صفهای بلند نیازمند کمک.
صفهای بلند یاری دهندگان.
اما امتداد صف دوم به بلندای صف اول نماند.
زمان پیش رفت و فاصله افتاد، میان نیازی که پایان نیافته بود و استمدادی که به فراموشی سپرده میشد.
افتتاحهای گاه و بیگاه، صف دوم را بسان چینی شکسته، بند میزد. روزی وزیری و روز دیگر مدیری، چند واحد مسکونی را افتتاح و به زلزله زدگان ارائه میدادند. چیک چیک فلش دوربینهایی که به استقبال این واحدها میرفتند و موج تبلیغات پس از آن، صدای چک چک سقف چادرهای برزنتی اسکان موقت بر سر مردم زلزله زده را در خود محو میکرد.
و باز هم صف.
اما صف نذری. در پایتخت یا دیگر شهرهای کشور. هرجایی به جز ورزقان و اهر.
صفهایی که غالبا نیازمندی در آن نیست و نذر دهنده هم هدف مدد رسانی ندارد. باران گاه و بیگاه این روزها نیز این صفها را کوتاه و بلند میکند.
آن سوتر اما در سرمایی به مراتب شدیدتر همچنان صدای چک چک، پژواک خاص خود را در گوش کودک زلزله زده آذری دارد. همه نذرها فدای لرزه اندام کودکی که هم سوگوار خانوادهاش است و هم محزون از فراموش شدن.
* نماینده ورزقان: 60درصد مردم زلزله زده هنوز اسکان داده نشدهاند
نظر شما