به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، علی لاریجانی در نطق پیش از دستور خود در جلسه امروز مجاس با اشاره به سالروز شهادت شهید بهشتی گفت: امام (ره) پس از حادثه تروریستی هفتم تیر در شهادت دکتر بهشتی تأثر خود را بیش از هر چیز به جنبه مظلومیت آن مرد بزرگ مربوط دانستند و این یک واقعیت تلخ در دوران انقلاب بود که از اشخاص ممتاز انقلاب ابتدا توسط ضد انقلاب و برخی افراد جاهل ترور شخصیت میشدند و بعد به شهادت میرسیدند.
وی افزود: بعد از پیروزی انقلاب و ایجاد فضای آزاد فکری، گروهکهای ضد انقلاب با استفاده از پراکندن شایعات، شخصیت معنوی رهبران صدر انقلاب اسلامی را هدفگیری و با انواع تهمتها و تخریب وجهه آنها میپرداختند و برای هر کدام هم سناریویی را اجرا میکردند.
نماینده قم در مجلس با بیان اینکه دشمنان شهید مطهری را با اتهام دفاع از روحانیت، نظام و مخالفت با افکار التقاطی ابتدا ترور شخصیت و بعد به شهادت رساندند، خاطرنشان کرد: شهید مفتح را نیز که همان درد شهید مطهری را داشت و پیگیر تحقق اندیشههای امام در صحنه دانشگاه بود، توسط گروه فرقان ترور شد و سپس گروه فرقان آیتالله هاشمی رفسنجانی، آیتالله سید رضی شیرازی و آیتالله قاضی طباطبایی را ترور کردند و بعدها تعدادی از استوانههای انقلاب در استانها مانند امامان جمعه که مؤثر در شکلدهی فکری مردم بودند، توسط منافقین ترور کردند.
اهم اظهارات رییس مجلس را بخوانید:
* حضرت آیتالله خامنهای توسط منافقین ترور شدند که خداوند ایشان را برای انقلاب حفظ کرد، حادثه هفتم تیر در چنین فضایی رخ داد و شخصیت مؤثر انقلابی دکتر بهشتی و یارانش در حزب جمهوری اسلامی به شهادت رسیدند.
*شهید بهشتی از ابتدای پیروزی انقلاب با همکاری و همفکری سایر بزرگان انقلاب، بنای حزب جمهوری اسلامی را گذاشت که هنوز پس از سی و چند سال، ثمرات آن که حرکات انقلابی در شهرها است، دیده میشود و عملا نظام سیاسی مردمسالار را صاحب الگو میکند. وی به دلیل به هم ریختگی ابتدای انقلاب مجبور بود هم در شورای انقلاب تدبیر امور و هم کاستیهای اجرایی دولت موقت را جبران کند و بعد در دوران بنی صدر که منافقین اطراف او را گرفته بودند و بنای مبارزه با ولایت فقیه و نظام نو پای جمهوری اسلامی را گذاشته بودند با ایستادگی کم نظیر جلوی اهداف پلید بنی صدر را گرفت.
* گرچه شخصیتهای مهمی نظیر دکتر بهشتی در این معرکه افشاگریها و تهمترانیها با مظلومیت به شهادت رسیدند و حزب جمهوری اسلامی هم به تعطیلی کشیده شد، (که البته برخی اشکالات و درگیریهای داخلی در آن هم موثر بود) اما مبارزات این مرد بزرگ و همراهان او در حزب چند دستاورد مهم برای نظام جمهوری اسلامی در بر داشت.
*در این ماجراجویی نفسانی، پلید و منافقانه ضد انقلاب هر چند با هزینه زیاد اما صراط مستقیم انقلاب برای مردم روشن شد و مردم با شفافیت ملاحظه کردند که یک طرف حق را بیان میکند و با اعتقاد به امام و راه او جانفشانی میکند، اما طرف دیگر با هوچیگری و تهمت زدن دست به ترور فیزیکی زده است، این معادله ترور در مقابل منطق افکار عمومی را به حقانیت راه شهید بهشتی متوجه کرد و این یک درس بزرگ برای همه انقلابیون داخل و خارج است که در مبارزه با حق گروهی که دست به ترور میزنند، بازنده خواهند بود.
*چند روز گذشته در مصر به شیعیان حمله کردند و عدهای را به شهادت رساندند، هزاران نفر را نیز در سوریه طی دو سال اخیر کشتند، این جریان افراطی که در سایر بلاد اسلامی مانند افغانستان، پاکستان و امروز در لبنان نیز مشاهده میشود برای این است که جامعه مسلمانان را برای تمکین آرای متحجرانه خود تهدید به ترور و کشتار کنند.
*البته همان طور که منافقین در پشت صحنه با حمایت غرب این گونه فجایع را در ایران و عراق انجام دادند و امروز دستمزد خود را گرفتهاند و آمریکا آنها را از لیست تروریستها خارج کرد، گروههای تروریستی و افراطی امروز در بلاد اسلامی نیز با حمایت مخفی و علنی سرویسهای غربی به نابسامان کردن صحنه زندگی مسلمانان پرداختند اما این یک سنت الهی است که نتیجه عمل ظالمانه خود را در همین دنیا دریافت خواهند کرد و انشاالله به زودی حقایق بر مسلمانان روشن خواهد شد.
*ثمره شورانگیز مجاهدت و شهادت مردان حق، شهید مطهری، شهید بهشتی، شهید مفتح، شهید باهنر، شهید رجایی، شهدای محراب و شهدای حزب جمهوری اسلامی زدودن پیرایههایی بود که در مبانی نظری و فکری انقلاب توسط منحرفین، منافقین و برخی عناصر خصلتی و بعضی از روشنفکر زدگان ایجاد شده بود.
* همه این جریانها برای تنها کردن امام و روحانیت که نهاد ریشهدار در حفظ اسلام بود، هدفگیری کرده بودند و هر کدام به نحوی در تخریب وجهه روحانیت، حوزهها و مراجع تلاش کردند، تا جایی که شهید مطهری همه آنها را به منهائیون منتصب کرد.
* رهبران انقلاب رنج بسیار و هزینه هنگفت برای از بین بردن این ستم فرهنگی در انقلاب تحمل کردند اما ثمره آن شفاف شدن قلمرو فرهنگی و سیاسی از دسایس دروغین این گروهها در ترد روحانیت بود.
*نتیجه جانبازی شهید بهشتی و یارانش به ملت هدیه شد و برای ادامه راه انقلاب، بسیار پرارزش بود و جلوی بسیاری از انحرافات را گرفت و ما به تجربه در این سی و چند سال که از انقلاب سپری شده به کرات مشاهده کردیم کسانی که با ولایت فقیه و روحانیت ستیز و یا راه خود را جدا کردند به درههای هولناک سیاسی سقوط کردند.
* گرچه عمر حزب جمهوری اسلامی در انقلاب کوتاه بود، اما امروز به خوبی ملاحظه میکنیم که فقدان تشکیلات مکتبی سیاسی چه قدر مسیر مردم سالاری در کشور را با افت و خیز مواجه کرده و باید پذیرفت که وجود احزاب و تشکیلات هم در تربیت کادر ورزیده برای خدمت و هم تدوین برنامه کاری برای نظامهای مردم سالار ضرورت دارد و در غیر این صورت تحقق دموکراسی تا حدی خام و هزینه اداره کشور به دلیل نبودن برنامه مدون و عدم تربیت کادر سیاسی زیاد میشود.
* تأسفآورتر اینکه مبارزه و تخریب احزاب و تشکیلات نوعی ژست دروغین مردم پسند به خود گرفته است و گاه بعضی از رجال سیاسی افتخار میکنند که حرکت حزبی و تشکیلات را قبول ندارند و چنین تفکری را معادل مردمی بودن میپندارند. این چنین افکاری یا کجاندیشی است یا رندی و داشتن نظم سیاسی نظیر هرگونه نظم در عرصههای دیگر، پایه هرگونه پیشرفت و تکامل است و نظم سیاسی و تشکیلات در واقع نظاممند کردن حضور مردم در سرنوشت خود است و نه اقدامی نامردمی.
/29220
نظر شما