شهریورماه سال گذشته رخداد عجیبی در یکی از مدارس شهرستان بروجن در استان چهارمحال و بختیاری رخ داد که برای بسیاری از مردم عادی هم غیرقابل باور و شرمآور بود، چه رسد به فعالان محیط زیست و دوستداران طبیعت ایران. این که چگونه یک مدیر مدرسه میتواند فرمان قطع درختانی را به بهانه پدیدار شدن شعارهای اخلاقی و انقلابی بر روی دیوار مدرسه صادر کند؟! همان موقع نگارنده در اعتراض به این اقدام تأسفبار نوشت: چگونه میتوان نماد شعور را در پای نماد شعار ذبح کرد؟!
اینک اما 10 ماه پس از آن حادثه در قلب پایتخت ایران، تیتر خبر باشگاه خبرنگاران جوان از قول معاون اجرایی سازمان حمل و نقل و ترافیک شهرداری تهران چنین است: «درختان مزاحم تابلوهای راهنمایی و رانندگی حذف میشوند!» و تازه این پایگاه اطلاع رسانی دولتی به خوانندگانش مژده داده که زین پس تابلوها خوانا میشوند!
این در حالی است که هیچ متخصصی در حوزه جنگل و باغبانی هم هرس درختان را در تیرماه تأیید نمیکند، چه رسد به قطع و جابجایی آنها را. آن هم در شهری که با بحران کاهش سرانه فضای سبز برای شهروندانش روبروست و نماد آبادانترین خیابانش که ولی عصر باشد، اینک حدود 14 هزار پایه از مجموع 24 هزار درختش را در طول مسیر 18.6 کیلومتریاش از دست داده است.
نباید فراموش کنیم که نیم قرن پیش در محدوه 70 هزار هکتاری تهران کنونی، تراکم پوشش گیاهی را اگر صد فرض کنیم، اینک آن عدد را باید به 21.4 کاهش دهیم. به سخنی دقیقتر و بر مبنای بررسی تصاویر ماهوارهای و عکسهای هوایی موجود که توسط دکتر جمال قدوسی و تیم همکارانش انجام گرفته است، در سال 1335 متجاوز از 70 درصد محدودهی تهران کنونی در قلمرو فضای سبز بود، اما 20 سال بعد این رقم به 55 درصد کاهش یافت و در سال 1386 تنها 15 درصد از آن باقی مانده است؟
البته خبر خوش این است که از سال 1386، مساحت فضای سبز شهر تهران دیگر کاهشی را نشان نمیدهد و حتا بعضا و در برخی نواحی هم مطابق آمار رسمی منتشر شده افزایش یافته است، اما بافت مرکزی و به ویژه وضعیت درختان چنار در شاخصترین و خاطرهانگیزترین خیابان شهر که طولانیترین خیابان در بین همهی شهرهای خاورمیانه به شمار میرود، بسیار نگرانکننده است و باید کوشید تا از هر نوع قطع درختی به بهانه توسعه کسب و کار تجاری، یا تمهیدات راهنمایی و رانندگی و امنیتی و نظایر آن، به شدت و قدرت ممانعت به عمل آورد. در عین حال، شهرداری باید بکوشد تا همزمان با پوسیدگی و قطع ناگزیر برخی از چنارهای خیابان ولی عصر، امکان کاشت چند نهال جوان دیگر را در همان محل فراهم سازد تا رقم مجموع درختان خیابان ولی عصر هرگز از 10 هزار پایه کمتر نشود.
چه بخواهیم بپذیریم و چه نخواهیم؛ موجودیت خیابان ولی عصر تهران محصول قانون سال 1309 هجری شمسی توسط مجلس شورای ملی آن زمان است. این خیابان 83 ساله را باید با چنگ و دندان هم که شده حفظ کنیم و به خاطره چندین نسل از تهرانیها که با قدم زدن در زیر سایه همین درختان پوست انداختهاند، احترام نهیم.
یادمان باشد که چنارها به راحتی میتوانند عمری 1000 ساله و بیشتر را تجربه کنند، بنابراین اگر چنارهای ولی عصر تهران در آستانه هفتادسالگی به پوسیدگی و مرگ میرسند، بی شک این ناشی از ضعف مدیریت شهری و نوع تیماری است که بر آنها اعمال شده است.
پی نوشت:
نظر شما