۰ نفر
۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۲ - ۱۷:۴۵

سرنخ نوشت:

ماجرای حمله مرگبار به روح‌الله داداشی، قوی‌ترین مرد ایران را حتماً خاطرتان هست، خبر قتل ناجوانمردانه او را بارها و بارها شنیده یا خوانده‌اید. پس از آن ماجرای جنجالی، قتل اشتباهی وزنه‌بردار قدیمی در شهریار بود که بار دیگر ماجرای حمله به ورزشکاران را به رسانه‌ها کشاند و این اتفاق چند بار دیگر هم رخ داد تا اینکه نوبت رسید به نقد علی اسماعیلی، یکی دیگر از قوی‌ترین مردان ایران که چند روز پیش در مهرشهر کرج هدف حمله سه جوان مسلح به چاقو و قمه قرار گرفت و تا یک قدمی مرگ پیش رفت. او گرچه در این حادثه با ضربات متعدد چاقو به شدت مجروح شد، اما با کمک پزشکان از مرگ نجات یافت و حالا این پرونده در اداره آگاهی در جریان است.
بیشتر اهالی مهرشهر کرج او را می‌شناسند. سال‌هاست که در ورزش پرورش اندام فعالیت دارد و همدوره قهرمانانی مثل مرحوم روح‌الله داداشی و برادران فاطمی است. اما ماجرایی که در روز‌های اول اردیبهشت ماه سال جاری رخ داد و باعث شد اسمش سر زبان‌ها بیفتد، ربطی به ورزش یا مسابقات قوی‌ترین مردان ایران نداشت. نقد‌علی اسماعیلی زمانی که در راه بازگشت به خانه بود، هدف حمله سه جوان قرار گرفت و زیر ضربات مشت و لگد، چاقو و شمشیر آنها، مرگ را به چشم دید.
او که این روز‌ها به خاطر جراحات زیادی که برداشته، در خانه به سر می‌برد، درباره روز حادثه می‌گوید: «پنج‌شنبه 5 اردیبهشت، حدود ساعت 9 شب بود که وقتی کارم تمام شد سوار خودروی شورلتم شدم و به سمت خانه حرکت کردم. همین که وارد خیابان اصلی شدم یک خودروی پراید توجهم را جلب کرد. راننده پراید همانطور که مدام چراغ می‌داد با دست اشاره می‌کرد در گوشه‌ای توقف کنم. یک حسی به من می‌گفت قصد دارند دردسر درست کنند. به همین خاطر بدون اینکه توجهی به آنها کنم به مسیرم ادامه دادم. مرد ورزشکار ادامه می‌دهد: «سرعتم را زیاد کردم تا شدید مرا گم کنند اما انگار قصد نداشتند دست از تعقیب من بردارند. خودروی پراید با سه سرنشینی که داشت همچنان در تعقیب من بودند تا اینکه وقتی به خاطر رد شدن از تقاطع مجبور شدم سرعتم را کم‌کنم از پشت به خودروی من زدند. ضربه به حدی شدید بود که اگر کمربند ایمنی نبسته بودم سرم با شیشه جلو برخورد می‌کرد. واقعاً گیج شده بودم و نمی‌توانستم هیچ دلیلی برای کار آنها پیدا کنم. از ماشین پیاده شدم تا دلیل کارشان را بپرسم. اما کاش هیچ وقت پیاده نمی‌شدم. وقتی پایم را از داخل خودرو بیرون گذاشتم،‌چشم به سه سرنشین خودروی پراید افتاد آنها را در همان لحظه اول شناختم. هر سه نفر آنها از هم محله‌ای‌هایم بودند و معلوم بود که با قصد و نیت قبلی دست به چنین کاری زده‌اند.
اسماعیلی می‌گوید: «در دست آنها چاقو و شمشیر و چوب بود. اعتماد به‌نفسم را از دست ندادم. کمی جلوتر رفتم و با لحنی آرام از آنها دلیل کارشان را پرسیدم، اما آنها در جواب حرف‌های من با لحنی بد شروع به فحاشی کردند و به سمت من حمله‌ور شدند. این اتفاق آنقدر سریع رخ داد که حتی نتوانستم از دست آنها فرار کنم. پسر جوانی که شمشیر دستش بود به محض اینکه به من رسید ضربه محکمی به سرم زد. ضربه‌اش آنقدر شدید بود که چشمانم سیاهی رفت و گیج شدم.
با این حال تلاش کردم خودم را از دست آنها نجات دهم اما انگار هر سه نفر آنها قصد جان مرا کرده بودند. بعد از اینکه شمشیر به سرم خورد تمام بدنم غرق خون شد. اما آنها به همین بسنده نکردند و سه نفری به جانم افتادند. داد و فریاد‌های کمک‌خواهانه من هیچ فایده‌ای نداشت و آنها با چاقو و شمشیر به من ضربه می‌زدند.
خشونت مهاجمان باعث ترس کسانی شده بود که شاهد حادثه بودند. هیچ کدام از شاهدان جرأت نداشتند برای کمک پیشقدم شوند و همه نظاره‌گر ماجرا بودند. در همین لحظه بود که فرشته نجات اسماعیلی از راه رسید و توانست او را از دست 3 جوان خشن نجات دهد. اسماعیلی می‌گوید: «همه بدنم درد می‌کرد و حساس می‌کردم که آنها مرا خواهند کشت. رمقی برای اینکه بخواهم روی پاهایم بایستم با اینکه از خودم دفاع بکنم، نداشتم. فکر می‌کردم کار من هم مثل مرحوم روح‌الله داداشی به پایان رسیده. فقط از خدا کمک می‌خواستم تا مرا از آن وضعیت نجات دهد. در همین هنگام صدای آشنایی به گوشم رسید.او حسن طالبی، یکی از دوستان هم باشگاهی‌ام بود که فریاد می‌زد ولش کنید او را کشتید.»
3 پسر جوان وقتی متوجه دوست نقد علی شدند که با چند نفر دیگر به سمت آنها می‌دوید، دست از کتک زدن کشیدند و در حالی که همچنان مردم را تهدید می‌کردند سوار ماشین شدند و از محل گریختند.
اسماعیلی می‌گوید: «به هر زحمتی که بود سوار ماشین شدم و با دوستم به کلانتری رفتیم و از سه پسر جوان شکایت کردم. بعد از آن به دلیل خونریزی زیاد از هوش رفتم و وقتی چشم باز کردم خود را در بیمارستان دیدم.»
با حضور ماموران اورژانس در کلانتری اسماعیلی به بیمارستان مدتی مهرشهر کرج منتقل شد، اما به خاطر شدت جراحاتش او را ابتدا به بیمارستان امام خمینی (ره) و بعد به بیمارستان هاشمی‌نژاد تهران منتقل کردند تا هرچه سریعتر تحت عمل جراحی قرار بگیرد. مرد جوان با تلاش پزشکان از خطر مر گ نجات یافته اما بیش از 30 بخیه روی سر و کتف و ی جا خوش کرد تا او هیچ وقت خاطره این حادثه تلخ را از یاد نبرد.
او می‌گوید: «با شکایت من، تحقیقات ماموران برای دستگیری مهاجمان شروع شد. از آنجا که مشخصات کاملی از آنها در اختیار پلیس قرار داده بودم، ماموران راهی محل زندگی‌شان شدند اما شواهد نشان می‌داد که هر سه پسر جوان به محل نامعلومی گریخته‌اند. با این حال ماموران توانستند یک روز بعد از حادثه با شناسایی مخفیگاه یکی از آنها، او را دستگیر کنند. با اطلاعایت که این مرد در اختیار پلیس قرار داد، بقیه مهاجمان هم دستگیر شدند اما هنوز معلوم نیست که چرا به من حمله کردند و اینگونه مرا تا یک قدمی مرگ بردند.» در همین حال سرهنگ صادقی، رئیس پلیس اطلاعات امنیت عمومی استان البرز نیز در خصوص دستگیری متهمان این پرونده می‌گوید: «بعد از تنظیم شکایت از طرف شاکی، ماموران نیروی انتظامی با در دست داشتن مشخصات سه متهم این پرونده طی 48 ساعت آنها را شناسایی و دستگیر کردند.» وی ادامه می‌دهد: «با انتقال متهمان به اداره آگاهی و بازجویی‌های اولیه از آنها مشخص شد هر سه متهم که از هم محله‌ای‌های اسماعیلی هستند، به دلیل اختلافات محله‌ای اقدام به ضرب و شتم وی کرده‌اند. با تکمیل اطلاعات پرونده سه متهم برای بررسی‌های بیشتر به مراجع قضایی فرستاده شدند.»

45301

کد خبر 292613

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 41
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • محمود IR ۱۷:۵۷ - ۱۳۹۲/۰۲/۲۳
    هر سه نفرشون باید اعدام شوند.
    • امیرحسین IR ۲۱:۳۸ - ۱۳۹۲/۰۲/۲۳
      48 9
      موافقم ، اگه این کار رو نکن مطمئن باش بیشتر تشویق به این کار می شن
    • حسین IR ۲۱:۴۴ - ۱۳۹۲/۰۲/۲۳
      40 50
      مگه بااعدام آن نوجوان 18 ساله که در اثر یک لحظه جنون داداشی را کشت چیزی درست شد؟ مگه با این همه جمع آوری اراذل و اوباش چیزی درست شد؟ تا موقعی که اینقدر سطحی فکر می کنیم همه چیز همینه که هست. این خط این نشون.
    • مجی IR ۲۱:۵۲ - ۱۳۹۲/۰۲/۲۳
      34 13
      اره . ولی صبح خیلی زود نباشه تا بتونیم دل سیر تماشا کنیم !!!!!!!
    • علی 63 IR ۲۱:۵۳ - ۱۳۹۲/۰۲/۲۳
      42 19
      برو بابا افرادی مثل تو باعث شدند که قبح مجازات اعدام توی جامعه بشکنه.برای هر جرمی توی قانون مجازات مشخص معین شده نباید همه رو که اعدام کرد . اینقدر احساسی کامنت نگذارید لطفا .
  • بدون نام IR ۱۷:۵۹ - ۱۳۹۲/۰۲/۲۳
    463 3
    واقعن باید به این جوانان پرشور!!! آفرین گفت! «اختلافات محله ای» با شمشیر کشیدن حل می شه؟! مگه اینجا لیانشامپوئه؟
  • یک رفیق قدیمی IR ۱۸:۰۸ - ۱۳۹۲/۰۲/۲۳
    دوست عزیز یک جای کار میلنگه وقتی از پشت به ماشین میزنن انسان به پشت پرت میشه نه جلو به همین علت به صندلی ماشین یک تشک مانند برای جلوگیری از ضربه به گردن در صندلی نصب میشه
    • بدون نام IR ۲۰:۰۷ - ۱۳۹۲/۰۲/۲۳
      25 13
      دقیقاً درست می گویید. در ضمن پراید سبک وزن به شورلت سنگین وزن زده است و باید پراید خرد می شده. تبلیغ پراید می کنید؟
    • بدون نام IR ۲۰:۱۴ - ۱۳۹۲/۰۲/۲۳
      20 5
      کاشف بزرگ .ترشی نخور
    • بی نام IR ۲۰:۲۰ - ۱۳۹۲/۰۲/۲۳
      34 10
      مهندس چطوری وقتی یکی از پشت به شما میزنه شما به عقب پرت میشی ؟ واقعا خیلی باحالی
    • مهدی IR ۲۱:۱۴ - ۱۳۹۲/۰۲/۲۳
      37 1
      آقای کارشناس شما اقدام به قتل و شمشیر کشی تو خیابون در ملا عام و ول کردی چسبیدی به حرکت بدن این بنده خدا؟ واقعا که
    • مهر IR ۲۱:۱۹ - ۱۳۹۲/۰۲/۲۳
      15 12
      مخالفت با این نظر یعنی چی؟ بنده خدا راست میگه وقتی از پشت به ماشین بزنن راننده به سمت صندلی حرکت می کنه. خیلی واضحه هر کی یک بار ماشین نشسته باشه می تونه متوجه بشه؟ !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
    • بدون نام US ۲۱:۲۲ - ۱۳۹۲/۰۲/۲۳
      14 4
      عزیز من او تشک برای برگشت بدن رو به عقب هستش اول به جلو و بعد به عقب برمیگرده آقای با هوش !!!!!!!
    • بدون نام IR ۲۱:۵۱ - ۱۳۹۲/۰۲/۲۳
      5 5
      دوست عزیز اون مال زمانی هستش که ماشین جلویی در حال حرکت باشه نه وقتی که متوقفه
  • ابراهیمی IR ۱۸:۲۲ - ۱۳۹۲/۰۲/۲۳
    من خودم بومی منطقه کرج هستم شاید باورش برای شما سخت باشه اما شهر کرج تا اواسط دهه شصت تنها با یک کلانتری اداره میشد و محیط شهر بسیار امن و خلوت بود اما مهاجرت های شدید دو دهه قبل امنیت و خلوتی و حتی اب و هوای کرج را به بدترین درجه تنزل داده است وقتی هم از مسئولان استمداد مبطلبیم میگویند که بیکاری در شهرستانها و گرانی مسکن در تهران عامل اصلی مهاجرت است و در کوتاه مدت حل نمیشود حال این سوال مطرح است که ایا هزینه بیکاری در شهرستانها و گرانی مسکن در تهران را مردم مظلوم کرج و حومه باید بپردازند؟
    • بدون نام IR ۲۱:۱۷ - ۱۳۹۲/۰۲/۲۳
      22 8
      خیلی از استان های غربی کشور به کرج مهاجرت کردند و اوضاع اینجوری شد
    • بدون نام IR ۲۱:۱۸ - ۱۳۹۲/۰۲/۲۳
      6 21
      مردم مظلوم تهران چي بگن؟
    • بهداد IR ۰۷:۰۳ - ۱۳۹۲/۰۲/۲۴
      24 3
      وقتی در هنگام تقسیم بودجه و امکانات دولتی، شهرستانها و دیگر مناطق نادیده گرفته میشوند باید تبعات آنرا نیز پذیرفت.
  • حامد IR ۱۹:۳۱ - ۱۳۹۲/۰۲/۲۳
    37 1
    تمام این گانگستر بازیها تو کرجه
  • بدون نام FR ۱۹:۳۲ - ۱۳۹۲/۰۲/۲۳
    12 6
    ظاهرا قصدشون قبل نبوده، این طور که این گفته حداقل یه دقیقه داشتن کتکش میزدن و اینم هیچ دفاعی از خودش نتونسته کنه؛ تازه اونا شمشیر و چاقو هم داشتن. بعدش این قبل از بیمارستان پا شده رفته کلانتری، که نشون میده حالش اونقدرا هم بد نبوده...
  • بنده خدا IR ۱۹:۵۳ - ۱۳۹۲/۰۲/۲۳
    2 18
    اینکه به نوبت قوی ترین مردان ایران مورد حمله اراذل و اوباش قرار می گیرند آن هم بی دلیل از دو بعد می بایست بررسی شود اول از بعد جامعه شناختی و جرم شناختی و خصوصا نقش بزه دیده در ارتکاب جرم و دوم از بعد نقش و تاثیر نهادها و سازمانها تامین کننده امنیت اجتماعی در منطقه استان البرز البته در بعد کلان چند صباحی است که بر نقش قطعیت و شدت مجازات بر بزه کار تاکید گردیده (با اعمال مجازات اعدام)که البته موثر افتاده در اینجا یک نکته ای نیز نباید از نظر دور ماند و آن بررسی همه جانبه موضوع و خصوصا از بعد سیاسی نمی دانم چرا چند وقتی است فکر می کنم ممکن است دشمنان خارجی به فکر حذف ورزشکاران عزیزمان همچون دانشمندان عزیزمان افتاده اند
    • بدون نام IR ۲۲:۳۸ - ۱۳۹۲/۰۲/۲۴
      11 0
      به خاطر جمله آخرت باید بهت نوبل آی کیو بدن! یه جاهایی هست آدم میمونه. ذهن هنگ میکنه! اینجا همونجاست!
  • رضا IR ۲۰:۰۱ - ۱۳۹۲/۰۲/۲۳
    40 5
    دوستان زیاد جوگیر نشین نمیشه با حرف های این آقا یکطرفه قضاوت کرد و مطمیینن شد بی دلیل هم به کسی حمله نمیشه،همین افراد به ظاهر پهلوان میرن بازو بزرگ میکنند و انتظار دارند تو شهر همه بله قربان گوی اینها باشن پهلوانی به زور بازو نیست به معرفت وعقله
  • بدون نام IR ۲۰:۱۴ - ۱۳۹۲/۰۲/۲۳
    11 1
    به افتخار آقا حـسـن طـالـبـی یه کف و دست وماشاللا رفیق به این میگن دمش گرم
  • بدون نام IR ۲۰:۲۹ - ۱۳۹۲/۰۲/۲۳
    32 0
    وحشی گری تا چه حد؟ همین امروز شاهد دفن یه جوون 36 ساله بودم.دیشب تو محل کارش که یه بنگاه معاملات ملکی بوده یکی وارد شده و با چاقو زده تو قلبش!حتما سر یه اختلاف جزیی.مقتول بنده خدا روز اول ماه رجبی روزه بوده. دم اذان با دهن روزه کشتنش و یه بچه 5 ساله اش مونده. به کجا داریم میریم؟یکی رو حادثه و قضا و قدر میبره.یکی رو یه هم نوع..یه انسان..با دست خودش؟! پناه میبرم به خدا...
    • نهال IR ۱۰:۲۵ - ۱۳۹۲/۰۲/۲۴
      16 0
      خدا ازشون نگذره
  • سعید IR ۲۱:۰۱ - ۱۳۹۲/۰۲/۲۳
    15 0
    جالبه که اکثر این جور حمله ها به قویترین مردان تو کرج انجام میشه... چرا واقعا"؟
    • بدون نام IR ۱۹:۲۸ - ۱۳۹۲/۰۲/۲۴
      3 0
      از بس این طفلی ها طرفدار دارن و ادم های خوبی بودن و به کسی کار نداشتند ، مردم هم مادر زادی مرض داشتند که ب این ها و نه کس دیگری حمله کنند و هیچ دلیل و منطقی نداشته و بی خودی بود
  • بدون نام IR ۲۱:۱۱ - ۱۳۹۲/۰۲/۲۳
    14 0
    حالا بازم از این فیلم های کره ای نشون مردم بدید!!!
  • بدون نام IR ۲۱:۲۵ - ۱۳۹۲/۰۲/۲۳
    24 0
    اگه با اون شدت با پراید از پشت به شورلت زدن و هیچ چی شون نشده پس نتیجه میگیریم: ســــــــــــــایپــــــــــا مطئـــــــــــن
  • آشنا IR ۲۱:۲۷ - ۱۳۹۲/۰۲/۲۳
    11 5
    چرا ما ایرانیها انقدر خشونت طلبیم؟ درسته که رفتار اون سه نفر درست نبوده، اما اولا قتلی رخ نداده که اعدامی صورت بگیره( به فرض هم که رخ داده باشه، آیا راه حلش اعدامه؟) ثانیا این افراد دست پرورده همین جامعه اند، پس حذفشون از جامعه دردی رو دوا نمیکنه. کمی هم به راه های انسانی تر فکر کنید.
  • بدون نام IR ۲۱:۳۶ - ۱۳۹۲/۰۲/۲۳
    17 0
    مردم دیگه واقعا امنیت ندارن از دست اراذل و اوباش مسئولین باید یه فکر جدی بکنن
  • مجید IR ۲۱:۴۱ - ۱۳۹۲/۰۲/۲۳
    18 1
    چه اعتماد به نفسی داشته با اون همه خونریزی اول رفته کلانتری!
  • علیرضا IR ۲۱:۵۲ - ۱۳۹۲/۰۲/۲۳
    19 0
    اشکال کار جای دیگریست. جاییست که مردم احساس می کنند تنها خودشان هستند که می توانند حقشان را بگیرند. جایی که مردم برای گرفتن کوچکترین حق ضایع شده یشان می بایست مدت زیادی از وقت و سرمایه یشان بگذارند. پلیس کاملاً منفعل عمل می کند و فقط قصد رفع تکلیف دارد. مردم در اثر سرخوردگی و مشکلات و معضلات اقتصادی و روحی مانند باروت شده اند و با کوچکترین تحریکی اقدام به کارهای نا معقول می کنند. جامعه نیاز به فرهنگ سازی و آرامش وسیع دارد.
  • خلیج فارس IR ۲۲:۲۲ - ۱۳۹۲/۰۲/۲۳
    6 2
    دوست عزیز(رفیق قدیمی) از کدوم قانون نیوتن این تعریفو کردین؟؟!!!
  • بدون نام IR ۲۲:۴۵ - ۱۳۹۲/۰۲/۲۳
    7 0
    گزارش ناقصی بود. دلیل چه بود؟
  • رضا IR ۲۳:۲۷ - ۱۳۹۲/۰۲/۲۳
    8 2
    به یاد این فیلم پهلوانان نمی میرند افتادم
  • اصغردانه كار IR ۲۳:۴۸ - ۱۳۹۲/۰۲/۲۳
    15 0
    باسلام وخسته نباشيد وقتى سه نفر زورگيرى كردند وفيلم آن پخش شد چندروز بعد از دستگيرى مهاجمان انها را محاكمه واعدام كردند بنظر بنده دوستان آقاى اسماعيلى بجاى كمك به او مى بايست ازآن فيلم ميگرفتند وآنرا ازطريق پلوتوس براى همه ارسال ميكردند شايد قوه قضائيه سريع به موضوع رسيدگى وتكليف راروشن ميكرد
  • بدون نام IR ۰۸:۵۰ - ۱۳۹۲/۰۲/۲۴
    21 5
    با لحنی آرام از آنها علت را سوال کردم. یه جوری تعریف کن که حداقل باورمون بشه.
  • شاهرخ پهلوان IR ۱۸:۰۵ - ۱۳۹۲/۰۲/۲۴
    9 3
    خداوکیلی مجازات این کارها چیست ؟ اعدام یا که مدارا .....؟رضایت دادن هم شده یه طرف مسئله . طرف داشته میرفته خونش که براش مشکل درست کردن .راستی پلیس کجا بوده که اونها تونستن به راحتی هر کاری دلشون خواست انجام بدن . خلاصه من موافق 100در صد اعدام این افرادم .چون آدم بشو نیستند.
  • بدون نام IR ۱۹:۵۱ - ۱۳۹۲/۰۲/۲۴
    5 1
    به نظر من این جور افراد رو باید فرستاد کار اجباری تو سیبری روسیه !

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین