با پایان یافتن ماراتن فشرده انتخابات و راهیابی چهره عقل گرا و میانه رو به ساختمان پاستور، بحث چگونگی تعامل با قدرت های خارجی و نیز تغییر یا تدام در سیاست های کلان خارجی موضوعی است که مدنظر تحلیل گران بین المللی است.

 برای چرایی اهمیت موضوع سوالی که مطرح است اینکه آیا تغییر در سیاست خارجی کشور ضروری است ؟ و این تغییر در نگرش و رهیافت ها خواهد بود یا شاهد دگردیسی عمیق در سیاست خارجی ایران خواهیم بود؟ قبل از ورود به بحث باید مشخص کنیم آیا منظور از تغییر در اصول اساسی سیاست خارجی است یا تحول باید در دیپلماسی و نوع نگرش به پدیده های جهانی و چگونگی تنظیم رفتار با دیگر بازیگران بر اساس مصالح و منافع ملی است.

وقتی از تغییرات بنیادین صحبت می کنیم بحث انقلاب اساسی و دگر گونی در ساختار قدرت و شکل سیاست خارجی جدید پیش می آید. انقلابی که مائو در چین بوجود آورد باعث دگر گونی و تغییر در جهت دهی سیاست خارجی چین کمونیست گردید و این کشور را بعنوان بازیگر فعال نظام بین الملل و مخالف غرب مطرح ساخت و همچنین اکثر کودتاهایی که در جهان سوم در چند قرن اخیر اتفاق افتاده است موجب تغییر در سیاست خارجی این کشورها گردیده است. در حالیکه در عرصه بین الملل به ویژه در میان کشورهای سرمایه داری، سیاست خارجی ثابتی را شاهد بودیم که به رغم تغییر دولت ها، نگرشها و رهیافت های جدید نیز منبعث از اصول ثابتی بوده است. مثال روشن این موضوع، سیاست خارجی ایالات متحده در چند قرن اخیر به رغم جابجایی قدرت و چرخش آن از سوی دو حزب منتفذ(جمهوریخواه یا دمکرات) از اصول ثابتی پیروی می کرده است. حفظ امنیت و برتری نظامی اسراییل در منطقه خاورمیانه و مهار قدرت ایران از طریق ابزار نظامی و فشارهای اقتصادی چه از سوی جموریخواهان و چه از طرف دمکرات ها پیگیری می شده است . حتی زمانی که آمریکا بحث تعامل و گفتگو را با ایران مطرح ساخته همواره از گزینه تحریم و فشار مضاعف به ایران برای امتیازگیری در عرصه دیپلماسی غافل نامانده است. این در حالی است که سیاست خارجی ایران نیز پس از پیروزی انقلاب از اصول بنیادین و ماهوی مانند استکبار ستیزی؛ حمایت از مسلمانان و وحدت در جهان اسلام پیروی می کرده و به رغم گفتمانهای مختلف در چارچوب نظریه های واقع گرایی و آرمانگرایی برخی از رفتارهای ایران بر اساس اصول تبیینی خویش در عرصه سیاست خارجی ادامه یافته است.

استمرار ستیز با آمریکا در خاورمیانه و انسجام ملی برای مقابله با سیاست های اسراییل بر سر حمایت از آرمانهای جهادی در قالب کمک به مبارزات مردم فلسطین و تقویت حزب ا... لبنان بعنوان بازوی نظامی خویش در منطقه و حتی تاکید بر حفظ فناوری صلح آمیزهسته ای برای ایجاد توازن در قبال جاه طلبی های تلاویو در شکستن انحصارگری این دانش؛ تجلی این اصول ثابت ایران در سیاست خارجی است. البته حفظ اصول بایستی با تقویت انسجام داخلی و نیز براساس راهبرد تعاملی و با اتخاذ استراتژی کم هزینه در عرصه سیاست خارجی پیگیری گردد و هرگونه آرمانگرایی محض می تواند منافع ملی را با تهدیدهای جدی تری روبرو سازد. به طوری که استراتژی تهاجمی دولت احمدی نژاد در عرصه سیاست خارجی بدون نظر داشت به واقعیت های موجود و تاکید صرف بر امنیت محوری به جای رویکرد توسعه ای و همکاری طلبانه هزینه های معتددی را به دنبال داشت . حتی در این دوره کشورهای محافظه کار عرب به رهبری ریاض با تغییر جهت گیریهای خارجی، ایران را محور تهدید و ناامنی در منطقه معرفی نمودند و نیز در این مسیر تلاش نموند که از هرگونه گشایش در روابط احتمالی ایران با غرب بر سر پرونده هسته ای جلوگیری نمایند. همچنین دعوت از حضور نظامی غرب در خلیج فارس، رد هرگونه طرح امنیتی با مشارکت ایران و بدون دخالت نیروهای بیگانه نشانگر عمق دشمنی هاست. از دیگرسو؛ در دولت های نهم و دهم، روند تشدید منازعه ایران با غرب را در بحث هسته ای و گسترش روز افزون چتر تحریم های بین المللی شاهد بودبم و در خاورمیانه نیز تنش میان و عربستان و قطر و ترکیه برسر بحث سوریه بیشتر شد. همچنین نداشتن شریک استراتژیک و تبدیل دوستان سابق به رقبا و دشمنان بالفعل بر دشواریهای ایران در منطقه افزود. در این راستا تغییرات جدید ژئوپلتیکی در منطقه بدلیل حضور ناتو در قلمرو نفوذی ایران و تلاش برای تکرار سناریو لیبی در سوریه و همزمان با تهدید محور مقاومت از دیگر دشواریهای موجوداست.

با توجه به پایان دولت احمدی نژاد و روی کار آمدن دولت اصلاحی و اعتدالی،انتظار می رود که کاستی ها در عرصه سیاست خارجی جبران و تنظیم دوباره روابط با قدرت منطقه ای و جهانی براساس فرمول جدید با نظر به منافع و مصالح ملت ایران و نیز سه شاخصه اصلی عزت حکمت و مصلحت، شکل واقعی به خود گیرد.

یکی از نقاط قوت و دلایل اعتماد مردم به رئیس جمهور منتخب (دکتر حسن روحانی) کار آمدی در عرصه دیپلماسی و چیره دستی فوق العاده وی دربیان واقعیت های بین المللی و طرح و برنامه عملی داشتن در خروج از بن بست موجود بود. مناظر ه های رسانه ای ایشان با رقبای خویش؛ گویای این موضوع بود که رئیس جمهور منتخب مردم با تجربه گراسنگ از مذاکرات با نهادها و شخصیت های بین المللی، ماهیت تهدیدهای ایران را در سیاست خارجی خوب شناسایی کرده و راه غلبه بر آن را نیز می داند. در وضعیت فعلی، دو مسئله در سیاست خارجی ایران در دولت آینده جنبه راهبردی دارد؛ یکی رابطه با آمریکا و دیگری پرونده هسته ای ایران. البته هر دو موضوع، جنبه ملی و حساس دارد و ریئس قوه مجریه بدون هماهنگی با سایر قوا و نیز مقامات ارشد نظام جمهوری اسلامی ایران قادر به اتخاذ تصمیم مستقل نخواهد بود چرا که هر دو موضوع با استقلال و حقوق ملی ایرانیان رابطه تام دارد، بنابرین هرگونه تغییر دراین حوزه نیازمند نوعی اجماع و وفاق ملی و فرانهادی است. آنچه مشخص است، حفظ حقوق و دستیابی به فناوری صلح آمیز هسته ای بعنوان موهبت الهی در کشور نهادینه شده. البته منصرف سازی غرب از اقدامات بیشتر ایذایی و تهدیدزا از طریق الگوی دیپلماتیک مصالحه گرا با حفظ منافع و حقوق اساسی ملت در این حوزه امکانپذیراست. این موضوعی است که رئیس جمهور منتخب مردم بارها برآن تاکید داشته است. از سوی دیگر، متاسفانه ایران و غرب در مذاکرات قبلی همواره بر سر موضوع هسته ای و مسایل منطقه ای به دلیل بی اعتمادی و حاکم بودن بازی برد- باخت نتوانستند به یک راه حل اصولی و منطقی دست یابند و مذاکرات بی هدف و فقط در راستای تحمیل اراده انجام گرفته است. از اینرو شکستن فضای سنگین بی اعتمادی میان ایران و غرب و ملغی ساختن تبلیغات ضدایرانی در منطقه فقط در سایه همدلی نیروهای داخلی کشور و دیپلماسی کارآمد امکانپذیر است.

لازم به یادآوری است که غرب در سالهای اخیر از طریق جنگ رسانه ای گسترده به دنبال این هدف بوده است که افکار عمومی را متقاعد کند که گویا مشکلی بنام ایران وجود دارد و تلاش می شود که این مشکل حل گردد. البته برخی از اقدامات ابهام انگیز در عرصه سیاست خارجی در موفقیت نسبی آمریکا در منطقه دخیل بوده است . بنابراین تغییر نگرش ها در دستگاه دیپلماسی با ابزار منطق و نیز دفاع اصولی در حفظ حاکمیت ایران در بهره برداری از فناوری صلح آمیز امکانپذیراست . به واقع، با روی کار آمدن دولت جدید گرچه شاهد تغییرات بنیادین در اصول ثابت سیاست خارجی نخواهیم ولی با تغییر راهبردها و گفتمان در هماهنگی اصولی با دستگاههای مرتبط، شاهد افزایش قدرت مانور در عرصه دیپلماتیک برای رسیدن به حقوق و منافع ملی خواهیم بود . اقشار جامعه ایران، کسی را انتخاب کردند که فکر می کنند به آنها نزدیکتر است. دغدغه تامین امنیت داخلی و خارجی و مئسولیت پذیری در هر دو عرصه از مطالبات اصلی مردم از دولت آینده است. بی تردید برای خروج از مشکلات اقتصادی کشور،  تنظیم مناسبات با قدرت های منطقه ای و جهانی بر اساس منافع مشترک و احترام متقابل ضرورت اجتناب ناپذیر است. از این رو، دولت روحانی هم تز آشتی با دنیای خارج را سر لوحه سیاست خارجی خود درب رنامه تبلیغات انتخابی قرار داده بود. بنابراین دولت وی هرگز به استقبال خطر و افزایش تحریم ها پیش نخواهد رفت . ولی این موضوع به مفهوم مغفول ماندن از سیاست های کلی نظام و نادیده پنداشتن منافع ملی و حفظ عزت و اقتدار کشور نخواهد بود، بلکه ابزار دیپلماسی و گفتگو در شرایط عادلانه و درک هدف و پرهیز از هرگونه بحران سازی، خود ابزاری دقیقی برای پیشبرد مقاصد ملی است.

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 300133

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 0 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بی نام A1 ۱۰:۱۱ - ۱۳۹۲/۰۴/۰۲
    3 1
    تغییر-100%