۰ نفر
۷ آبان ۱۳۹۱ - ۰۷:۰۰

دکتر کمال الهلباوی

پس از انقلابهای عربی و سرنگون کردن رژیمهای فاسد و دیکتاتورها و یا فرار آنها  اکنون ضرورت دارد آینده تمدن در این کشورها مورد بازسازی قرار گیرد واین موضوع نیازمند مسائل دیگری است که در مقدمه آن استقلال ملی بطور کامل قرار دارد و نیز همکاری با دیگران و بکارگیری امکانات ملی برای خدمت بهدف والا و بکارگیری آزموده های قبلی و سازندگی بر اساس آن با روشی دقیق و تمامی اینها باید برای دستیابی به مأموریت ملی استراتژیک صورت بگیرد.    
استقلال ملی که نقش عمده را در ساختار تمدن معاصر بر عهده دارد بمعنی آزادی کامل از تسلط بیگانه و فساد داخلی است . تسلط بیگانه یا تسلط فکری است یا فرهنگی ، اجتماعی ، سیاسی ،اقتصادی ، امنیتی ، تکنولوژیک است و یا اینکه تمامی اینها یکجا وجود دارند . هیچ شهروند عرب وجود ندارد که نتواند این تسلط و یا آثار آنرا نشناسد و یا درک ننماید.
تسلط امنیتی بصورت حضور پایگاههای بیگانه در کشورهایمان ویا تردد ناوهای هواپیما بر و دیگر ناوها در آبهای نزدیک سرزمینهایمان شکل می گیرد و گونه دیگر آن حضور تفنگداران دریائی در خاک ماست که البته اگر ما همچنانکه قرآن کریم میفرماید خود را یک أمت بدانیم بدان دست خواهیم یافت . یکی دیگر از جلوه های تسلط بیگانگان ، غربگرائی فکری ، فرهنگی و اجتماعی است که شخصیت شهروندان عرب و یا مسلمان را از بین می برد که در این صورت شهروند ، یک شخصیت عرب و یا مسلمان خواهد بود ولی با فکر و اندیشه آمریکائی یا غربی که البته بیشتر آمریکائی است که البته در همه چیز امریکائی خواهد بود مگر در زمینه برتری تکنولوژیک مگر برنامه های آموزشی و رسانه ای و فرهنگی که زیر نظر همان غربی ها و به اصطلاح آمریکائیان صورت میگیرد و این هیچگونه نقشی در ساختار شخصیتی بر اساس استقلال ملی ندارد .
استقلال ملی بمعنی داخلی یعنی آزادی از هرگونه قید و بندهای ستمگرانه در میهن خود می باشد که اگر استقلال کامل و آزادی وجود نداشته باشد میهن بصورت یک زندان در می آید. و اینچنین است که بعضی از کشورهای عربی ومسلمان بصورت زندانهای بزرگ جغرافیائی در آمده اند که ستم دیدگان کمتر می توانند از این زندانها فرار نمایند و سلولهای این زندانها برای شهروندان بسیار تنگ است و در نتیجه آزادیها محدود می گردد و فشارهای امنیتی بیشتر می شود و ممنوعیت بدون دلیل سفربر شهروندان تحمیل می شود و تهمتهای ظالمانه درباره آنان اعلام می گردد و دادگاههای نظامی برای مردم غیر نظامی تشکیل می شود و رژیمهای تک حزبی و یا یک گروهی بطور تحمیلی اعمال می گردد و بیکاری های کورکورانه گسترش می یابد. بنابر این می توان گفت میهن های ما از مسیر تمدن و پیشرفت جای مانده اند و تنها راه حل پناه بردن به خارج برای حل مشکلات و نگرانی های داخلی است حتى اگر امنیتی و یا اقتصادی باشد. البته غرب بدون مقدمه و آماده سازی و وجود مزدوران در کشورهایمان دخالت نمی کند وهنگامی دست به دخالت می زند که روند اطاعت وزمینه سازی تکمیل شده باشد و مغزهای ضعیف و ناتوان در اختیار او قرار گرفته است تا غرب بتواند خود را بصورت یار ما در حل مشکلات موجود مطرح نماید. روی آوردن به صندوق بین المللی پول و دیگر نهادهای بین المللی چیزی نیست مگر تأکید بر تسلط بیگانه  و یا فساد داخلی  که همه این نهادهای بین المللی بر اساس برنامه ریزیهای بیگانگان و قدرتهای سلطه گر خارجی فعالیت دارند که البته همواره کوشش شده است نقش این نهادها کمک رسانیعنوان گردد.   
فراموش نکنیم که بخشی از دارائی های صندوق بین المللی پول از درآمدهای نفتی عربی است که برای خوار کردن خود اعراب بکار می رود . همچنین گاهی بعضی برای حل گرفتاریهای دیکتاتورها و ستمگریها و آزادی ، به غرب روی می آورند و در اینجا نیز غرب بنام کمک و یاری به پشتیبانی از این دیکتاتورها می شتابند. ما أمتی هستیم که باید عدالت و برابری و آزادی قانونی و ارزشها را به جهانیان بشناسانیم . اما متأسفانه می بینیم که کنگره أمریکا با کمک رسانی به مصر موافقت و یا مخالفت می نماید که البته امریکا هیئت خیریه برای کمک به مصر و یا دیگران نمی باشد و اگر کمکی را صورت داد مجانی نخواهد بود و ملتهایمان دانسته و یا ندانسته بهای آنرا خواهند پرداخت . هرگاه در جائی خواندیم که خانه ملت  (پارلمان مصر ) موضوع کمک رسانی به مستمندان در جهان عرب و اسلام را مورد بررسی قرار داده است ، این تأکیدی خواهد بود بر فرموده پیامبر اکرم (ص) درباره کمک به مستمندان وتهی دستان .  
اما موضوع دوم موضوع همکاری و تکامل با دیگران است . منظور از دیگران در اینجا کشورهای عربی عضو اتحادیه عرب و نیز کشورهای اسلامی عضو سازمان کنفرانس اسلامی و نیز کشورهای عضو جنبش عدم تعهد و سپس دیگر کشورهای عضو جامعه بین المللی می باشند . همکاری برای دستیابی به تکامل ستودنی است و مطالعه درباره تحول آن در روزگار کنونی یکی از وظایف ملی شناخته شده است که در آغاز نیازمند اعتماد متقابل است که هم اکنون در میان تمامی کشورها از بین رفته است بخصوص پس از انقلابهای بهار عربی  وبا توجه به طبقه بندی جدید که بدنبال این انقلابها صورت گرفت این روند کشورهای عرب نفتخیز را نگران کرد ، همان کشورهائی که با دنباله روی خود از غرب و رفتار آن ، نماد فساد در جهان عرب و اسلام شده اند ، اکنون وپس از ، از میان رفتن شخصیتهای ستمگر که مانع همکاری و تکامل بودند مانند قذافی ، این همکاری برای دستیابی به تکامل در تمامی زمینه های اقتصادی و صنعتی و امنیتی و آموزشی بسیار سرنوشتخواهد بود. البته اگر ما چنین کاری را انجام دهیم هیچ قدرتی در جهان نخواهد توانست در برابر آن مقاومت نماید و یا آنرا از کار بیاندازد و این نخستین گام خواهد بود برای نجات از ترس و وحشت از رژیم صهیونیستی و در عین حال گامی بسوی فرو پاشی آن. در اینجا باید تأکید کرد : خواستن توانستن است . 
اما محور سوم همانا بکارگیری تمامی توانمندیها و امکانات ملی برای تحقق هدف نهایی که ما در این زمینه در برابر خداوند مسئولیت داریم که پس از فروپاشی رژیم گذشته در مصر ناچار هستیم از فکر و اندیشه صحیح پیروی کنیم که در دوران گذشته این توانمندی بهدر می رفت . در اینجا باید اشاره کرد که در همه جا و در هر زمان باید از توانمندیهای موجود در میان مردم و شهروندان استفاده کرد چون پیامبر اکرم (ص) فرموده است : " هر که یکی از خویشان ونزدیکان خود را بکاری برگزید که در میان مومنان شخص شایسته تری وجود داشت ، او به خداوند و پیامبر و مومنان خیانت کرده است " . این اشاره دارد به اهمیت بکارگیری تمامی امکانات بسود میهن وملت است چون فساد در کشور ما چنان گسترش یافته و به تمامی جنبه های زندگی رخنه کرده بود که مسئولان و دست اندرکاران بیشتر خویشان خود را برای مسئولیتهای دولتی بر می گزیدند و از جمله مسئولیتهایی که برای مردم وکشور سرنوشت سازبود. این در حالی است که غرب بدنبال شایستگی هاست و بهمان علت است که مغزهای متفکر جوانان و شایستگان ما را بسوی خود جلب می کند . پس چرا این موضوع را از غرب نمی آموزیم و بسیاری از جوانان ما هستند که توانستند شایستگی خود را در امریکا به اثبات برسانند که اگر در مصر می ماندند بروکراسی موجود به آنان اجازه نمی داد به چنین پیشرفتی دست یابند . 
محور چهارم همانا بهره گیری از تجربه های گذشته است . ملتهای عربی و اسلامی در گذشته سردمدارپیشرفت علم ودانش در جهان شناخته شدند و نقش برجسته ای در پزشکی و جبر و ریاضیات و فلک و هندسه و... را بر عهده داشتند که غرب در آن دوران در دوران تاریکی بسر می برد ولی با زیرکی از این دانشها بهره گرفت . اشکالی ندارد ما از تجربه های دیگران بهرمند شویم مشروط بر اینکه در این روند داد و بستد صحیح وسالم را رعایت کنیم ودر پیشرفت جهان شرکت نمائیم و آنرا برای دیگران نیز عرضه نمائیم همچنانکه از پیشرفتهای آنان استفاده کنیم .  
متأسفانه رژیم صهیونیستی چنان از این نابخردی ما استفاده می کند که ارزش آن چندین برابر درآمدهای نفتی عربها است با این تفاوت که اسلام مغزها را آزاد می نماید و پژوهش را تشویق می کند و جایگاه دانش و دانشمندان را بالا می برد همچنانکه گفته میشود حکمت هدف مومن است پس هرجای دنیا بدان دست یافت خود شایسته بهره برداری از آن می باشد.
استقلال ملی و آزادی و همکاری و تکامل میان ملتها و بکارگیری صحیح امکانات و توانمندیها و تجربه های پیشینیان می تواند أمتهای عرب و مسلمان را از این عقب ماندگی نجات دهد و به برتری غرب و تسلط آن پایان دهد . اما اینکه غرب بعنوان نهاد کمک رسانی به ما کمک کند اشتباه است همچنانکه استقلال ملی ما با دریافت چنین کمکهائی از میان می رود . پس ما باید از دریافت چنین کمکها خودداری کنیم  چون اکنون در پی راه حلهائی سرنوشت ساز برای بحرانهای خود هستیم . گوئی استقلال ملی ما دچار بیماری شده است و باید آنرا بهبود بخشیم و در این زمینه باید داروهای داخلی را بکارگرفت و نه داروهای بیگانه را .
تصمیم گیریهای نهادهای عربی و اسلامی تاکنون نه تنها فقط بصورت نوشته بر جای مانده است بلکه بسیاری از کشورهای عربی و اسلامی علیه آن نیز اقدام کرده اند از جمله عهدنامه دفاع مشترک عربی و تصمیم گیری کنفرانس خرطوم درباره نه های سه گانه در برابر اسرائیل : نه گفتگو ، نه صلح و نه شناسائی و بعکس کشورهای عربی این نه های سه گانه را بدون شرم و حیا بصورت بله های سه گانه : گفتگو بله ، صلح بله ، شناسائی بله تغییر دادند و با دشمن صهیونیستی به گفتگو نشستند و با او صلح نمودند و آنرا مورد شناسائی قرار دادند .
استقلال کامل ملی ممکن است ملت را بسوی جستجوی راه حلهای استراتژیک هدایت کند و در صورتیکه چنین شود برای بسیاری از گرفتاریها وبحرانهای ما راه حلهایی  بدست خواهدآمد ومی توان خلئهای بسیاری را پر نمود . اما امروزه و با توجه به تسلط غرب ، نه اعراب ونه مسلمانان می توانند خلئهای موجود را پرکنند از جمله در سوریه که البته ممکن است بوسیله امریکا و رژیم صهیونیستی پر گردد چون رویدادهای سوریه نشان از تحول خیرخواهانه در این کشور ندارد .

کمال الهلباوی، اندیشمند جهان عرب است که این یادداشت را برای خبرآنلاین عربی ارسال کرده است. 

ترجمه: محمدماجد نجار 

منبع:خبرآنلاین عربی

26149

کد خبر 254086

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین