۰ نفر
۲ بهمن ۱۳۹۱ - ۲۳:۰۰

یوسف مکی

کشمکش در بحرین میان رژیم حاکم و مخالفان تنها در چهارچوب موازنه قوا صورت نمی گیرد بلکه اضافه بر موازنه قوا ، پیرامون مسائل دیگری نیز می باشد . شاید کسانی باشند که گمان کنند رژیم در مقایسه با مخالفان و یا مردم ، از آن قدرت لازم برای رویاروئی با قیام مردمی برخوردار است و در نتیجه اوضاع و تحولات در صحنه بسود مخالفان نمی باشد چون این قدرت است که سرنوشت کشمکش را تعیین می کند. 

این دیدگاه بعضی از صاحبنظران بود اما موضوع اینچنین سطحی نمی باشد . در واقع رژیم حاکم از هیچگونه قدرتی برخوردار نیست جز ابزارهای سرکوب ، که این نیز هرچند که برای رژیم سودمند است اما قدرت مطلق برای حل وفصل مسائل سیاسی سرنوشت ساز را در اختیار آن قرار نمی دهد و به تسلط رژیم بر اوضاع بطور کامل کمک نمی کند ، چون گرفتار نقاط ضعفی می باشد که اگر بطور صحیح از سوی مخالفان مورد بهره قرار گیرد ، برای رژیم هولناک  خواهد بود. رژیم از بلاتکلیفی شدیدی در نهاد قبیله ای خود رنج می برد که در نتیجه به سردرگمی گسترده ای در رویاروئی با این کشمکش گرفتار شده است . همچنین از نوعی انزوای بین المللی و رسوائی شدید در زمینه حقوق بشری رنج می برد ، و این اضافه بر انعدام مشروعیت سیاسی و اخلاقی آن در برابر ملت خود می باشد . جایگاه ایدئولوژیک و تبلیغاتی رژیم ، حتى هواداران خود را راضی نمی سازد . در عین حال روش اداره کشور همچنان روش کهنه وقدیمی است و در نتیجه کشور در یک مسیر تاریک قرار گرفته است که تلفات انسانی وسیعی را بدنبال دارد.
در نتیجه رژیم نمی تواند تشکیلات و توانمندیهای خود را بازسازی نماید . شاید عوامل نظام ، بظاهر همبستگی داشته باشند اما در واقع چنین نیست و اکنون در حال خوردگی و فروپاشی هستند و نشانه ها حاکی از آنست که کشمکشهای شدیدی میان مقامات عالیرتبه وجود دارد و مخالفان می توانند به خوبی از این کشمکشها بهره برداری نمایند.
در نتیجه می توان گفت که زمینه نهادینه قدرت رژیم از میان رفته است و بهترین دلیل بر آن ادامه بکارگیری رژیم ، تنها نماد قدرت موجود است که همانا آتش وسرکوب می باشد که تنها ابزارهای امنیتی هستند که نمی تواند سرنوشت ساز باشد و یا کمکی نماید. 
در مقابل مخالفان که ملت را در پشت سر خود دارند ممکن است در برابر خشونت رژیم  ضعیف باشند اما در عین حال مخالفان از مجموعه ای از عوامل قدرت برخوردار هستند که می تواند به آنها کمک کند تا در برابر رژیم ، مقاومت نمایند و رژیم از این عوامل برخوردار نمی باشد ، حال مشکل مخالفان در چیست که نمی توانند به خوبی از این عوامل بهره برداری نمایند ؟‌
عمده ترین اشکال مخالفان همانا از بین بردن عوامل قدرت خود با دست خود است که مهمترین آن هماهنگی میان نیروهای موجود در صحنه است . آنها بجای رد قاطع تمامی اقدامات و تصمیم گیریهای رژیم که مخالف اصل دمکراسی است وپاسخگوئی بدان و گسترش محدوده هم پیمانی ها و هماهنگی ها در جهت تحکیم و گسترش مقاومت صلح جویانه ومدنی دمکراتیک و کوشش برای وارد کردن نیروهای جدید ، به روند مخالف های مردمی با رژیم و بهره برداری از تجربه وکارشناسی شخصیتهای ملی رزمنده ، مطرح کردن شعارهای جامع و در برگیرنده ،کنار گذاردن خودخواهی ها و حساسیتهای حزبی و پیروی از طرح ملی دمکراتیک جامع ، مطرح کردن اصل حکومت مدنی بدور از شعارهای دینی و طایفه گرا و درصورت ضرورت تأکید بر لائیسم حکومت بجای طایفه گرائی آن ، در پیش گرفتن مواضع سیاسی روشن در برابر انقلابهای بهار عربی بدور از مسائل ایدئولوژیک و منطقه ای ، طرح اطلاع رسانی مدنی خردمندانه از مسئله ملت بحرین بدور از تعصبات طایفه ای ، مذهبی ، قبیله ای و سخن گفتن با جهانیان با زبان سیاسی وفکری که مورد قبول باشد.
اینها همه منابع قدرتی هستند که در اختیار مخالفان است که اگر بخوبی بکار گرفته شوند ، بطور حتم رژیم را به دردسر خواهند انداخت و رژیم دیر به این نتیجه خواهد رسید که نظام تنها با قدرت و زور نمی تواند حکومت کند چون به انگیزه ها و زمینه های دیگری برای حکومت کردن نیز احتیاج است وباید سیاست مدیریت صحیح وخوب مردم و شرکت دادن آنان در مسائل مربوط به زندگی خودشان بکار گرفته شود و در غیر این صورت ، با وجود بکارگیری آتش و باروت ، رژیم مشروعیت خود را از دست خواهد داد و در سرازیری سقوط قرار خواهد گرفت و در عین حال به این نتیجه خواهد رسید که مخالفان از چنان از عوامل قدرت برخوردار هستند که می توانند برنامه های سیاسی خود را تحمیل نمایند و رژیم ناگزیر اقرار خواهد کرد که جز انجام خواسته های مردمی که برای بدست آوردن آن قیام کرده اند ، راهی در پیش ندارد. در نتیجه قدرت رژیم ذاتی و درونی نمی باشد ،چون از جنبه داخلی رژیمی ضربه دیده است همچنانکه از جنبه خارجی نیز همینطور است . وبا توجه به ضعف مخالفان و ناکامی گروههای مخالف در بکارگیری عوامل قدرت خود برای گوناگون کردن  روشهای نبرد ورویاروئی و کنار گذاردن اختلافات حزبی و توافق درباره یک هدف که مورد توافق همه مخالفان باشد ، خواهد توانست گروههای بیشتری را که خواستار تغییر هستند بسمت خود جذب نماید و در عین حال عوامل ضعف رژیم را مورد بهره برداری قرار دهد.   
در نتیجه مخالفان باید در تاکتیکها و راهبردهای خود تجدید نظر نمایند از جمله تجدید نظر در دیدگاه سیاسی سازشکارانه خود که گاهی بسیار تسلیم پذیر است وگاهی دیگر نا مشخص است وهمچنین تجدید نظر در عملکرد خود در صحنه . بدین معنی که هر آنچه که در هر مرحله باید انجام پذیرد ، مشخص گردد ، ونیز ضرورتهای راهبردی در برابر رژیم آل خلیفه تعیین شود تا عوامل قدرت مخالفان به ثمر برسد.   

یوسف مکی جامعه شناس بحرینی است.

ترجمه محمد ماجد نجار

منبع:خبرآنلاین عربی

49261

کد خبر 272244

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بهمن IR ۰۶:۴۴ - ۱۳۹۱/۱۱/۰۳
    4 1
    چرا ایران برای کمک به انقلابیون بحرین کاری انجام نمی دهد ؟ تا کی میخواهیم تنها نظاره گر تحولات اخیر خاورمیانه باشیم و مانند سایر کشورها از قبیل عربستان و قطر و ترکیه در عمل کاری نکنیم ؟

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین