استاد دانشگاه امام صادق(ع) در آغاز مطلب خود نوشته است: از ابتدای شروع درس خارج فقه آیتالله خامنهای در سال 1369 -که با سالگرد شهادت امام صادق علیهالسلام مصادف بود- توفیق حضور در این جلسات را داشتهام. آن روزها با توجه به اینکه مدت کوتاهی از رحلت امام خمینی رحمهالله گذشته بود، ایشان علیرغم همهی مشغلهها، بدون وقفه این درس را شروع کردند. معمولاً فقها درس خارج فقه خودشان را از «کتابالجهاد» شروع نمیکنند، اما ایشان این درس را از «کتابالجهاد» شروع کردند. این موضوع کاملاً مرتبط با مسائل سیاسی، اجتماعی و نظامی است و بسیاری از مسائل مستحدثه را نیز شامل میشود.
عضو حقوقدان شورای نگهبان در ادامه مطلب خود درباره فتوای مقام معظم رهبری درباره جایز بودن جهاد ابتدایی آورده است:
انتخاب موضوعات ایشان در درسهای خارج، نشاندهندهی دغدغهی عمیقی است که ایشان نسبت به شرعی و فقهی بودن کامل ادارهی امور کشور دارند. مثلاً بحث جهاد از آن بحثهایی نیست که خیلی تفصیل یافته باشد. متأسفانه فقهای شیعه هیچگاه متصدی امور سیاسی-اجتماعی نبودند ولذا طبیعتاً به مواردی مثل جهاد که جنبههای سیاسی-اجتماعی دارد، کمتر توجه شده است.
رهبر انقلاب توجه ویژهای به این موضوع داشتند. مثلاً یکی از مباحث مربوط به ولایت فقیه که در کتابالجهاد هم آن را بحث میکنند، این است که آیا «جهاد ابتدایی» در زمان غیبت هم ممکن است؟ یعنی آیا جهاد ابتدایی مشروط به حضور امام معصوم علیهالسلام است یا نه؟ اینکه هر فقیه عادلی میتواند این کار را انجام دهد، مخالفینی دارد. حتی امام رحمهالله که به ولایت مطلقه قائل بودند و در «کتابالبیع» و «تحریرالوسیله» تصریح کردهاند که ولیّفقیه از تمام اختیارات حکومتی امام معصوم علیهالسلام برخوردار است (مگر مواردی که استثناء شده باشد و دلیلی بر استثناء آن وجود داشته باشد) در کتاب تحریرالوسیله میفرمایند که یکی از موارد استثناء، جهاد ابتدایی است و در این تأمل وجود دارد که فقیه در زمان غیبت بتواند «جهاد ابتدایی» بکند. از طرفی فقیه برجستهای مثل مرحوم صاحبجواهر با جواز «جهاد ابتدایی» در زمان غیبت مخالف بوده و یکی از استدلالهای مهم ایشان عدم امکان وقوع این مسئله است. یعنی اصلاً چنین چیزی واقع نخواهد شد که فقیهی در زمان غیبت لشگر یا سلاح و تجهیزاتی داشته باشد و امکان جنگ و فرماندهی برای او پدید بیاید! اما به یاد دارم که رهبر انقلاب در همین درس خارج، این احتمال را رد کردند و با دلایلی اثبات کردند که جهاد ابتدایی در زمان غیبت و توسط فقیه عادل و باکفایت ممکن است و این را نظر أقوی دانستند.
دکتر اسماعیلی در بخشی از خاطرات خود با اشاره به این که درسهای رهبری مبتنی بر تحقیقات قبلی است، مینویسد:
یکی از خصوصیات درس آیتالله خامنهای این است که از قبل، رئوس اصلی درسها را مینویسند و من یادم هست که «کتابالجهاد» را که درس میدادند، نوشتههای خودشان همراهشان بود. بهطور خاص یادم هست که در مباحث جهاد به مناسبتی ایشان بحث از صابئین کردند که آیا صابئین جزء اهل کتاب هستند یا نیستند؟ این از مباحث مشکلهی فقهی است. ایشان بهطور بسیار مفصلی این بحث را مطرح کردند و این نشان از تسلط بر مبانی فقهی و تاریخی و مطالعات عمیق گذشتهی ایشان دارد.
نکتهی دیگر آنکه درسهای ایشان از یک پیوستگی معنیدار منطقی برخوردار است و ترتیب بحثهای ایشان ابتکاری بوده است.
ایشان به کیفیت جهاد که رسیدند (فقها مبحثی دارند راجع به بحث کیفیت جهاد و اینکه چه کارهایی در جهاد جایز است و چه کارهایی حرام) به بحث «إلقاء سمّ» در بلاد مشرکین پرداختند که بحث معروفی هم هست. در همان سال 1369 ایشان نظر خودشان را در بحث سلاحهای هستهای اعلام کردند و القاء سم در بلاد مسلمین و استفاده از سلاحهای مخرب و کشندهی شیمیایی و هستهای را به دلایل فقهی دارای اشکال دانستند و همان موقع ادلّهی فقها را کاملاً بررسی کردند و به عنوان یک نظر فقهی جدی و نه یک شعار سیاسی و اجتماعی آن را ارائه دادند. ما الان بعد از بیست سال ملاحظه میکنیم که ایشان دوباره بر همان مواضع تأکید دارند و هر وقت بحثی در این باره پیش آمده، ایشان تأکید فرمودهاند که از دیدگاه فقهی و شرعی با مسألهی سلاحهای هستهای مشکل داریم. این از جهت ثبات در تصمیمگیریهای ایشان هم مهم است.
این حقوقدان در ادامه مطلب خود درباره پایبندی مقام معظم رهبری به فقه جواهری آورده است:
پایبندی ایشان به فقه جواهری بسیار جدی است. ایشان در مباحثی که ارائه میکنند و اظهار نظرها کاملاً مقیدند که به همان روش قدما بحث کنند. در واقع ایشان به فقه سنتی پایبند هستند و به سنّت اجتهاد تقید دارند. بعضیها نظریات جدیدی را مطرح میکنند، اما نظرات آنها از روحیهی فقهی لازم برخوردار نیست. ایشان کاملاً به رعایت اصول و مبانی سنت اجتهاد پایبندی از خودشان نشان داده و تلاش میکنند که تمام نظریاتی که دارند، تنها در چهارچوب فقه جواهری ارائه شود.
البته ایشان بارها هم طلاب جوان را سفارش و نصیحت کردهاند به اینکه در ارائهی نظریات جدید شجاعت بیشتری از خودشان به خرج دهند. میگفتند شما طلبههای جوان حتماً در چهارچوب ضوابط و اصول شناختهشدهی فقط جواهری کار کنید، اما اگر در این چهارچوب فکر و تحقیق کردید، از ارائهی نظر جدید إبایی نداشته باشید. حتی به خاطر دارم آن موقعی که قرار بود مجلهای به صورت فارسی منتشر شود و تحقیقات فقهی طلاب جوان را به زبان فارسی و به زبان جدید ارائه کند، بسیاری از دوستانی که در این زمینه مسئولیت داشتند و به دنبال راهانداختن این جریان بودند، نوعی نگرانی داشتند از اینکه چه واکنشهایی را در حوزه خواهند دید. رهبر معظم انقلاب اما سفارش میکردند که نگرانی نداشته باشید و از ایجاد چنین کرسیهای آزاداندیشانهای حمایت کردند تا شکل گرفت. ایشان میفرمودند که حالا شما خیال نکنید که هر نظری که میدهید، باید منجر به صدور فتوا شود. شما یک مطلبی را میگویید و نفرات بعدی میآیند و آن را نقد و تحلیل و تکمیل میکنند تا إنشاءالله در آینده بتواند مبنای صدور فتوا قرار بگیرد. این ترویج آزاداندیشی و نوگویی در عین تقید به ضوابط و اصول سنت شناختهشدهی اجتهاد از خصوصیات درس ایشان بود و جرأت اظهار نظر جدید را به شاگردانشان القا میکردند.
عضو شورای نگهبان درباره واکنش مقام معظم رهبری در برابر سؤالات و اشکالات طلاب مینویسد:
نوع تدریس ایشان نیز جالب توجه است. بالأخره ممکن است که در میانهی درس کسی سؤالی بپرسد که چهبسا بیربط و نابجا باشد. این موضوع همیشه در درسهای حوزوی اتفاق میافتد. اتفاقاً یکی از جذابترین بخشهای درس نیز همینجا است که استاد چه واکنشی از خود نشان میدهد. اولاً ایشان با سعهی صدر کامل با نظر مخالف برخورد میکردند و با آرامش ویژهای به سؤالکننده توجه میکردند که خود این موضوع جرأت سؤالکردن و انتقادکردن در درس را به انسان میداد. البته در این گفتوشنودهای طلبگی از مطایبهها و شوخیهایی که در میان علما مرسوم است، زیاد صورت میگرفت و این خودش درس را باطراوت، شنیدنی و جذاب میکرد. یادم هست که یکی از دوستان در درس حاضر میشد اما معمولاً مطالعهنکرده سؤالاتی مطرح میکرد. حضرت آیتالله خامنهای به سؤالات پاسخ میدادند. چند بار که سؤالات رد و بدل میشد، به عنوان مزاح میگفتند: «حالا شما اجازه بدهید من آنچه را که مطالعه کردم بگویم و شما چیزی را که مطالعه نکردید باشد برای جلسهی بعد.» یا به خاطر دارم که در موردی به یک نفر گفتند: «حالا شما به حرفهایی که من زدم فکر کنید، شاید خدا به دلتان انداخت که حرف حق را بپذیرید.» یا مثلاً کسی اگر یک حرف خیلی عجیب و غریبی پای درس میگفت که تا به حال فقها نگفته بودند و با موازین فقهی خیلی سازگار نبود، ایشان میگفتند: «اجماع همهی فقها با فرمایشی که آقای فلانی داشتند، شکسته شد» و اینطور درس را شیرین و جذابتر میکنند.
برای خواندن متن کامل این مطلب، لطفا اینجا را کلیک کنید.
/30462
دکتر محسن اسماعیلی در مطلب تازه خود در وبلاگ نخبگان خبرآنلاین به بیان خاطراتی از جلسات درس خارج آیتالله خامنهای پرداخته است.
کد خبر 262845
نظر شما