جشنواره شعر، چيز خيلي خوبي است و يكي از الطاف نهاني است كه شاعران برگزيده را و داوران را و مديران را و كارمندان را و مسئولان خريد جايزهها را و هتلداران را و آژانسهاي مسافرتي را و خيليهاي ديگر را خوشحال ميكند و البته شاعران نابرگزيده را غمگين و عصباني ميكند و اين هم خيلي خوب است، چون شاعر غمگين و عصباني ميتواند شعرهاي جالب بگويد. اما فوت و فن شركت در جشنواره شعر:
1 - پيش از شركت در جشنواره بكوشيد اعضاي هيات داوري را شناسايي كنيد.
2 - از ميان شعرهاتان آن شعري را به جشنواره بفرستيد كه باب ميل داوران و بلكه مسئولان جشنواره باشد چون به هر حال علف بايد به دهان... نه! ببخشيد اين تمثيل مناسبي نيست، چون شعر كه علف نيست و داوران هم البته فقط داور شعرند. شايد اين يكي مناسبتر باشد كه بگوييم: مرا چيزي بايد گفت كه امير را خوشآيد نه بادنجان را!
3 - پس از ارسال شعر با داوران تماس بگيريد و شعرتان را براي ايشان بخوانيد و نظرشان را بپرسيد و به شيوه مديران كلان، مكالمات را يواشكي ضبط كنيد.
تبصره: البته لازم نيست بگوييد كه شعر را براي جشنواره فرستادهايد و لابد عقلتان آنقدر ميرسد كه نگوييد چون شما داور هستيد براي تان شعر ميخوانم.
4 - اگر چند ماه پيش از جشنواره، داوران را شناسايي كنيد بهتر است، چون با شركت در محافل ايشان ميتوانيد، لابيهاي مورد نياز را ايجاد كنيد.
5 - اگر در جشنوارههاي روشنفكري و جايزههاي خصوصي شعر شركت ميكنيد، رمز توفيق اين است كه با داوران تعامل اقتصادي و فرهنگي كنيد، مثلا از انتشارات ايشان چند وانت كتاب بخريد يا داوران را براي سفرهاي سياحتي به ويژه سفرهاي خارجي دعوت كنيد يا چندين مقاله و مصاحبه در فضائل و مناقب روشنفكري و روشنفكران پيشتاز (يعني همان داوران جايزه خصوصي)فراهم كنيد.
6 - وقتي نتايج اعلام شد، اگر نفر اول بوديد اعلام كنيد كه جشنواره خوب است و داوري خوب است و شعر خوب است و جايزه دولتي خوب است و جايزه خصوصي خوب است.
تبصره: از ميان دو جمله آخر فقط يكي را انتخاب كنيد، اين را كه لابد عقلتان قد ميدهد.
7 - واي! واي! واي بر داوران! واي بر شعر! واي برجايزه دولتي! لعنت بر جايزه روشنفكري! مرگ بر برگزيدگان! يعني اين همه داور و منتقد ادبي تشخيص ندادهاند كه شما بهترين شاعر كشور هستيد؟ شما شايسته آن جايزه وسوسهانگيزيد؟ شما بدهكاري داريد؟ شما اين دم عيدي خرج داريد؟
8 - تا ميتوانيد، برگزيدگان را و پس از آن داوران را مسخره كنيد! اصلا همه چيز مسخره است وقتي كه شما را اول نكردهاند، شعر مسخره است، روزگار مسخره است، داوري و جايزه مسخره است، هر چند وسوسهانگيز است و اين دم عيدي خيلي لازم است.
9 - شما كه نميخواستيد در جشنواره شركت كنيد، دوستان اصرار كردند! اصلا قصدتان اين بود كه نشان بدهيد اين جشنوارهها، چه خصوصي چه دولتي همه شان مثل هم هستند و كسي قدر شعر را نميداند و كسي شعر را نميشناسد و كسي شاعر خوب را نميشناسد و كسي نميداند كه شاعر خوب اين دم عيدي خيلي خرج دارد.
6060
نظر شما