سواد رسانهای هنوز برای خیلیها حتی افراد تحصیلکرده اصطلاح آشنایی نیست و غالب مردم جامعه ما که مثل ساکنان دیگر کشورها هر روز پیامهایی را از رسانهها دریافت میکنند و از آنها تاثیر میگیرند، از سواد رسانهای بهره ناچیزی دارند و شاید از وجود چنین سوادی بیخبر هم باشند.
کشورهایی هستند که سالهاست درباره سواد رسانهای مینویسند و تحقیق میکنند و این سواد را به مردم و کودکان آموزش میدهند و مراکز و موسسات دولتی و غیر دولتی هم در آن کشورها برای آموزش و گسترش سواد رسانهها فعالیت میکنند، اما فاصله ما با این کشورها از نظر سواد رسانهای زیاد است. تازگی کتابی درباره سواد رسانهای تالیف و منتشر شده که نویسنده آن را اولین کتاب تخصصی در زمینه سواد رسانهای با نگاه بومی خوانده است.
انتشار این کتاب در حالی که منابع ناچیزی درباره سواد رسانهای وجود دارد و پاسخ به یک ضرورت است، اهمیت دارد و تصویری ازاین سواد ارائه میکند. کتاب «سواد رسانهای؛ درآمدی بر شیوه یادگیری و سنجش» درباره سواد رسانهای و ضرورت آن برای ساکنان دنیای امروز که در معرض پیامهای فراوان از رسانههای مختلف هستند بیان میکند، نگاهی به آموزش و گسترش این سواد در تعدادی از کشورها دارد و به موانع سواد رسانهای در ایران هم اشاره میکند و نظریاتی را در این زمینه توضیح میدهد. شیوه آموزش و سنجش سواد رسانهای با بیان مثال نیز بخش مهمی از این کتاب است و با این مطالب نظری و کاربردی مطالعه این اثر میتواند مخاطب را با جنبههای مختلف سواد رسانهای آشنا کند.
اما آنچه در حین مطالعه کتاب به نحو برجستهای مشاهده میشود، نبود انسجام و پیوستگی لازم بین مطالب در بخشهایی از کتاب است. نویسنده از منابع مختلف برای نگارش این اثر که قرار است نگاه بومی داشته باشد استفاده کرده اما پیوند و انسجام مناسبی در قسمتهایی از اثر برقرار نیست و در مواردی درباره یک موضوع چند مطلب از چند منبع به طور متوالی بدون ارتباط مستحکم و دقیق آمده است و نقش نویسنده در این موارد دیده نمیشود.
بخشهایی که درباره شیوه آموزش و سنجش سواد رسانهای است و نیمی از کتاب را به خود اختصاص داده است با بیان مثالها جنبه کاملا کاربردی دارد و اگر روزی قرار شود برای آموزش و پژوهش سواد رسانهای اقدام عملی صورت گیرد شیوههایی که در این اثر آمده کارایی خواهد داشت.
کتاب «سواد رسانهای؛ درآمدی بر شیوه یادگیری و سنجش» نوشته علی طلوعی ایرادهای ویرایشی زیادی دارد که اگر مقدمه را نخوانده باشی فکر میکنی کتاب بدون ویراستاری منتشر شده است، اما وقتی بعد از خواندن بخشی از کتاب بر میگردی و شناسنامه و مقدمه را میخوانی و میبینی نویسنده در مقدمه از دقت نظر ویراستار تشکر کرده است، تعجب میکنی و افسوس میخوری. چون ناشر کتاب دفتر مطالعات و برنامه ریزی رسانه هاست و آن دفتر دورههای آموزش روزنامه نگاری و ویراستاری برگزار میکند، این تعجب و افسوس شدت میگیرد.
یادم هست چند سال قبل یکی از مترجمان و نویسندگان نامدار کشورمان مطلبی با عنوان («را» را سر جای خوش بگذارید) در روزنامهای نوشت و به بعضی از خبرنگاران و روزنامه نگاران همان روزنامه و دیگران که در نوشتهها «را» را سر جای خودش نمیگذاشتند، یادآوری کرد که «را» را بعد از مفعول بیاورند. در کتاب سواد رسانهای موارد فراوانی هست که «را» بیواسطه هم بعد از مفعول و هم با واسطه کمی بعدتر آمده است و برای هر مفعول دو «را» استفاده شده است، یعنی «را» را سر جای خودش گذاشتهاند اما «را» را جای دیگری هم گذاشتهاند. (مثال: سواد رسانهای را میتوان مجموعهای از چشم اندازها تلقی کرد که مخاطب به صورت فعالانه برای قرار گرفتن در معرض پیام رسانهها از آن استفاده میکند تا معنای پیامهایی را که دریافت شده را به خوبی تحلیل و تفسیر کند. نقل از صفحه 36کتاب)
از این موارد در کتاب بارها دیده میشود البته چند مورد هم هست که «را» به جای اینکه بعد از مفعول بیاید، بعد از شبه جمله یا جملهای که مفعول را توضیح میدهد آمده و در چند مورد معدود هم «را» درست سر جای خودش بعد از مفعول قرار گرفته و «را» اضافی هم استفاده نشده است.
ایراد دیگر در نگارش و ویرایش این اثر حذف نادرست جزیی از فعلهای ترکیبی در جملههای متوالی است. وقتی فعلهای چند جمله که پشت سر هم نوشته شدهاند ترکیبی باشد، میتوان در جملههای قبل از آخر، جز تکراری فعلها را حذف کرد که همان «حذف به قرینه» است. اما در کتاب سواد رسانهای مواردی به چشم میخورد که حذف به قرینه اجزای فعلها به درستی انجام نشده و اجزای فعلها در دو جمله تکراری نبوده که حذف آنها ممکن باشد. (مثال:... به طوری که ما به تدریج سواد رسانهای خود را تکمیل {میکنیم} و آن را افزایش میدهیم. صفحه 94 – در اینجا یک جز فعل یعنی کلمه «میکنیم» حذف شده در صورتی که نادرست است. یا مثال دیگر:... قادر باشیم اوقاتی را که صرف رسانهها از جمله تلویزیون، ویدئو و بازیهای کامپیوتری {را} به شکل آگاهانه کاهش {دهیم} یا تنظیم کنیم. در اینجا هم یک جز فعل یعنی کلمه «دهیم» به نادرست حذف شده است. البته در مثال دوم برای مفعول نیز دو «را» استفاده شده که «را» دوم اضافه است. صفحه 29)
کتاب سواد رسانهای در نحوه ارائه مطالب نقص دارد، انسجام و پیوستگی لازم در مطالب وجود ندارد و ایرادهای ویرایشی متعددی در آن مشاهده میشود که نیاز است دفتر مطالعات و برنامه ریزی رسانهها به عنوان مرکزی آموزشی، مطالعاتی و پزوهشی در انتشار آثار به لحاظ محتوا، نگارش و نحوه ارائه حساسیت و دقت بیشتری داشته باشد.
5757
نظر شما