این امتیاز مثبت جشنواره است یا منفی با شما اما اینکه کلیشه حاضر هیچ زمان و مکانی نمیشناسد و با تغییر دولتها و سیاستها نیز همچنان استوار و بدون تغییر، جواب می دهد، از عجایب روزگار ماست. ضمن اینکه برای بدترین و بهترین فیلمهای تاریخ سینما نیز قابلیت تطابق دارد! درباره نقش مجری این جلسات پیش تر نوشته ایم. اینجـــــــا
حرف ابتدایی عوامل فیلم در نشست:
کارگردان: واقعا برای جشنواره متاسفم که فیلم من رو در بدترین شرایط و با ضعیف ترین کیفیت پخش کرد. زحماتی که برای فیلم کشیده بودیم با این وضع صدا و نور واقعا هدر رفت.
بازیگر زن و مرد(مشترکا): خوشحالم که با آقای کارگردان و تهیه کننده همکاری کردم. من خیلی سخت پسند هستم و در هر پروژهای شرکت نمیکنم ولی این کار به خاطر آقای کارگردان و تهیه کننده خیلی متفاوت بود.
پاسخ به سوالات(بدون تردید این پاسخ ها در یک نشست شنیده خواهد شد، حالا سوالات هرچه باشد!)
کارگردان: 6 ماه در صف مجوز تولید بودیم و 7 ماه دنبال لوکیشن. با هزار بدبختی فیلم را به جشنواره رساندم. البته اصلا قصد حضور نداشتم چون جشنواره را قبول ندارم اما به خاطر بچههایی که در این کار به من لطف کردند، فیلم را به جشنواره سپردم.
- من بهترین هدیه و سیمرغ را از مردم گرفته ام و نیازی به جشنواره و سیمرغش ندارم.
- ببینید من فیلم خودم را ساختم و به هیچکسی کاری ندارم. عاشق سینمای خودم هستم و لذت می برم که فیلم خودم را میسازم.
- الگوی من سینمای اسکورسیزی و فینچر است. در داخل هم فیلمسازی نداریم که بخواهم از او الگو بگیرم.
- به نظریه های مطبوعاتی و منتقدان اعتقادی ندارم، برای مردم و دل خودم فیلم می سازم.
- 111 اصلاحیه برای فیلم دادند که آقای تهیه کننده رفت و صحبت کرد و شد یکی!
تهیه کننده: یک ریال کمک دولتی برای ساخت فیلم نداشتیم. سه ماه مسافر کشی کردم تا چک بچهها و عوامل فیلم پاس بشه. مادرم دستکش بافتنی و لیف حموم میبافت می برد تجریش تا بتونیم فیلم رو سرپا نگه داریم.
- همیشه مستقل بودم و چوب این استقلال رو هم خوردم. جشنواره رو هم به عشق اهالی سینما میآم.
- فیلم من در قیاس با فیلم اون آقای (...) یک دهم هم هزینه نداشته.
- برین از تهیه کننده (...) بپرسین چند میلیارد هزینه کرده من برای این فیلم زیر 2 میلیارد هزینه کردم اونم از جیب خودم نه از جیب دولت.
- خیلی از فیلم راضی هستم و اصلا اکران و گیشه و پول برام مهم نیست.
- من هم می توانستم به کارگردان بگویم دو تا چشم و ابرو بگیر و یه ترانه هم بذار تنگش تا فیلم بفروشه. من به سینمای پاک اعتقاد دارم.
- از الان دارند سر فیلم ما را می برند و می خواهند اکران خاص بدهند...بدهند. به جهنم!
فیلمنامه نویس: سه سال و 18 ماه(!) روی فیلمنامه کار کردم. 83 بار بازنویسی کردم. برای مجوز 17 شخصیت رو حذف کردم و 3 شخصیت رو اصلاح کردم. متاسفم که بگم این پایان بندی فیلم برای من نیست برای جشنواره است.
- پولی که گرفتم پول خودکارهایی که برای کار مصرف کردم، نیست!
- واقعا برای این سینما متاسفم چون شان فیلمنامه نویس در اون رعایت نمی شه. البته مشکل اصلی سینمای ما هم فیلمنامههای آبکی و سفارشی است.
- من نمیخوام اسم ببرم از افرادی که کپی فیلمنامه های دیگران رو به نهادها و تهیهکنندههای دولتی با قیمتهای نحومی می فروشن...واقعا متاسفم!
بازیگر نقش اول زن: در یکسال گذشته 723 فیلمنامه به دستم رسید که متاسفانه اصلا باب میلم نبود. نمیدانم سینمای ما به کجا میرود با این همه فیلمهای بازاری و ضعیف...
- از همکاری با آقای کارگردان و آقای تهیه کننده خیلی راضی هستم. واقعا فضای صمیمی و خوبی در کار مشاهده میشد.
- به نظرم بهترین فیلم عمرم را بازی کردم و خیلی خوشحالم که با آقای تهیه کننده کار کردم.
- از کودکی آرزو داشتم در کنار آقای کارگردان باشم و خیلی خوشحالم که آقای تهیه کننده به من اعتماد کردند و این آرزو را محقق ساختند.
- خیلی برایم سخت بود این نقش. حدود سه ماه تمرین کردم تا به نقش نزدیک شوم. خواب و خوراک نداشتم. 11 کیلو لاغر کردم. واقعا در نقش زندگی کردم، خیلی کاراکتر عجیبی بود.
- عمرا به سیمرغ فکر نکنم. سیمرغ برای جوان های تازه به سینما آمده است. من در 5 سال گذشته 8 فیلم خوب بازی کردم. از ما گذشته است!
بازیگر نقش اول مرد:
- 18 سال است که منتظر چنین روزی بودم تا در این نقش روی پرده ظاهر شوم.
- من یک بازیگر حرفهای هستم و فیلمنامه برای من مهم است. وقتی آقای کارگردان به من زنگ زد، گفتم این سمیرغ بخت توست که در قالب این فیلم روی شانه ات نشسته است.
- فیلمنامه را که گرفتم، در نیم ساعت خواندم و با آن گریستم. سه شب خوابم نمیبرد تا اینکه زنگ زدم و کار را پذیرفتم.
- به نظرم این فیلم بهترین کار عمر بازیگری ام بوده تا اینجا. از آقای کارگردان هم تشکر میکنم به خاطر اعتمادی که به من داشت.
- من نقش را خوردم. 11 ماه تمرین میکردم و صبح از خانه می رفتم بیرون و شب بر می گشتم خانه...خیلی سخت بود درآوردن این شخصیت.
- یک تشکر ویژه میخواستم داشته باشم از آقای تهیه کننده که واقعا فضای پشت دوربین را به یک فضای صمیمی و خانوادگی مبدل کرده بودند و این از هر سیمرغی برای من ارزشمند تر است.
- اصلا به سیمرغ فکر نمیکنم و برایم مهم نیست. من بهترین سیمرغ را از مردم گرفته ام.
اختتامیه جشنواره
با توجه به برخی شبهات در خصوص دعوت حضار در مراسم اختتامیه و نظر به اینکه آقای داود نژاد بعد از دریافت سیمرغ، همه خانواده و عوامل فیلمش را روی سن دعوت کرد، روابط عمومی جشنواره فیلم فجر در بیانیهای اعلام کرد: کارتهای اختتامیه بین خانواده آقای داود نژاد، برخی رسانهها و رفقا، به صورت عادلانه توزیع شده است و خواهشمند است رسانههای غیر خودی، در این مورد، بیجهت فضاسازی نکنند!
*
همچنین با توجه به اینکه خانم پوران درخشنده بعد از دریافت سیمرغ حدود یک ربع از تک تک عوامل فیلمشان نام برده و از ایشان تشکر کردهاست، خانواده محترم رجبی در تماس تلفنی با خبرآنلاین از بیتوجهی این کارگردان «مردمگرا» به نقش و حضور آنها، به شدت گلایه کرد!
*
همچنین بدین وسیله از رسانه ملی برای پخش زنده اختتامیه و استفاده از لانگ شات برای حضور بانوان روی سن اختتامیه تشکر می کنیم. اختصاص یک پیکسل به حضور زنان روی سن اختتامیه کاری است که تنها و تنها از کارگردان و فیلمبردار رسانه ملی ساخته است.
محسن حدادی
6060
نظر شما