*آقای روحانی با مشکلات خیلی زیادی روبروست که بنده در چند مصاحبه به آنها اشاراتی داشتهام. ایشان با مشکلات داخلی، خارجی، اقتصادی و فرهنگی، اشتغال، تورم، آموزش و پرورش، بهداشت، پروژههای ناتمام و عقب مانده، بدهیها و حتی بدهی به بانک جهانی روبرو هستند و باید با آنها دست و پنجه نرم کنند.
*سالها طول میکشد تا تحریمهای سازمان ملل لغو شوند. تحریمهایی که در شورای امنیت سازمان ملل علیه صدام وضع شده بود همین ماه گذشته لغو شد. چون برای رفع تحریم هر پنج عضو دائم شورای امنیت باید آن را امضا کنند ولی تصویب آن راحت است و آن را به سازمان ملل میبرند و ثبت میکنند.
*دولت احمدینژاد، دولتی بود که میخواست دفتر سازمان ملل را به ایران بیاورد و میگفت که هزینه آن را می دهیم، در حالی که آنها را در کمیتههای فرعی سازمان ملل هم راه نمیدادند. میخواهم عرض کنم که آقای احمدی نژاد خیلی بی احتیاطی کرد و به تحریم ها با دید کاغذ پاره نگاه کرد و همین کاغذ پارهها ما را بدبخت کردند. مدت زیادی است که صدام ساقط شده و عراق به دست آمریکا افتاده است و روابط حسنهای دارد ولی پس از دوازده سال تحریمهای عراق لغو شدند.
*بحث فردو را ما باید اعلام می کردیم ولی آنها کشف کردند و بعد ما اعلام کردیم. من نمیخواهم زیاد وارد این حوزهها شوم و خیلی در این زمینه تخصص ندارم ولی آنها زرنگ هستند و ما باید دقت کنیم. در حالی که خیلی بی دقتی شد، خیلی جارو جنجال شد، بدون اینکه دستاوردی داشته باشیم، داد زدیم که ما این کار و آن کار را انجام دادهایم. در حالی که کشوری مانند پاکستان دقیقاً بر عکس این فرایند عمل کرد. اصلا لزومی ندارد بر سر این مسائل تبلیغات بیجا کنیم.
*آقای احمدینژاد یک پروژه نفتی راکه به صورت ناقص بوده افتتاح کرد. گاز را از جای دیگر آورده و تزریق کردهاند و در ادعایی بیهوده میگویند که این فاز مورد بهرهبردای قرار گرفته است. آیا این کار درست است؟ تمام کارها شعاری است، در حالی که سر قضیه هستهای نمیتوان با شعار جلو رفت. اما مثلاً دروزارت دفاع آقای وحیدی شعار ندادند و واقعاً کار کردند.
* شعار آقای روحانی اعتدال بود و بالطبع کابینه ایشان هم معتدل است.
*اینکه اصلاح طلبها آقای روحانی را یک غیر اصلاحطلب معرفی کردند به دلیل این است که آقای روحانی خود را فراجناحی معرفی کرده است. ما هم هر کمکی از دست ما بر بیاید دریغ نخواهیم داشت.بخش زیادی از مردم به خاطر اصلاح طلبان بر سر صندوقها آمدهاند و آقای روحانی هم انتخاب شده است.در آن سو هم مملکت وضعیت خوبی ندارد، لذا هر کمکی توانستیم باید به آقای روحانی بدهیم. زیرا نمیخواهیم دولت ایشان زمین بخورد.
*نظریات دکتر سروش را مطالعه می کنم و باید ببینم بحثهای ایشان تا کجا ادامه دارد. باید دکتر سروش کار خود را تمام کند. ترجیح می دهم هر وقت نقد من و پاسخ دکتر سروش در جایی امکان چاپ داشت، آن وقت اظهار نظر کنم.
* چند بار گفته ام که بحث ما این نیست که تخلف و یا تقلب شده است. به نظر من واقعهای اتفاق افتاده است که اسم آن "تدلیس سیستماتیک" است. در توضیح تدلیس باید بگویم که مثلا اگر شما سه سال در شهرداری به مردم پول بدهید، بعد هم چهار سال در دولت به مردم سیب زمینی و یارانه و پول یامفت بدهید و رأی بخرید، تدلیس سیستماتیک است. درست است؟ آقای احمدینژاد وعده نداد، در این راه پول خرج کرده وگونیگونی سیب زمینی و غیره به مردم داده است، درست است؟ بنده میخواهم بگویم چهار سال دور اول ریاست جمهوری به علاوه دوره شهرداری، آقای احمدینژاد چقدر از بیت المال برای رای آوردن "تدلیس" کرده است؟ بر این اساس نه میگویم تقلب شده و نه میگویم تخلف شده است. ترجیح می دهم اسم جدیدی برای آن انتخاب کنم و آن "تدلیس سیستماتیک" است. یک زمانی برای دوره دوم ریاست جمهوری آقای خاتمی با پول خودمان و نه بیت المال، دفترچه مشق 40 برگ برای مدرسه ها تهیه کردیم که عکس آقای خاتمی پشت آنها بود. اما شورای نگهبان آن را مصداق تدلیس تشخیص داد و همه را جمع کرد.
*{در پاسخ به اینکه اگر شما به جای اصولگرایان بودید و میخواستید به اصولگرایان مشورت بدهید چه میگفتید؟} پیشنهاد می کردم سراغ آقای ناطق نوری بروند و در جریان رقابتهای انتخاباتی ریاستجمهوری باید بر روی آقای قالیباف اجماع میکردند، زیرا رأی بالاتری داشت.
*آقای هاشمی قول داده بودند از اجماع حمایت کنند و گفته بودند اگر عارف گزینه اجماعی باشد، از او حمایت خواهند کرد. اگر آقای هاشمی در انتخابات حضور داشت رای بالایی کسب می کرد. همین وضعیت برای آقای خاتمی هم وجود داشت.
*اصلاحطلبها برای مجلس دهم برنامهای دارند. البته باید فضا بازتر شود و اجازه فعالیت بیشتری داده شود.
*من به هر کسی برسم میگویم حزب تشکیل دهد، به خصوص به آقای ناطق. زمانی هم آقای باهنر دنبال آن بود و این شیوه خوبی است. برای اینکه الان جریان راست از هم پاشیده است. حالا اگر ناطق نتوانست، آقای لاریجانی این کار را بکند. باز اگر ایشان هم نتوانست آقای باهنر و یا آقای مرتضی نبوی. جناح راست باید خود را جمع و جور کند واختلافات را کنار بزند.
*کیهان، شرق و بهار را حتماً مطالعه میکنم.
*دکتر ظریف بسیار گزینه مناسبی است. اوضاع هم خیلی سخت شده است، اما برای ایشان آرزوی موفقیت دارم.
*احمدی نژاد پرتحرک بود، اما پرکار نبود.
* با بازگشت آقای خاتمی به ریاست جمهوری موافق نیستم. جایگاه رهبری اصلاحات برای خاتمی مناسبتر است.
/2929
نظر شما