به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، در پایان بخش اول مناظره انتخاباتی کاندیداهای یازدهمین انتخابات ریاست جمهوری پیرامون مسائل فرهنگی و اجتماعی به کاندیداها اجازه داده شد در مدت زمان باقیمانده از وقت قانونی شان به بیان دیگر دیدگاههای خود در این زمینه بپردازند که در ادامه می آید:
سعید جلیلی: اگر میخواهیم وارد مرحله جدیدی شویم که تمدن اسلامی را بسازیم، باید آن را معرفی کنیم. برای این کار باید روح فرهنگی که باید بر این تمدن حاکم باشد را در سبک زندگی الگوهای اساسی داشته باشیم. مهمترین بحث، بحث ساماندهی فرهنگی است. بخش های مختلف فرهنگی در دولت باید با هم هماهنگ باشد و اینها براساس یک هماهنگی به سمت اهدافشان پیش بروند.
بین فرهنگ و آموزش و پرورش و آموزش عالی، باید هماهنگی وجود داشته باشد و مکمل یکدیگر باشند. اقتصاد فرهنگ بحث مهمی است. اگر برخی جاها سرمایه گذاری کنیم موجب می شود در دهها حوزه دیگر صرفه جویی شود. الان از یک مسجد 3 ساعت استفاده می شود ولی می توان به سمتی رفت که از آن 24 ساعته استفاده کنیم.
اگر به «مادری» به عنوان نقش تمام وقت و موثر استفاده کنیم که به خوبی فرزند را تربیت کند و همینطور برای «معلم» یک ظرفیت فراهم کنیم با خیلی از آسیبهای اجتماعی را روبرو نیستیم که برایش هزینه و سرمایهگذاری کنیم. باید روی سه حوزه مسجد، معلم و مادر سرمایه گذاری ویژه کنیم.
فرهنگ ما این ظرفیت را دارد که نشاط و ارتقای فرهنگی را ایجاد کند. این به معنای آن نیست که همه فرهنگ استاد دانشگاه را داشته باشند. مظاهر زیبایی مانند فرهنگ راننده تاکسی و راننده های جاده را داریم.
باید ببینیم که دولتمردان ما چه فرهنگی را تزریق می کنند. آثار فرهنگی وقتی بروز می کند که همه را جذب کند، رفتار امام در نوفل لوشاتو اهالی آنها را هم جذب میکند. ما ظرفیتهای خوبی داریم که متناسب با همین فرهنگ اسلامی و ایرانی نظام ایجاد کنیم. اگر می گوییم غنای فرهنگی وجود دارد، باید با استفاه از ظرفیت فرهنگی هنر پیام را منتقل کنیم. مهمترین بحث ما این است که ما بتوانیم از ظرفیت مردم استفاده کنیم و انحصار را بشکنیم.
فکر میکنم ظرفیت های بسیار خوبی متناسب با فرهنگ اسلامی و ایرانی خودمان داریم که میتواند نشاط ایجاد کند. نشاط جوانان از هیات های مذهبی. چند نفر مثلا به هیات آقای محمود کریمی می روند و نشاط ایجاد میکنند. هرچه استفاده از این ظرفیت ها و ظرفیت های طبیعی بیشتر شود، سود بیشتری می یابیم. هرچه پیام هایی ما بیشتر به صورت هنر به جهان ارائه شود بهتر میتواند اشاعه یابد.
فضایی که آقای عارف می فرمایند -فضای امنیتی حاکم بر دانشگاه ها- را نمیدانم از کجا میگویند؟ همین دیروز در سیستان و بلوچستان بودم و اتفاقا نقدهای اساسی را دانشجویان به راحتی از عملکرد شورای عالی امنیت ملی مطرح کردند. من ندیدم در آن چهار سال 80 تا 84 خود آقایان برای برگزاری کرسی های آزاداندیشی و ... اقدامی انجام دهند.
محسن رضایی: مسائل فرهنگی، هنر و ورزش و مسائل اجتماعی در سه بعد آسیبپذیر شدند. یکی فقر و مسائل اقتصادی است، دوم رفتار دولتمردان ما و فعالان و جناح های سیاسی با مقوله فرهنگ و اخلاق سیاسی امنیتی بوده است. حتی اپوزیسیون خارج از کشور که جمهوری اسلامی را نقد می کند، هنوز در دهه اول انقلاب که سیاسی امنیتی بوده قدرت را تحلیل می کند. مساله سوم ظرفیت مراکز فرهنگی مانند شورای عالی انقلاب فرهنگی است که اختیارات گسترده و وسیع داشته و می تواند در حد قانون مصوبه داشته باشد. اما این شورا کارآمد نبوده است. البته نقاط قوتی هم دارد.
خیلی از مسائلی که گفته شد، آیا اولین بار است که گفته می شود؟ در دولت ها و انتخابات قبل گفته نشده؟ چرا راهگشا نبود؟ مشکل کلیدی کجاست؟
ما در انقلاب اسلامی یک گام بلندی برداشتیم و اسلام سیاسی را در ایران تحقق بخشیدم و اسلام سیاسی منجر شده که حکومت تشکیل شود و قدرت به دست مردم بازگردد. این تحول بزرگ و اساسی بوده است. امروز فرهنگ سیاسی ما از مرزها بیرون رفته است. مفهوم ایستادگی و مقاومت و ظلم و استکبار ستیزی از مرزها بیرون رفته اما قرار نبود که همینجا بمانیم. ما باید اسلام اجتماعی را از معرفت شناسی آغاز می کردیم و پیش می رفتیم. چرا که در غیر اینصورت نمی شود اقتصاد و فرهنگ و هنر و... را درست کرد.
با اسلام سیاسی می خواستیم همه چیز را درست کنیم. کسانی که اسلام را به این اسلام سیاسی محدود می کنند، دچار دیکتاتوری میشوند. امروز موشکهای ما از چند هزار کیلومتر عبور می کند اما در گوشت و مرغ مانده ایم! دعواهای الان در کشور بر سر قدرت است نه برای حل مشکلات. فقر را می خواهیم با اقتصاد سیاسی درست کنیم یا اسلام اجتماعی؟ با نگاه سیاسی و امنیتی نه اصولگرا با اصلاح طلب می تواند زندگی کند و نه اصولگراها با هم. نگاه اسلامی هنوز به زندگی و اقتصاد حاکم نشده است. اگر این را انجام دهیم، تحول بزرگی صورت می گیرد و می توانیم شکوفاترین زندگی را سامان دهیم. مشروط بر اینکه عینک سیاست را کنار گذاشته و عینک اسلام اجتماعی را بزنیم که مکمل هم و مکمل اسلام فردی است.
من می خواهم چند کار اساسی بکنم. اول اینکه پای سیاست و امنیت را از مسائلی که مربوط به آن نیست بیرون می کشم. نه اینکه برویم به سمت جریانهای انحرافی. اما جایی که دین باید باشد، سیاست و دین چه می خواهند؟ نگاه امنیتی سیاسی را به مردم کنار می گذارم و نگاه فرهنگی و اجتماعی به مردم خواهم داشت. چرا شورای عالی انقلاب فرهنگی برای مقابله با اهانت به اقوام مانند آذری ها و لرها کاری نکرد؟
من اخلاق را به رفتار دولتمردان برمی گردانم و اولین دولت اخلاقی را شکل می دهم. سمت و سوی تمام برنامه ها را به سمت مردم شکل می دهم. من می گویم سلام بر زندگی و یا ابالفضل. در کربلا دو جبهه زندگی و نظامی بود. امام حسین قویترین مردش که حضرت عباس بود را فرمود برو به سمت زندگی و خیمه ها. الان می خواهند ما را محاصره اقتصادی و تحریم کنند ما نباید شکست بخوریم. الان ما از گردنه سیاسی گذشته ایم و رسیدهایم به گردنه فرهنگی اقتصادی. اگر پیش برویم گفتمان بزرگی شکل می گیرد. گفتمان انقلاب در ایستادگی و مقاومت خالی نیست باید گفتمان های بزرگ اجتماعی و فرهنگی ایجاد کنیم.
من وزارت فرهنگ را وزارت فرهنگ و هنر و ارشاد اسلامی می کنم. صندوق فرهنگ و هنر ایجاد می کنم. اقتصاد فرهنگ و هنر و ورزش را سامان می دهم. شورای عالی راهبردی برای هنرمندان تشکیل می دهم. اهانت به مرجعیت را خط قرمز اعلام و حوزههای علمیه را تثبیت کرده و امور فرهنگی را از دولت گرفته و به اصحاب فرهنگی می دهم. از دخالت سیاسیون در فرهنگ و ورزش و هنر جلوگیری می کنم. فرهنگ اقوام را از آذربایجان و لرستان و کردستان و عرب و بلوچ تقویت می کنم. روحیه پهلوانی را در ورزش تقویت میکنم.
/29220
نظر شما