در ترجمه کتاب نوامیس ارسطو برخی نکات را نیاورد. یا همچنین بیرونی که از زبان سانسکریت کتابی را در مکتب بودا به عربی ترجمه کرد مسائل نامأنوس را نیاورد این نکته در مقایسه با ترجمه انگلیسی این کتاب معلوم میشود که بیرونی چه هشیاری از خود به خرج داده است.
محقق افزود: منشأ اختلافات فرق مسلمان در زمان امام رضا(ع) یا فقهی بود که به فروع دین برمیگشت یا کلامی بود که به اصول دین توجه داشت.البته اختلاف بین چهار فرقه اهل سنت مالکی، حنفی، حنبلی و شافعی بیشتر از اختلافات میان شیعیان است.اختلاف در کلام هم بین معتزله و اشعریون بود. اشعری به جبر اعتقاد دارند ولی معتزله و شیعه به اختیار معتقد هستند البته اشعریون غالب مسلمانان را تشکیل می دهند و به مذافق خلفا خوشتر میآمد. امام صادق (ع) در این باره جبر و اختیار فرمود: نیروهای اولیه از جانب خداوند انجام میشوند ولی آنجا که انسان فعلی را انجام میدهد به اختیار بنده است بنابراین نه جبر است و نه اختیار بلکه چیزی مابین ایندو است.
وی افزود: درجایی که عقل و نقل با هم تضاد پیدا کنند شیعه میگوید اگر عقل را دور بیندازیم قرآن و حدیث هم سست میشود بنابراین باید عقل را گرفت و با آن قرآن و حدیث را نقد کرد.
این محقق و پژوهشگر علوم اسلامی درپایان یادآورشد: اختلافاتی هم پس از رحلت پیامبر (ص) پیش آمد و همینطور در جانشینی خلفا و امام علی(ع). پیامبر حدیثی دارند که فرمودند بعد از من امت من 73 فرقه میشوند.البته بزرگان علم و عرفان تلاش کردند این اختلافات کاهش یابد ولی در سه مورد اختلافها جمع نشد:1-در اصول دین، 2- در امامت و 3- در فروع دین.
/30362
نظر شما