مصدق فراتر از سیاستمدار(2)

در مطلب روز قبل به طرح دیدگاه های مخالفان دکتر مصدق پرداخته و اشاره شد که آنها مصدق را درعین بی صداقتی متهم میکنند در کنار زمینه سازی برای کودتای 28 مرداد آنهم به دلیل بی کفایتی سیاسی و شکست طرح هایش ،یک پوپو لیست تمام عیار بودکه تخصص ویژه ای در ایجاد هیجانات کذب داشت.

در بخش اول که روز گذشته انتشار یافت دیدگاه های مخالفان دکتر مصدق منعکس و نمونه هایی ازادعاهای آنها در این خصوص که مصدق از توطئه بر کناریش آگاه بوده ارائه گردید. اما گروه دوم موافق بااین نظریه موضوع را از زاویه ای کاملا متفاوت مینگرند و برداشت و قرائت آنها از رویه کاری ، اخلاقی و پرنسیپ شخصیتی دکتر مصدق در نقطه مقابل گروه اول قرار دارد.در این میان تنها نقطه اشتراک اتفاق نظر این دو بر آگاهی دکتر مصدق از توطئه کودتاست.
بله، بی تردید دکتر مصدق بر گرفته از شناختش ازجامعه سیاسی ایران ، نخبگان حاکمیتی ،دربار فاسد و وابستگان به مراکز استعماری و همچنین هوش و ذکاوت سیاسی ویژه خود ،به اندازه کافی از عواقب کار و نافرجامی دولتش آگاه بود و انتظار کودتا یا چیزی شبیه آنرا داشت.شاید زودتر و شاید هم دیرتر از زمانی که کودتا ی28 مرداد رخ داد.
دکتر مصدق از همان ابتدای طرح ماده واحده قانون ملی شدن صنایع و منابع نفت در مجلس  به خوبی میدانست جامعه ایرانی تنها و صرفا دربرابر غول بریتانیا که در شرکت نفت bpتجلی یافته بود قد علم نکرده بلکه آنچه اساس این بنیاد تازه را با مخاطره روبرو و ملت و دولت ملی را به مقابله گسترده سیاسی خواهد کشاند ، اتحاد ارتجاع داخلی و دربار فاسد با بریتانیاست.لذااصل کاربرای مصدق با اهمیت تروسخت تر از آنی بودکه بخواهد نسبت به آن بی تفاوت بماند یا اجازه دهد سیاستمدارانی فاسد و سرسپرده سررشته امور را در دست بگیرند. برای او مسلم شده بود مثلث ارتجاع ، استبداد و استعمار هنگامی که نتوانسته اند از طرح مسئله درصحن مجلس جلو گیری کنند، مصمم به شکست سیستماتیک مصوبه با روی کار آوردن عناصر مشکوک و سرسپرده شده اند تا با ابزار ایرانی آنراعقیم وناکارامد جلوه داده و به اصطلاح آنرا هوا کنند. مصدق از همان ابتدا دست آنان را خواند و بلافاصله در کمال شهامت و بی رو دربایستی و تعارف ظاهری افرادی چون تدین پیشنهاد آنها  رابرای پذیرش مسئولیت نخست وزیری در کمال ناباوری  پذیرفت و در اردیبهشت 1330 سر رشته امور را در دست گرفت.  این ضربه ای مهم به مثاث توطئه بود.روشنتر بگویم مرحوم دکتر مصدق در برابر این ساختار سنتی فاسد ومتحد داخلی و خارجی 2 راه بیشتر نداشت:
اول:واگذاری اجرای طرح به دست دولتی فاسد و وابسته یا دستکم بی خاصیت . نتیجه آن معلوم بود .شکست خفت بارملی کردن صنعنت نفت به دست عناصر داخلی وبا  تطهیر بریتانیا و تایید موضع لندن مبنی بر بی عرضه بودن ایرانی ها .
دوم:اتخاذ یک  تصمیم شجاعانه سیاسی بی سابقه جهت پذیرش مسئولیت نخست وزیری و حمله مستقیم به قلب نیروی متحد استعمار و استبداد و ارتجاع. همانگونه که گفته شد این بخش قضیه را مثلث توطئه مطلقا انتظار نداشت.َ
مصدق و یاران سیاسیش آگاه بودند قانون نفتَ به دلیل هدف گیری نهایی آن یعنی حذف منافع بریتانیا در ایران، توسط هر نااهل مورد توافق لندن و تهران اجرا شود، بدتر ازآنچه که در صورت پذیرش مسئولیت نخست وزیری توسط خود او نصیب ایران خواهد شد ثمری و نتیجه ای به بار نخواهد آورد. اما با یک تفاوت آشکار، مصدق معتقد بود حال که نتیجه نهایی یکی ست، چرا مسئولیت این شکست و خفت آنهم به دست عاملان سر سپرده عوامل استعمار به نام ملت ایران تمام شود و بریتانیا از این مهلکه جان سالم بدر ببرد؟.برای مصدق جلوگیری و ممانعت از تمام شدن بهای این شکست سنگین به نام ایرانیان و ثبت آن در تاریخ که میتوانست لکه ننگ دائمی باشد از همه چیز  واجب ترو مهمتر بود.نکته اصلی در فهم ذهن پیچیده دکتر مصدق در همینجاست.قانون ملی شدن صنعت نفت صرفا ماده واحده ای در چارچوب یک تعریف حقوقی و سیاسی بی محتواو بی خاصیت نبود(امر مورد خواست لندن ) بلکه ساختاری کاربردی ومترقی داشت که عملا به آزاد سازی پتانسیل نهفته و متراکم نیرو های سیاسی اجتماعی جامعه منجر میشد(همانگونه که شد). اما متقابلا در جبهه مقابل میتوانست به اتحاد 6 عنصر قدرتمند در داخل و خارج برای دفاع از منافع نامشروع و از دست رفته شان منجرشود و آنها را متحد و یک دست به جنگ با دولت بکشاند .(که اینگونه هم شد).مصدق میخواست هزینه این خیانت را متوجه خود آنان کند.به اعتقاد تمامی سیاسیون و مورخان معاصر حتی دشمنان مصدق،  او شاید اشتباهاتی در پاره ای محاسبات مرتکب شد اما شناخت او از دشمنان  ایران  بینظیر بود  . 6 عنصردر مطلب بعدی معرفی خواهند شد.

کد خبر 309142

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

آخرین اخبار