به گزارش خبرآنلاین، چهاردهم مرداد ماه مطابق با پنجم آگوست، از سال 1387 شمسی بنا به پیشنهاد ایران و تصویب کشورهای اسلامی در سازمان کنفرانس اسلامی به عنوان «روز حقوق بشر اسلامی و کرامت انسانی» نامگذاری شده است.
به همین مناسبت چند نمونه از کرامت انسان در کلام قرآن و رفتار و سیره پیامبر(ص) و امام علی(ع) گلچین شده که در ادامه می خوانید.
کرامت انسان در سخن خداوند
کرامت موهبتی است که از منظر قرآن مجید در بین مخلوقات ظاهری خداوند، تنها مخصوص آدمی است و هیچ موجود زمینی دیگری به این شرافت توصیف نشده است.
قرآن کریم میفرماید: « وَلَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِی آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُمْ مِنْ الطَّیِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَى کَثِیرٍ مِمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِیلاً - ما آدمیزادگان را گرامی داشتیم و آنها را در خشکی و دریا [بر مرکب های راهوار] حمل کردیم و از انواع روزی های پاکیزه به آنان بخشیدیم و آنها را بر بسیاری از موجوداتی که خلق کردهایم، برتری دادیم.»
* علامه طباطبایی(ره) در بیان مراد از تکریم انسان و فرق آن با تفضیل در آیه فوق نوشته است:
«تفضیل و تکریم ناظر به یک دسته از موهبتهای الهی است که به انسان داده شده؛ تکریم او به دادن عقل است که به هیچ موجودی دیگر داده نشده و انسان به وسیله آن خیر را از شر و نافع را از مضر و نیک را از بد تمیز میدهد. موهبت های دیگری از قبیل تسلط بر سایر موجودات و استخدام و تسخیر آنها برای رسیدن به هدف ها از قبیل نطق و خط و امثال آن نیز زمانی محقق میشود که عقل باشد.»
* آیت الله جوادی آملی، در تفسیر این آیه نوشته است:
«وَلَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِی آدَمَ، یعنی ما انسان را گرامی داشتیم؛ چون در خلقت او گوهری کریم به کار رفته است. اگر انسان مانند سایر موجودات فقط از خاک خلق میشد، کرامت برای او ذاتی یا وصف اولی نبود؛ ولی انسان دارای فرع و اصلی است: فرع او به خاک بر میگردد و اصل او به الله منسوب است.»
* آیت الله جوادی آملی، درباره آیه دیگری عنوان کرده است:
«از جمله ثُمَّ أَنشَأْنَاهُ خَلْقاً آخَرَ فَتَبَارَکَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِینَ، معلوم میشود مبارک بودن خدا از جهت افاضه جسم انسان یا نشئه نباتی او نیست، مربوط به نشئه حیوانی او هم نیست، بلکه مربوط به مقام انسانیت اوست و این مقام انسانیت است که مسجود فرشتگان است و مکرمتر از موجودات دیگر و فی نفسه گرامی است. مایه کرامت آدم و نسل آدم، همان روح الهی اوست و خداوند این روح الهی را به انسان داد. »
کرامت انسانی در سیره پیامبر اکرم(ص)
پیامبر خاتم(ص) در حسن خلق و رفتار کریمانه اش شهره بود. از همین رو احترام و تکریم انسان ها در همه لحظات زندگی اش دیده می شد. پیامبر بخشنده ای که حتی با دشمنانش نیز به مهر رفتار می کرد و حرمت نگه می داشت. در اینجا به چند نمونه کوچک در این باره اشاره می کنیم.
* نقل شده است که امام حسین (ع) از پدر گرامی اش در خصوص نشست و برخاستها و رفتار جدش با مردم پرسید و حضرت علی(ع) پاسخ داد:
«نشست و برخاست آن حضرت جز با یاد خداوند نبود. برای خود جایگاه خاصی را قرار نمیداد و دیگران را نیز از چنین کاری باز میداشت. هرگاه به مجلسی وارد میشد، در انتهای مجلس مینشست و یاران خود را به همین رفتار فرا میخواند. با هر یک از همنشینان خود به قدر لازم توجه و صرف وقت میکرد و به گونهای رفتار میکرد که هیچ یک از آنها خیال نمی کرد، دیگری نزد ایشان از او گرامی تر است.هر کس با آن حضرت نشستی داشت او را تحمل میکرد و پیش از او برنمی خاست تا او از جای برخیزد و برود، هر کس از او خواسته ای داشت یا آن را برآورده میساخت، یا با گفته ای نیکو او را روانه میکرد.
تمام مردم از خلق و خوی ایشان در آسایش و خوشی بودند، برای مردم پدری مهربان بود و همگان نزد ایشان از حقوقی یکسان برخوردار بودند، مجلس ایشان محفل بردباری، حیا، راستی و امانت بود، در آنجا صداها به روی هم بلند نمی شد و حرمت افراد هتک نمی گردید. و اگر خطایی در آن مجلس از کسی صادر میشد در جایی نقل نمی شد. همنشینان آن حضرت، مردمی معتدل، با تقوا و متواضع بودند. بزرگانشان را محترم می شمردند و بر کوچک ترها مهربانی میورزیدند، نیازمندان را بر خود ترجیح میدادند و پاس حرمت غریب میداشتند. »
* امام صادق(ع) میفرماید: «رسول خدا(ص) لحظههایی که بین اصحاب خود به سر میبرد بین آنان قسمت میکرد و به هر یک به طور یکسان نظر میکرد. »
* درباره رفتار بردبارانه آن حضرت با بی ادبی دشمنانش نقل شده است: «عایشه، همسر پیامبر(ص) نزد آن حضرت نشسته بود که مردی یهودی وارد شد. هنگام ورود به جای «سلام علیکم» گفت «السام علیکم» یعنی «مرگ بر شما» طولی نکشید که یهودی دیگری وارد شد، او هم به جای سلام، گفت «السام علیکم». معلوم بود که این ماجرا بر حسب تصادف نیست، بلکه نقشهای است که با زبان، پیامبر(ص) را آزار دهند. عایشه سخت ناراحت شد و فریاد برآورد «مرگ بر خود شما» پیامبر فرمود: عایشه ناسزا مگو، ناسزا اگر جسم گردد بدترین و زشتترین صورتها را دارد. نرمی و ملایمت و بردباری روی هرچه گذاشته شود، آن را زیبا میکند و زینت میدهد و از روی هر چیزی برداشته شود از زیبایی آن میکاهد.»
کرامت انسانی در رفتار و گفتار امام علی(ع)
بزرگداشت و کرامت انسان شیوه ای است که در سخن و سیره امام علی(ع) بهترین نمونه ها را برای بازگویی دارد. امام در این باره جنسیت، دین و مذهب و سایر فضایل انسانی را دخیل نمی دانست. ایشان برای حفظ اسرار خصوصی مردم و احترام به خلوت انسانها، محبت و رافت حاکمان در رفتار با مردم، جلوگیری از خفت و حقارت انسان ها و نقد و ارائه راهکار در اداره امور جامعه به جای مدح و ثنا را از حقوق انسان ها در راستای کرامت آنها می دانست. در اینجا به چند نمونه از رفتار این امام عادل و کریم اشاره می کنیم.
* امام علی(ع) درباره حفظ اسرار خصوصی مردم و احترام به خلوت انسانها به یکی از حاکمانش چنین حکم میکند: «دورترین و زننده ترین افراد در نزد تو باید کسانی باشند که بیشتر در جست و جوی عیوب مردمند. در همه مردم کاستی هایی است که زمام دار شایسته ترین فرد در پوشاندن و مخفی کردن آن است. هرگز مباد که از عیبی که بر تو پنهان است، پرده برگیری که مسئولیت تو پاک سازی زشتی های نمایان است. هر چه می توانی زشتیهای افراد را پنهاندار. »
* امیر مؤمنان علی(ع) درباره مدح و ثنا که آن را متناسب با کرامت انسانی نمیداند، چنین می فرماید: «بی گمان از پست ترین حالتهای زمامداران جامعه در نگاه مردم شایسته، این است که بدین گمان متهم شوند که دوستدار ستایشند و سیاست کشورداری شان بر کبرورزی بنا یافته است و به راستی من خوش ندارم که این پندار در ذهنتان راه یابد که به چاپلوسی گراییدهام و شنیدن ثنای خویش را دوست دارم. من با سپاس از خداوند سبحان چنین نیستم... مرا با مدح و ثنای نیکو نستایید و بدانسان که رسم سخن گفتن با جباران تاریخ است، با من سخن مگویید و آن چنان که از زورمندان دژخوی پروا میکنند، از من فاصله مگیرید و با تصنع با من نیامیزید و چنین مپندارید که اگر با من سخن حقی گفته شود مرا گران میآید و نیز گمان مبرید که من بزرگداشت نفس خویش را خواهانم، پس از سخن حق و پیشنهاد عدل دریغ مورزید، که من در نزد خود برتر از آن نیستم که خطا نکنم و از خطا در کردار خویش نیز احساس ایمنی ندارم.»
* رعایت مقام و کرامت انسانی،در نامه امام علی(ع) به مالک اشتر، چشمگیر است که فرمود: «قلب خود را سرشار از رحمت و محبت نسبت به مردم ساز و همچون حیوان درنده نسبت بدانان مباش؛ زیرا آنان یا برادران دینی تو هستند و یا انسان هایی همچون تو .بنابراین همۀ انسانها شایسته تکریم، بزرگداشت، محبت و دلسوزی هستند؛ چون ویژگی «نظیر لک فی الخلق» شامل آنان میگردد.»
* امیرمومنان زیرپا گذاشته شدن کرامت انسانی و تکدی گری را در جامعه علوی نمی پذیرفت. وقتی امام(ع) مردی را مشاهده میکند که از آبروی خویش گذشته و دست طلب به سوی دیگران دراز کرده است، بر میآشوبد و سبب انجام این کار را جویا میشود. اطرافیان پاسخ میدهند، او مردی مسیحی است (و مسلمان نیست؛ تا دیگران او را از زیر بار منت گدایی بیرون آورند). امام در پاسخ میفرماید: او را (تا زمانی که قدرت داشت) به کار گماردید و آن گاه که پیر و عاجز گشته، رهایش کردهاید؟. سپس امر فرمود تا از بیت المال زندگی او را تأمین کنند.
/6262
نظر شما