یک سوی قضیه این است که ما یک فیلم ساخته ایم.فقط همین.ولی پیشنیه ای غنی باید برای آن متصورباشیم.بله من قبول دارم که همیشه سیاست در فیلم های جیمرباند نقش پررنگی دارد.حتی اگر در برخی فیلم های جیمزباند نقش پررنگی هم نداشته باشد ولی در لایه های آن می توان از سیاست شنید و یا آن را به عینه دید.با این همه اسکای فال بنظرم یک فیلم اکشن و سوپرفانتزی است که در کنارش درونمایه های سیاسی و کاراکترهای سیاسی زیادی را می بینید.هرچه باشد در فیلم های جیمزباند،وی در نقش ابرقهرمان ظاهر می شود و مابقی که مقابلش قرار می گیرند هرکدام از سوی جهت های تاریک قصد دارند نابودش کنند.قرار نیست همیشه یک بمب اتم در مرکز داستان باشد و جیمز باند بخواهد از منفجرشدنش جلوگیری کند.شما در جیمزباند در تمامی این فیلم ها با یک مامور ارشد سازمان ضدجاسوسی طرفید.خب رقبا و افرادی که مقابل او قرار می گیرند حتما سیاست سازمان متبوع خود را دارند.اینگونه اگر بنگرید بله جیمز باند یک شخصیت سیاسی است.ولی باید در نظر داشت که اینجا دنیای سینمااست.فقط همین است که مهم است
<BR> شخصیتی که یان فلمینگ در سال 1953 به نام جیمز باند آفرید، 9 سال انتظار کشید تا اولین داستان تصویری اش بر روی پرده نقره ای بیفتد.و بدین ترتیب در 1962 از اولین جیمز باند تاریخ سینما یعنی دکتر نو رونمایی گردید.در طی این نیم قرن تاکنون 23 فیلم از این شخصیت به صورت سینمایی ساخته شده که آخرینش همین اسکای فال(سقوط آسمان) به کارگردانی سام مندس است.<BR> آنچه در پی می آید خلاصه گفتگوی ورایتی باکارگردان آخرین جیمز باند سینمااست.گفتگویی که 1 نوامبر یعنی 8 روز پس از اکران فیلم در بریتانیا انجام شده است.
این بارجیمزبانددر لوکیشن هری پاتر(گلن ایتیو در اسکاتلند) ساخته شد.ازاین لوکیشن متفاوت راضی بودید؟
خب اینکه 5 یا 6 سال پیش هری پاتر در اینجا ساخته شده معلوم است که دیگر این لوکیشن متفاوت نیست و قبلا در آن کار شده ولی طبیعی است که از محل استقرارمان بسیار خوشحال بودیم.وقتی دارید جیمز باند می سازید یعنی دارید کاری متفاوت انجام می دهید.در سینما داشتن لوکیشن متفاوت می تواند کمک فراوانی به شما بکند.تمام گروه و خود من از حضور در اسکاتلند راضی بودیم.اگرچه هشدارهایی به لحاظ آّب و هوایی داشتیم.ولی ما عاشق این محل بودیم.تپه ها،جاده ها ،افق،آسمان ،باران و هرچه فکرش را بکنید خوب بود.گلن ایتیو،هانکلی کامون و حتی حومه لندن همگی با برنامه انتخاب شده بودند.لوکیشن های ما در ترکیه در شهر آدانا و در چین در شانگهای نیز همگی خوب از کار درآمدند.
جیمزباند 23 به نام شما تمام شد.با این همه نقد خوبی که در باره اسکای فال نوشته شد چه می کنید؟
عمدتا جیمزباند های تاریخ سینما بوسیله هر کارگردانی که ساخته شده طرفداران خودش را داشته است.من همیشه موافق و طرفدار فیلم های جیمز باند بودم.با این همه باید این تور اکران تمام شود و همه بتوانند اسکای فال را ببینند(منظور سام مندس از تور اکران نحوه اکران جهانی این فیلم است که در 23 اکتبر در بریتانیا آغاز گردید.در 26 اکتبر عمده اروپا فیلم را پخش کردند و در 8 و 9 نوامبر فیلم در آمریکای شمالی به روی پرده می رود).تمام هدف من این بود که بعد از این همه سال دوباره از نو این سئوال را برای تماشاگران مطرح کنم که اصلا این جیمرباند کیست؟و اهیمتش در چیست؟و اگر اهیمت دارد آیا این قدرت و مهم بودنش فقط به شخص خودش برمیگردد یا به سیستم ضدجاسوسی موجود.سیستمی که جیمزباند وفادارانه دارد به آن خدمت می کند.خب این نوع داستان چالش برانگیز است و هراس ایجاد می کند.و مهمتر اینکه پایان بندی اش کاری است طاقت فرما.اگر از من بپرسند سخت ترین کار در ساخت یک پروژه جیمز باند چیست؟من قطعا خواهم گفت درآوردن یک سکانس شکوهمند پایانی که هیچ حرف و حدیثی باقی نگذارد.
پس بگذارید یک سئوال بپرسیم که که مطمئنا به چالش باشما منجر می شود.آیا برای پایان فیلم می توانید توضیحی اضافی برایمان بدهید؟
من چندین ماه هست که منتظر اینگونه سئوال ها بودم.پایان جیمزباند.همیشه پایان جیمز باند برای تماشاگران و منتقدان سئوال ایجاد کرده.برخی می گویند چقدر خوب بود.هرگز چنین پایانی را ندیده بودیم و برخی می گویند وای خدای من این چه پایان مزخرفی بود.با این همه باید بگویم که برای اسکای فال واقعا تا اینجای کار همه از پایان راضی اند و مهمتراینکه من شنیده ام کسی پایان را لو نمی دهد و به گونه ای سرانجام کار را تعریف می کنند که تماشاگری که فیلم را ندیده مجاب شود که هرچه زودتر برود و اسکای فال را ببیند.ببینید در فیلم های جیمزباند باید هراس را در داستان به تماشاگر منتقل کنید.جیمزباند هراس می آفریند.اگر اینکار را کردید یعنی موفق شده اید.
در کارنامه شما حالا یک جیمز باند هم وجود دارد.چه حس و حالی دارید؟بی تفاوتید یا کارنامه تان را پربارتر می دانید؟
اگر یک سازنده جیمز باند در دنیا باشد و اظهار کند که بعد از ساخت فیلمش هیچ احساسی ندارد مطمئن باشید که او دروغگوترین فیلمساز جهان است.من مطمئن هستم که دروغگو نیستم(با خنده).بنابراین مسلم است که از ساخت جیمزباند بسیار خوشحالم و این پروژه را کاری عظیم معرفی می کنم.اما مهم اینجااست که ما فعلا در اروپا هستیم و در بریتانیا.در این جاها واقعا استقبال عالی بوده است.برای من از اینکه تماشاگران و همچنین دوستداران جیمز باند را ناامید نکرده ام جای خوشحالی فراوانی دارد.
پس با این شرایط باید منتظر باشیم تا جیمز باند های دیگری هم از این نوع ازشما ببینیم؟ منظورم داستان هایی سیاه و پرهراس است؟
به شما که گفتم،فیلمساز دروغگویی نیستم.نه واقعا فکر نمی کنم که دیگر بخواهم پروژه ای دیگر را بسازم.فعلا که نه.من بعد از ساخت زیبای آمریکایی(1999) سه سال تمام بیرون نشستم تا اینکه جاده تباهی(2002) را کار کردم.درونمایه تمامی این کارها حتی فیلم جاده انقلابی(2008) به نوعی درونمایه سیاه دارند ولی همه شان تلاشی برای بهتر شدن و رسیدن به نور و آرامش را در لایه لایه داستانشان دارند.اسکای فال نیز بدینگونه است.
شما یک فیلم سوپر اکشن به نام جیمرباند ساخته اید.اگر در باره اکشن صاحب سبک و تاثیر گذار از شما بپرسیم به عنوان کسی که خودش یک سابقه کمابیش اکشن به نام جارهد دارد ،کدام آثار را نام می برید که از آنها حتی چیز ی کوچک الهام گرفته باشید؟مثلا بتمن و کریستوفر نولان در لیست شما هست؟
جیمزباند و بتمن!!واقعا!!من نمیدانم.تشابه که وجود ندارد.اما از طرف دیگر مگرمیشود فیلم های کریستوفر نولان را ببینید و هیجان زده نشوید.با این حال این دو فیلم ربطی بهم ندارند.نه در ساختار و نه در پروداکشن و نه در فیلمنامه و درونمایه ها.با این همه نوع اکشن در بتمن و جیمزباند خاص هست.شما با یکسری آدم بد طرفید؟متوجه منظورم هستید؟ما در بتمن با تعدادی آدم بد و ضدقهرمان طرفیم که واقعا قصدشان نابودی شان بشری است.در جیمزباند شما فراتر از این قرار دارید.من همیشه نولان را ستایش کرده ام.
چقدر فیلم جیمز باند را یک فیلم دیپلماتیک و یا سیاسی می دانید؟
کد خبر 256659
نظر شما