حرفهای عامه پسندی که به منظور تئوریزه کردن سلطه بر منابع و ثروتهای کشورهاست. اقای اوباما لابد چون ظاهرا یکه تاز صحنه جهانی است در سخنانش میتواند برای کشورها و مردمانش خط و نشان بکشد. او با چشم پوشی از احساسات جریحه دار شده مسلمانان میتواند واکنشهای مسلمانان را خشونت آمیز تلقی کند ولی چشم بر اعمال خود و همکاران بین المللی اش در نقض حقوق حقه بسیاری از مردمان ببندد. او میتواند به راحتی حق بسیاری از مردم کشورهائی که دولتهای آنها در اقمار آمریکا و همکاران قرار گرفته نادیده بگیرد و تنها کشوری که نیاز به دموکراسی کوماندوئی آمریکا و همکاران دارد سوریه است و نه سعودی و بحرین و یمن و ....
لابد اگر چندی دیگر آتش آزادی و حق طلبی به خرمن این کشورها و دیگر اقمار آمریکا افتد، آنگاه آنان نیز نه حق طلب و آزادیخواه بلکه مشتی تروریست خواهند بود! آقای اوباما لابد یادش رفته که مجددا به مصاحبه خانم کلینتون بعد از مرگ سرهنگ قذافی نگاه کند که چگونه شعف و خوشحالی اش را از قتل آنگونه او نمیتوانست پنهان کند. البته شاید در آن زمان بوی نفت و گاز مشام همه را پر کرده و آنها سرمست از فتح آنچنینی لیبی بودند و ارزشهای آمریکائی فراموش شده بود! آقای اوباما خشونت زاده خشونتی است که شما آنرا بعد از جنگ دوم جهانی با مداخلات متعدد در کشورهای جهان مشروع و تئوریزه کرده اید. وقتی شما دنبال بهم زدن توازن منطقه ائی فقط برای حفظ امنیت رژیم صهیونیستی هستید و در این راه تا آنجا پیش میروید که تعیین میکنید کی باید برود و کی بماند نباید انتظار داشته باشید که مردم در اینده در صلح و صفا زندگی کنند. توسعه و گسترش امنیت و منافع ملی آمریکا به وسعت جهان و چسابندن منافع و امنیت صهیونیستها به آن و خود را مساوی با ایده آلهایی که سازمان ملل متحد بر آن بنا شده دانستن آینده خوبی برای جهان رقم نمیزند.
آقای اوباما اگر به قول شما مردم می توانند اختلاف هایشان را به گونه ای مسالمت آمیز حل و فصل کنند و دیپلماسی می تواند جایگزین جنگ شود و همه باید به گونه ای رفتار کنند که امنیت شهروندان تامین شود، چرا این گزاره شما نمیتواند شامل حال کشورهای مخالف سلطه شما و ازجمله سوریه باشد که شما میخواهید به زور کوماندو و کشتی جنگی برای آنها دموکراسی بیاورید؟ چرا گروههای مخالف دولت سوریه را تسلیح و به برادر کشی دامن میزنید؟ شما که تجربه زیادی در تسلیح گروهها در کشورهای جهان و سپس لشگر کشی برای مبارزه با آنها دارید و در سخنانتان نیز در کشتن آنها افتخار میکنید و از نقاط بارز سیاست خارجی خود می شمارید. لابد بعد از تسلیح گروههای مخالف این کشورها چنین سناریوئی نیز در سالهای آتی برای آنان نسخه پیچی خواهد شد؟!
خواسته های مشروع مردم سوریه با آنچه که در سوریه در جریان است تا حدی متفاوت بوده و برنده تداوم این وضع رژیم صهیونیستی خواهد بود و نه مردم سوریه که حتی ممکن است تا مرز جنگ داخلی و تقسیم کشور نیز پیش بروند. مسائل داخلی و حقوق حقه نه تنها مردم سوریه بلکه یمن و بحرین و عربستان نیز برای داشتن حکومتی فراگیر که همه اقشار و گروهها بتوانند آزادانه در انتخابات شرکت نموده و نمایندگان خود را به نهادهای قانونگذاری و اجرائی گسیل دارند و از زندگی شرافتمندانه و کرامت انسانی برخوردار باشند امری پسندیده است ولی این دسته از کشورها که عموما نیز اقمار آمریکا و همکاران بوده و برای خود حاشیه امن درست کرده اند باید بدون دخالت خارجی به تعیین سرنوشت خود بپردازند.
ولی من نمی دانم از اقای اوباما دم خروس را قبول کنم یا قسم حضرت عباس را که سفیر آمریکا برای ارتباط فرهنگی بین کشورهاست ولی سفیر جمهوری اسلامی ایران استخدام کننده تروریستهای فلسطینی که اینچنین شش سال خود و خانواده اش را اسیر پرونده سازی نا صادقانه مقامات آمریکائی در حبس خانگی نگه داشته؟!
نظر شما