روشن است هرفردی ،از یک کارمند تازه استخدام تا وزیر و معاون مربوطه،که برای گرفتن یک تاییدیه استخدامی یا ردیف بودجه وارد سازمان مدیریت و برنامه ریزی می شد،با سیستم بوروکراسی گسترده و آزاردهند ای مواجه می شد.گاهی فکر می کردی سازمان به جای آنکه بر فکر،علم بودجه ریزی و برنامه ریزی متمرکز باشد،خود را مسئول ریزترین عملیات اجرایی می داند.شایدداوری درباره ی همین رفتارها در زمان دولت نهم سبب انحلال آن شد.داده های زیر در این باره جالب توجه است:
-دولت دخالت غیرکارشناسی و معبرگذاری سازمان را سبب کاهش سرعت تصمیم گیری در دولت دانست.
-افزایش درآمد نفتی موجب شد تا دولت خود را بی نیاز از برنامه ریزی ببیند.
-دولت های با اقتصاد آزاد و لیبرالی سازمان مدیریت ندارند و این پدیده جهان سومی است.
اکنون رئیس جمهور جدید خواستار زنده کردن سازمان پس از پایان دولت دهم شده و 225نماینده مجلس نیز موافق آن هستند.اما نکاتی که لازم است در احیای سازمان مورد توجه قرار گیرد:
- - دست دولت برای شکل بخشیدن به ساختار اداری سازمان مدیریت باز باشد.شکلی انعطاف پذیر که هدف اصلی را مبنی بر مراقبت و نظارت بر اجرای برنامه برآورده کند.این هدف لزوما با ایجاد سازمان گسترده با تیپ سابق ایجاد نخواهدشد.لازم است مجلس ودولت از شتابزدگی بیش از حد در این باره خودداری کند و آسیب شناسی مشکلات قبلی را پیش روی خود داشته باشند.
- - لازم است نظام برنامه ریزی و بودجه با نیروهای توانمند و کارشناسان با تجربه و خبره با ساختار منهای بوروکراسی وقت گیر اداری که اشکال قبلی بود و موجب حذف آن شد،تشکیل گردد.
- - سازمان مدیریتی چابک،کارآمد و باسرعت عمل در اقدام هدف توسعه محور ملی را محقق خواهدکرد.نگرش بازگشت به پست های سازمانی ایجاد شده با هدف جایگاه سازی مجدد برای برخی سهم خواهان آسیب مهم سازمان است که مخالف رویه ی استراتژیک توسعه ی ملی است.
نظر شما