حسین عیدیزاده: سال 2012 سال موفقیت و محبوبیت کارگردانهای صاحب سبک، به ویژه مولفانی اروپایی بود.
«عشق» میشائیل هانکه نه تنها برنده جایزه نخل طلای کن و گلدن گلوب بهترین فیلم خارجی زبان شد، بلکه در پنج رشته هم نامزد اسکار شده که خودش اتفاق نادری است.
«عشق» میشائیل هانکه نه تنها برنده جایزه نخل طلای کن و گلدن گلوب بهترین فیلم خارجی زبان شد، بلکه در پنج رشته هم نامزد اسکار شده که خودش اتفاق نادری است.
از طرفی فیلمهایی مثل «آن سوی تپهها» ساخته کریستین مونگیو، «باربارا» کریستین پتسولد و «موتورهای مقدس» لئوس کاراکس همگی نظر مثبت منتقدان را به همراه داشتهاند.
و حالا باید منتظر بود و دید در سال 2013 کدام یک از کارگردانهای صاحب سبک اروپایی موفق میشوند نظر مثبت منتقدان و بینندگان را با خود همراه کنند.
آنچه میخوانید معرفی برخی از مهمترین فیلمهای هنری است که سال 2013 روی پرده میروند.
«کبوتری نشسته روی شاخه درخت در اندیشه هستی» / A Pigeon Sat on a Branch Reflecting on Existence
روی اندرسون سالها پیش با دو فیلم «داستان عشق سوئدی» و «گیلیاپ» خود را به عنوان یکی از اسعدادهای سینمای سوئد مطرح کرد، اما بعد به شکلی عجیب نزدیک به 30 سال از سینما دور بود تا اینکه سال 2000 با فیلم «آوازهایی از طبقه دوم» همه را شگفتزده کرد. او سال 2007 با «شما، زندگان» باز هم سینمادوستان را به حیرت واداشت.
«کبوتری نشسته...» سومین قسمت از سهگانه «آوازهایی از طبقه دوم» و «شما، زندگان» هستند. فیلم ترکیبی از تراژدی، طنز و فلسفه است و گفته میشود لحنی داستایووسکیوار دارد. فیلم دو شخصیت اصلی دارد؛ یکی فروشندهای دوره گرد و دیگری مردی که دچار اختلال ذهنی است.

فیلم احتمالا در جشنواره فیلم کن به نمایش درمیآید.
«آتیلا مارسل» / Attila Marcel
انیمیشنسازهای متعددی بودهاند که وارد دنیای فیلم زنده شدهاند؛ تیم برتن و براد برد دو تن از این افراد بودند که در ساختن فیلم زنده هم بسیار موفق بودند. حالا نوبت به سیلوین شومه کارگردان صاحب سبک فرانسوی رسیده است. شومه با دو انیمیشن بسیار موفق «سهقلوهای بولویل» و «شعبدهباز» معروف است و حالا «آتیلا مارسل» را میسازد.
فیلم داستان مرد جوانی است که پس از مرگ والدینش در کودکی لال شده ، او یک نابغه موسیقی است و آشنایی با یک عطار موجب میشود خاطرات گذشته دوباره برایش زنده شوند شاید بتواند لال بودنش را درمان کند.
گیوم گویی نقش اصلی را در کنار ان لونی و ژان-کلود دریفوس بازی میکند. بسیاری منتظر هستند ببینند سبک خاص انیمیشنسازی شومه چطور به فیلم زنده راه پیدا میکند. فیلم به احتمال بسیار زیاد در جشنواره فیلم کن به نمایش درمیآید.
«لعنتیها» / Les Salauds
کلر دنیس نام بسیار آشنایی برای علاقهمندان به سینمای نوین فرانسه است. «ماده سفید» بیش از دیگر فیلمهای او محبوب است. آخرین فیلم به نمایش درآمده او «35 لیوان رام» بود و در یکی دو سال گذشته این کارگردان زاده آفریقا و فرانسویتبار روزهای آرامی را پشت سر گذاشت و تنها فیلم کوتاه «To the Devil» را ساخت.
«لعنتیها» داستان ناخدای یک کشتی باربری است که برای انتقام گرفتن از مردی که شوهر خواهرش را کشته به نامزد و پسر جوان او نزدیک میشود.
ونسان لیندن، کایرا ماسترویانی و لولا کرتن بازیگران فیلم هستند و با توجه به داستان و این بازیگران به نظر میرسد دنیس در این فیلم چهره دیگری از خود نشان میدهد. فیلم بیشتر یک تریلر است و مثل فیلمهای قبلی دنیس مضمون پسااستعمارگرایی را بررسی نمیکند.
فیلم احتمالا در جشنواره فیلم ونیز روی پرده میرود، جاییکه دنیس از محوبیت بسیار بالایی برخوردار است.
«کالواری» / Calvary
ژان-مایکل مکدانا به همراه برادرش مارتین مکدانا (کارگردان «در بروژ» و «هفت روانی») از موفقترین کارگردانهای فیلمهای جنایی مستقل بریتانیا هستند. ژان-مایکل مکدانا با ساختن «نگهبان» نشان داد چیزی کمتر از برادر نمایشنامهنویسش ندارد.
این کارگردان در فیلم جدیدش داستان یک کشیش را روایت میکند که در اتاقک اعتراف تهدید به مرگ میشود و حالا باید با سیاهیهای محیط پیرامونش مبارزه کند. براندن گلیسن که در «نگهبان» نقش اصلی را بازی کرد در این فیلم نیز نقش کشیش را دارد.
فیلم به احتمال بسیار در جشنواره فیلم تورنتو روی پرده میرود.
«کامیل کلودل، 1915» / Camile Claudel, 1915
برونو دومن کارگردان فیلمهای متفاوتی مثل «انسانیت» و «29 نخل» است. او در فیلم جدیدش سراغ داستان کامیل کلودل مجسمهساز معروف فرانسوی رفته است. خانواده این مجسمهساز او را در یک آسایشگاه روانی بستری کردند و کامیل منتظر ملاقات برادرش است.
به نظر میرسد دومن با این فیلم سعی کرده فیلمی در جریان اصلی سینما بسازد، ژولیت بینوش نیز نقش اصلی را بازی میکند. پیشتر نیز داستان کامیل کلودل که در چهل و چندسالگی به دلیل شیزوفرنی در تیمارستان بستری شد و 30 سال را در آنجا سپری کرد، با بازی ایزابل آجانی به تصویر کشیده شده بود.

دومن که فلسفه نیز خوانده است، مطمئنا در این فیلم سبک بصری و رویکرد متفاوت خود را تزریق میکند و با فیلم زندگینامهای صاف و سادهای روبرو نخواهیم بود. فیلم در جشنواره فیلم برلین به نمایش درمیآید.
«شرق» / The East
بریت مالیگان با دو فیلم مستقل «زمینی دیگر» و «آوای صدایم» در مقام فیلمنامهنویس و بازیگر خود را به عنوان یکی از چهرههای متفاوت سینمای مستقل آمریکا معرفی کرده است. او که در «آوای صدایم» به همراه زال باتمانقلیچ تاثیر عضویت در یک فرقه را بررسی میکرد، در «شرق» نیز دوباره به همین موضوع پرداخته است.
داستان «شرق» درمورد زنی جوان است که در یک گروه تروریستی که به محیط زیست آسیب میرسانند نفوذ میکند، اما شیفته رهبر گروه و هدف آنها میشود.
باتمانقلیچ کارگردان است و مارلینگ جدا از فیلمنامهنویسی، بازیگر نقش اصلی هم هست. بازیگران مطرحی مثل الکساندر اسکارسگارد، الن پیج و پاتریشیا کلارکسن در «شرق» باز میکنند.
فیلم بیستم ژانویه 2013 در جشنواره فیلم ساندنس به نمایش درمیآید.
«زمینی در انگلستان» / A Field in England
بن ویتلی نام آشنایی برای علاقهمندان سینما در ایران نیست اما او سال گذشته با فیلم «Sightseers» خود را به عنوان یک کارگردان مستقل آیندهدار بریتانیایی معرفی کرد. فیلم جدید او داستان یک گروه در دوران جنگ داخلی بریتانیا است که در مزارع قارچ به دنیا یک گنج گمشده هستند.
«زمینی در انگلستان» چهارمین فیلم ویتلی است و بخشی از آن بطور بداهه ساخته شده است. فیلم ترکیبی از فیلم رنگی و سیاهوسفید است و از نظر مضمون یادآور فیلم هراسناک کلاسیک «ژنرال جادوگرکش» است.

احتمال دارد اولین اکران فیلم در جشنواره فیلم کن باشد.
«جیمی پیکارد» / Jimmy Picard
آرنو دپلشن سال 2008 با فیلم «یک حکایت کریسمسی» خود را مطرح کرد. او در فیلم جدید خود داستان مردی را روایت میکند که پس از بازگشت از جنگ جهانی دوم دچار بحران روحی میشود و سراغ یک روانشناس میرود.
دپلشن که سال 2000 اولین فیلم انگلیسی زبان خود «ایشتارخان» را ساخته بود حالا دومین فیلم انگلیسی زبان خود را با بازی متیو آمالریک و بنیسیو دلتورو میسازد.
فیلم به احتمال زیاد در جشنواره فیلم کن روی پرده میرود.
«چهره عشق» / The Look of Love
مایکل وینترباتم یکی از پرکارترین کارگردانهای سالهای اخیر بریتانیا است. او کارگردان فیلمهای مطرحی مثل «تو را میخواهم» و «روزهای شگفتی» است. او سال 2013 با دو فیلم «هر روز» و «چهره عشق» به سینما میآید.
«چهره عشق» داستان زندگی پل ریموند است که با ساختن فیلمهای بیارزش ثروت کلانی به جیب زد. فیلمنامه را مت گرینهای نوشته که با نوشتن فیلمنامه «کنترل» به شهرت رسید. داستان فیلم در لندن دهه 1960 میگذرد. با توجه به تجربهگرایی پایانناپذیر وینترباتم نمیتوان مطمئن بود با چه فیلمی روبرو خواهیم شد.
آنا فریل، ایموجن پوتس، تسمی اگرتون و استفن فرای از بازیگران فیلم هستند. نقش اصلی فیلم را استیو کوگان بازی میکند. فیلم هشتم مارس در بریتانیا روی پرده میرود.
«سرنا» / Serena
در کالیفرنیای شمالی، در دوران رکود اقتصادی دهه 1930 آمریکا یک زوج تمام تلاش خود را میکنند تا ثروتمند شوند. برادلی کوپر و جنیفر لارنس که با بازی در «کتاب بارقه امید» نشان دادند در کنار یکدیگر به شدت خوب بازی میکنند در این فیلم نقش زوج جوان را بازی میکنند.
فیلم براساس رمان محبوب سال 2009 ران رش به همین نام ساخته شده و پیش از این قرار بود دارن آرونوفسکی کارگردان آن باشد اما بالاخره سوزان بیر، کارگردان برنده اسکار فیلم «در دنیایی بهتر» کارگردان فیلم شد.
حال و هوای فیلم بین «خون به پا میشود» پل تامس اندرسون و نمایشنامه جاودانه «مکبث» توصیف شده است. توبی جونز و ریس ایفانس از دیگر بازیگران این فیلم هستند.

فیلم احتمالا در جشنواره فیلم ونیز یا تورنتو روی پرده برود.
«ونوس در پوست خز» / Venus In Fur
رومن پولانسکی با آخرین فیلمش «کشتار» موفق نشد، موفقیت و محبوبیت «بچه رزماری» یا «محله چینیها» را تکرار کند. کارگردانی که این روزها بسیار از روزهای اوج خود دور شده امیدوار است با «ونوس در پوست خز» دوباره به سطح اول فیلمسازی برگردد.
فیلم داستان یک کارگردان/بازیگر تئاتر است که میخواهد نمایشی درمورد سادومازوخیسم را روی پرده ببرد و به دنبال بازیگر مناسبی برای نمایشش میگردد. پولانسکی «کشتار» را براساس نمایشنامه معروف فرانسوی یاسمینا رضا به نام «خدای کشتار» ساخته بود و حالا «ونوس در پوست خز» را براساس نمایشنامهای به همین نام نوشته دیوید آیوز میسازد که نامزد جایزه تونی بود.
این اولین فیلم فرانسوی زبان پولانسکی پس از مدتهاست و امانوئل سینه و لویی گرل در آن نقشهای اصلی را بازی میکنند. فیلم احتمالا در ونیز یا کن روی پرده برود.
«وداع با زبان» / Adieu au langage
ژان لوک گدار نیازی به معرفی ندارد. در کارنامه او شاهکارهای بسیاری دیده میشود؛ «از نفس افتاده»، «زن، زن است»، «پییرو خله»، «آخر هفته»، «آلمان، سال صفر» و «در ستایش عشق» مشتی نمونه خروار هستند. دو سال پیش او با فیلم «فیلم سوسیالیسم» بسیاری را شگفتزده و عدهای را هم عصبانی کرد.
او که گفته بود «فیلم سوسیالیسم» فیلم آخرش است، حالا با «وداع با زبان» بازگشته که بطور سهبعدی ساخته میشود. تعریف داستان فیلمهای گدار کمکی به بیننده نمیکند، چراکه آنچه روی پرده میبیند تجربهای متفاوت خواهد بود. با این حال گدار گفته: «فیلم داستان زن و شوهری است که دیگر به یک زبان حرف نمیزنند. در این بین سگ آنها دخالت میکند و به جای هر دو نفر صحبت میکند. خودم نمیدانم چطور فیلم را بسازم!»
فیلم احتمالا در جشنواره فیلم کن روی پرده برود. بازیگران فیلم همگی فرانسوی هستند.
«بهشت: امید» / Paradies: Hoffnung
اولریش سیدل، مستندساز است و گاه فیلم سینمایی هم میسازد. شهرتش در پرداختن گستاخانه و جسورانه به موضوعاتی چون مد لباس و ایمان است. معروفترین فیلمهایش «روزهای سگی» و «واردات/صادرات» هستند که نمایش دومی در کن با استقبال منتقدان همراه شد.
او دو سال گذشته را به ساخت سهگانهاش مشغول بوده. دو فیلم اول «بهشت: عشق» و «بهشت: ایمان» بودند. فیلم اول در جشنواره فیلم کن به نمایش درآمد و نامزد نخل طلای کن بود، فیلم دوم در جشنواره فیلم ونیز روی پرده رفت و برنده جایزه ویژه هیئت داوران شد.

فیلم سوم «بهشت: امید» قرار است در جشنواره فیلم برلین روی پرده برود. این فیلم نیز مانند دو اثر قبلی تنهایی انسان مدرن را بررسی میکند و شخصیتهای اصلی آن اغلب نوجوان هستند.
«سوءاستفاده از نقطه ضعف» / Abus de Faiblesse
کاترین بریا کارگردان جنجالی فیلمهایی مثل «رومانس ایکس» و «آناتومی جهنم» و «دختر چاق» است که در سالهای اخیر فیلمهای «آرامتر» و بدون جنجالی مثل «ریش آبی» را ساخته. او که در جشنواره فیلم کن و برلین تحسین شده، این بار ایزابل اوپر را به عنوان بازیگر نقش اصلی فیلم به نام مو انتخاب کرده.
بریا این فیلم را براساس رمانی نوشته خودش میسازد. این فیلم شخصیترین کار بریا است چراکه بریا رمان را براساس تجربه خودش از دوستی با یک خلافکار نوشته است. خلافکاری که در هالیوود مشهور بود و 850 هزار یورو از بریا قرض گرفت و هرگز بازپس نداد.
احتمالا فیلم در جشنواره فیلم کن روی پرده برود.
58241
نظر شما