۰ نفر
۹ اسفند ۱۳۹۱ - ۱۹:۰۳

خشت اول چون نهد معمار... بله، این بیت حکیمانه مصداق تام و تمام جشنواره شعر فجر است. جشنواره‌ای که همه ساله بر شمار ناراضیان از آن افزوده می‌شود. در بدترین جشنواره‌های دنیا معمول این است که دست‌کم برگزیدگان جشنواره راضیند اما در جشنواره شعر فجر حتی برخی از برگزیدگان هم راضی نیستند. بس که بی‌در و پیکر است و بی‌معنا.

چند سال پیش به خاطر دارم که جایزه‌ای برای شخصی درنظر گرفته بودند اما مانده بودند آن جایزه را ذیل چه عنوانی به او بدهند. یعنی مناره را دزدیده بودند اما هنوز چاهش را نکنده بودند یا چاهش را کنده بودند اما مانده بودند مناره را از کجا بیاورند یا نه، مناره را دزدیده بودند چاهش را هم کنده بودند اما طول و عرض چاه هیچ ربطی به مناره نداشت و حالا مانده بودند چه جوری مناره به آن عظمت را به خورد چاه بدهند! بیش از این سر به سر دوستان نگذارم. در دو، سه دوره اول جشنواره خیلی از عیب‌ها را می‌شد نادیده گرفت. می‌گفتیم همین که جشنواره‌ای به نام شعر ثبت شده است، باید خدا را شاکر بود، انشاءالله این معایب ریز و درشت به مرور زمان رفع خواهد شد اما نه‌تنها آن معایب رفع نشد، بلکه هر سال معایبی بر آن افزوده شد. گل بود به سبزه نیز آراسته شد. جشنواره‌ای که می‌توانست و می‌تواند سبب رونق شعر در کشور شود، حتی میل و رغبت شاعران را برنمی‌انگیزد تا اخبار آن را پیگیری کنند. دلیل عمده آن هم کاملاً واضح و روشن است. همان چیزی که در اول یادداشت نوشتم: خشت اول چون نهد معمار... آنقدر معیارهای غیرادبی بر جشنواره شعر فجر حاکم است که گاه می‌مانی که اصلاً چرا نام آن را «جشنواره شعر فجر» گذاشته‌اند. فی‌المثل به جای این عنوان غریب و بی‌ربط می‌توانستند بگویند: گردهمایی جمعی از دوستان. هم عنوان صمیمانه‌تری بود و هم توقعی ایجاد نمی‌کرد. نمی‌خواهم بگویم خدای ناکرده کار به دست کاسب‌کارانی افتاده است که به قول فروغ فرخزاد: برای یک بشقاب پلو است که دارند داد می‌زنند، نه، فقط حرفم این است که وقتی معیاری روشن و واضح برای ارزیابی و قضاوت وجود نداشته باشد، مجبوریم هی عناوین من‌درآوردی بتراشیم و قوزی بگذاریم بالای قوزهای پشین. حالا خوب است که در سالیان اخیر جدی‌جدی آثار کسانی را که در مسابقه شعر فجر شرکت می‌کنند،‌ داوری می‌کنند. سال‌های قبل که رسماً خلایق را سر کار می‌گذاشتند و بی‌توجه به آثار ارسالی دور هم می‌نشستند و دوستانه و صمیمانه اسم‌ها را ردیف می‌کردند تا خدای ناکرده در حق کسی اجحاف نشود. خب، همین که آثار ارسالی داوری می‌شود، جای شکرش باقیست اما دوستان با خود بیندیشند چرا پس از برگزاری چندین دوره از این جشنواره چنان که شاید و باید اعتماد شاعران درجه یک را نتوانستد جلب کنند تا آثارشان را به دبیرخانه جشنواره ارسال کنند؟ ممکن است بفرمایید شاعران درجه یک مغرورند و آثارشان را نمی‌فرستند. سلمنّا. آیا هیچ راه دیگری برای قضاوت منصفانه وجود ندارد؟ بارها نوشته‌ام وگفته‌ام و این‌بار هم با علم به اینکه گفتن حرف حساب هیچ فایده‌ای ندارد، چرا که اصولاً شنیدن حرف حساب به دلایل بسیاری برای بعضی از دوستان کرای نمی‌کند،‌ می‌گویم: در شرایط کنونی هیچ راهی بهتر از معیار قرار دادن آثار منتشر شده آن هم در هیأت کتاب وجود ندارد. آن هم نه به این شکل فرمایشی که امسال صورت گرفت. همه کتاب‌های منتشر شده در حوزه شعر باید همانند کتاب سال در دبیرخانه‌ای گردآوری شود و داوران لایق و شایسته به صورت حرفه‌ای و مدام آنها را در طول سال مورد ارزیابی قرار دهند. این تنها راهی است که به زعم این بنده کم‌ترین امکان ارزیابی منصفانه از کارنامه شاعران را فراهم می‌آورد. درباره نحوه اجرایی جشنواره هم حرف و سخن‌هاییست که بماند برای بعد. البته اگر عمری باقی بود.
 

کد خبر 279588

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 14 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 2
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • مهدي IR ۲۰:۵۹ - ۱۳۹۱/۱۲/۰۹
    1 12
    هر جشنواره اي كه جوايزش به شما و امثال شما نرسد، جشنواره به درد نخوري است. اين عادت هميشگي شماست. اگر فيلم مورد نظر شما توسط هيئت داوران انتخاب نشود هزار و يك انگ است كه به آن مي چسبانيد. در شعر و موسيقي و... هم همينطور است. ان شاءالله سال بعد تا قطره آخر جوايز به شماها برسد تا راضي و خوش حال قلم فرسايي كنيد!
  • مجید IR ۰۹:۲۵ - ۱۳۹۱/۱۲/۱۰
    5 0
    پیشنهاد خوبیه آقای موسوی ، موافقم ، اصولا خیلی از شعرا از اینکه شعرشون رو واسه مسابقه دادن بفرستن احساس خوبی ندارن و اگه کل آثار منتشر شده داوری بشه خیلی بهتره ، البته نه فقط کتاب ها بلکه تمام حوزه های نشر از جمله مطبوعات و یا مجلات اینترنتی