به گزارش خبرآنلاین، عباس عبدی و عباس سلیمی نمین مهمان دومین مناظره آنلاین در کافه خبر بودند تا درباره اشتباهات سیاسی اصلاح طلبان و اصولگرایان گفت و گو کنند. سلیمی نمین که معتقد بود باید اشتباهات را از ابتدای انقلاب تا کنون مورد بحث قرار داد، به ماجرای تسخیر لانه جاسوسی اشاره کرد و افشاگریهای جنبش دانشجویی از آن را زمینه ساز مشکلاتی تا کنون خواند.
بخشی از این مناظره که به بازداشت امیرانتظام مربوط بود را در ادامه بخوانید:
سلیمی نمین: اینکه خودتان هم اعلام کنید، هم عمل کنید – یعنی کسی را به زندان بیندازید- کار صحیحی نیست، البته بخشی از این مسائل را من از مقتضیات اوایل انقلاب میدانم که مثلاً هم علیه عباس امیرانتظام سند منتشر شود و هم در بازداشتگاه خود دانشجویان نگهداری شود و ...
عبدی: آقای سلیمینمین، ببخشید ولی شما دارید دروغ میگویید...
سلیمینمین: دروغ میگویم؟ بگذارید من حرفم را بزنم..
عبدی: آخر این چه حرفی است که شما میزنید. مملکت دستگاه قضایی داشت.
سلیمینمین: کی ایشان تحویل دستگاه قضایی داده شد؟
عبدی: عجبا!
سلیمینمین: میتوانید بگویید کی به دستگاه قضایی تحویل داده شد؟
عبدی: از کجا و چطور رفت دادگاه؟
سلیمینمین: کی (چه زمانی)؟
عبدی:آقای امیرانتظام بازپرس و دادیار داشت. بروید از او بپرسید.
سلیمینمین: مگر چندماه اول که امیرانتظام بازداشت شد، پیش خودتان (دانشجویان تسخیرکننده لانه جاسوسی) نبود؟
عبدی: نخیر. به دلیل احترام به او، امیرانتظام را به آنجا آوردند. والا مگر دانشجویان کسی را به عنوان زندانی نگه میداشتند؟ خیلی حرفی که میزنید عجیب است.
سلیمینمین: پس نگهبانش چه کسی بود؟
عبدی: نگهبانش دانشجویان بودند. چه ربطی دارد؟
سلیمینمین: وقتی نگهبان او دانشجویان بودند، بازداشتکننده چه کسی است؟
عبدی: به خاطر احترام به او نبرده بودنش زندان.
سلیمینمین: آقای عباس عبدی اینجوری که نمیشود، نمیگذارید حرفم را بزنم.
عبدی: حرف شما عجیب است! مگر نگهبان کسی را دستگیر میکند آخر؟
سلیمینمین: از شما یک خواهش دارم. برای هر دو ما فرصت گذاشتهاند!
عبدی: خب حالا بگو شما، خیلی هم مهم نیست!
سلیمینمین: اینطور نگویید! شما که دم از قانونمداری میزنید، این چه برخوردی است؟
عبدی: قانونیاش را میگویم که دانشجویان نمیتوانستند کسی را دستگیر کنند!
سلیمینمین: شما حرف مرا بیربط خواندید و بعد گفتید که بله پیش ما بود، نگهبانش هم بچههای دانشجو بودند! همه اینها را میشنوند و بعد قضاوت میکنند که حرف من درست است یا شما؟ من خودم علیه آقای امیرانتظام مطلب مینوشتم و موضع بچههای دانشجو را قبول داشتم. اظهارات من به این معنی نیست که موضع آقای عبدی را قبول ندارم. بحث من بر سر روشهاست. شما که امروز دم از قانونمندی میزنی، روشهای خودت را هم مورد نقد قرار بده. ما هم در روشهایمان کارهایی کردهایم که به قول خود ایشان، امروز میآیند ایشان را بازداشت میکنند و دو روز بعد حکم بازداشت را می آورند. من قبول دارم که چنین خطاهایی وجود دارد اما آیا ما خودمان در این خطاها نقشی داشتهایم یا نه؟ زمانی که قوهقضاییه دست خودمان بوده و راحت میتوانستیم هر کسی را دلمان خواست بازداشت کنیم آیا نقشی در روند امروز داشتهایم یا نه؟ این خیلی موضوع مهمی است. مهمتر از اینکه بگوییم مشکل امروز کشور، میزان پایبندی به قانون است خیلی مهمتر از چنین شعار کلیای است که هر کسی میتواند با هر سوابقی بدهد و حتی از روی فریب هم شعار بدهد.
عبدی: اصلاً فرض کنید که دانشجویان، امیرانتظام را گرفتند. شما که نباید برای این کار به دانشجویان اعتراض کنید! باید بروید به رهبر مملکت بگویید که این چه مملکت شیر تو شیری است که درست کردهای؛ یک روز چند دانشجو میروند یک نفر را زندانی میکنند؟ شما اگر همین امروز بیایید و یک توهینی به بنده در روزنامهتان بکنید، بدترین توهین را هم بکنید، من به شما اعتراضی نمیکنم. خب شما دوست داشتهاید چنین چیزی را بنویسید. من به دستگاه قضایی و حکومتی اعتراض میکنم که به شکایت من رسیدگی نمیکند! بنابراین شما لازم نیست بگویید که دانسجویان چنین کاری کردند. اگر دانشجویان در آن زمان خلافی مرتکب شدند، بروید یقه صاحب حکومت آن زمان را بگیرید! چه کار به دانشجویان دارید؟
ضمن اینکه اصلاً اینطوری که شما گفتید نبوده. دانشجویان رفتند آقای امیرانتظام را از سوئد آوردند؟ حتماً یک هواپیمای اختصاصی هم برای این کار فرستادهاند؟! این چه حرفی است. این دستگیری، یک روالی داشت. احضارش کردند و در فرودگاه او را گرفتند. فقط به خاطر احترام به جایگاه او، بردنش به جایی بیرون از زندان. این چه ارتباطی به دانشجویان دارد؟ شاید بازپرس وی دوست نداشته باشد اسمش را بیاورم ولی بدانید که دستگاه قضایی بازپرس و بازجوی مشخصی برای این کار داشت که هیچ ربطی هم به دانشجوها نداشت. او (امیرانتظام) هم چنین ادعایی ندارد. پرونده وی در دادگاه مورد رسیدگی قرار گرفته است. اگر بازداشت وی دست دانشجویان بود، خب خودشان هم محاکمهاش میکردند! شما اگر میخواهی به من یک چیزی بگویی، درباره موضوع دیگری بحث کن!
سلیمی نمین: شما یک ادعایی کردید، ادله آن هم هست. من هم ادعایی کردهام و ادلهاش هست. در خاطرات آقای امیرانتظام همه مواردی که من مطرح کردم آمده است. اگر چه شما به این خاطرات پاسخ دادهاید اما به این بخشی از خاطرات که به زندانی بودنش نزد دانشجویان اشاره دارد، جوابی ندادهاید. الان هم طوری توضیح دادید که عرض مرا تأیید میکند اما در عین حال ادعای بزرگ دیگری را مطرح میکنید که من ساکت شوم. من هم ساکت نمیشوم. شما اگر به من بگویی که «وجودت برای ایران فاجعه بود و ما تحملت کردیم»، من که خفهخان نمیگیرم، بنشینم و حرف نزنم!
لذا خواهش میکنم اینطور جوسازی راجع به همدیگر نکنیم. من براساس مستندات مکتوب، حرفم را زدم. شما هم خیلی آرام و متین، فرمایشاتتان را بفرمایید. خوانندگان این مجموعه هم قضاوت خواهند کرد.
مشروح این مناظره را اینجا بخوانید.
/2929
نظر شما