عضو حقوقدان شورای نگهبان در آغاز مطلبش نوشته است:
«یکبار یکی از دوستان یادی از سختگیری و احتیاط امام در مصرف خمس کرد، و پرسید آیا ایشان اجازه انتشار و توزیع کتابهای دینی از وجوهات شرعی را میداد؟
استاد فرمودند: «بله! اما احتیاط میکردند. به شخص من فرموده بودند: اگر شما در موردی ضروری تشخیص دادید، مانعی ندارد.» در آن ایام ما برای تأمین هزینه و پرداخت حقالزحمههای مربوط به آمادهسازی کتابهای «سلوک عاشورایی» دچار مشکل جدّی بودیم و موسسه هم مقروض بود. جرقهای در ذهنم زده شد، و با خود گفتم حالا وقت حلّ مشکل است. آن دوستان رفتند و من که به تنهایی در محضر ایشان مانده بودم، پرسیدم: «خود شما چطور؟! آیا شما هم اجازه این کار را میدهید؟»
فرمودند: «من هم همان نظر امام را دارم، و فقط در موارد ضروری اجازه میدهم.»
عرض کردم: «موارد ضروری از نظر چه کسی؟ آیا به من هم اجازه تشخیص آن را میدهید؟» با مهربانی و لطاف، فرمود: «من که به شما اجازه مطلق دادهام». عرض کردم: «بله! میدانم. امّا میخواستم این مورد را به طور خاص پرسیده باشم». لبخندی زدند و فرمودند: این را هم اجازه دارید. وقتی در پایان ملاقات، در حال بیرون رفتن بودم، به یکباره صدا زدند. برگشتم و فرمودند: «این اجازهای که دادم، در جایی است که مربوط به کتابهای خودم نباشد»!! و نقشه من خنثی شد.»
برای خواندن متن کامل این مطلب، لطفا اینجا را کلیک کنید.
نظر شما