مروری بر مهمترین اخبار حوادث امروز سه شنبه 12 شهریور 1392

مرد جنایت کار به خاطر سوء ظن همسر و دخترش را به طرز هولناکی با ضربه های کارد به قتل رساند.
به گزارش مهر، 14 آذر ماه سال گذشته مردی با مراجعه به کلانتری 13 فردوسیه شهریار از قتل همسر و دخترش خبر داد. او به مأموران گفت: امروز در یک لحظه کنترلم را از دست داده با ضربه های چاقو همسرم و دختر 20 ساله ام را در منطقه یوسف آباد به قتل رساندم.
در ادامه تیمی از مأموران راهی خانه این مرد شده و با جسد غرق در خون همسر و دخترش رو به رو شدند. با اطلاع موضوع به پازپرس ویژه قتل تیم جنایی در محل حاضر شده و تحقیقات برای کشف انگیزه این جنایت را آغاز کردند.
مرد 55 ساله درباره انگیزه اش از این جنایت گفت: چند روز قبل مردی به نام سامان را برای تعمیر سقف خانه به منزل خود آوردم. یک هفته پیش متوجه شدم سامان با دخترم به نام مونا دوست شده و قصد خواستگاری دارد. وقتی پی بردم همسر و دخترم این موضوع را از من مخفی کرده اند بسیار عصبانی شدم. از سوی دیگر همسرم و مونا به بهانه رفتن به کرمانشاه از خانه خارج شده اما در میانه راه از اتوبوس پیاده و به مکان نامعلومی رفته بودند. امروز ظهر وقتی به خانه بازگشتند از آن ها پرسیدم در این چند روز کجا بودید اما همسرم و دخترم جواب قانع کننده ای به من ندادند و به تصور این که آن ها نزد سامان رفته اند عصبانی شده و با ضربه های کارد همسرم و دخترم را کشتم بعد هم دچار عذاب وجدان شده و با مراجعه به کلانتری خود را معرفی کردم.
پس از تکمیل تحقیقات و بازسازی صحنه قتل پرونده این جنایت با صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد و مرد جنایت کار در شعبه 113 دادگاه کیفری استان تهران و به ریاست قاضی همت یار محاکمه خواهد شد.

محاکمه عامل قتل نوازنده در میهمانی شبانه
مرد جنایتکار که در یک بزم شبانه با ضربات چاقو نوازنده ای را به قتل رسانده بود صبح امروز در دادگاه کیفری پای میز محاکمه قرار گرفت.
به گزارش مهر، در ابتدای جلسه دادگاه که در شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد خانم کرمی، نماینده دادستان با تشریح کیفرخواست گفت: در این پرونده جان محمد متهم است در تاریخ 5 فروردین سال 88 در جریان یک درگیری مردی به نام میراحمد را در میهمانی شبانه به قتل رسانده است.
در ادامه قاضی عزیزمحمدی، رییس دادگاه با تفهیم اتهام به جان محمد از او خواست به دفاع از خود بپردازد. متهم به قتل 38 ساله نیز پس از قرار گرفتن در جایگاه با قبول اتهامش گفت: مقتول نوازنده بود و در مراسم های خود پسر نوجوانی را آرایش می کرد و به او لباس زنانه می پوشاند. شب حادثه برادرم به این کار او اعتراض کرد که بین آنها درگیری رخ داد وقتی من از این دعوا مطلع شدم به محل درگیری که یک میهمانی بود رفتم و در آنجا 30 نفر از دوستان مقتول و 20نفر از دوستان من با هم درگیر شدیم. من دو ضربه چاقو به شکم میراحمد وارد کردم که در ادامه یکی از دوستان او به نام حبیب قصد داشت مرا با چاقو بزند که به علت تاریکی هوا ضربه اش به سیه مقتول اصابت کرد. به خاطر ترس از محل فرار کردم که چند روز بعد خود را به پلیس معرفی کرده و به جرم خود اقرار کردم.
رییس دادگاه: سال 79 به اتهام حمل 800گرم هروئین در بندرعباس دستگیر شده بودید، در این پرونده محکومیتت چه بود؟
متهم به قتل: مواد مخدر متعلق به فرد دیگری بود که این موضوع را در دادگاه ثابت کردم.
پس از آخرین دفاعیات متهم و وکیل مدافعش قضات دادگاه برای صدور حکم وارد شور شدند.

قتل پیرمرد مهربان به دست پسر شیشه ای
پسر جنایتکار که برای تهیه پول مواد مخدر پیرمرد مهربان را به قتل رسانده بود، هشت روز پس از جنایت شناسایی و دستگیر شد.
به گزارش مهر، ساعت 12 ظهر دوم مرداد امسال، مأموران کلانتری 118 ستارخان از طریق مرکز فوریت های پلیسی در جریان وقوع جنایت در خانه ای در خیابان ستارخان ، خیابان حبیب اللهی قرار گرفتند که طی آن پیرمرد 70 ساله ای به نام ابراهیم به قتل رسیده بود.
با حضور مأموران در محل و تأیید خبر کشف جسد موضوع به پلیس آگاهی تهران بزرگ و قاضی کشیک ویژه قتل اعلام، با تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع قتل عمد و به دستور شعبه پنجم بازپرسی دادسرای امور جنایی تهران، پرونده برای رسیدگی تخصصی در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.
دختر مقتول پس از حضور در اداره دهم، در خصوص نحوه اطلاع از مرگ پدرش به کارآگاهان گفت: دوم مرداد در محل کار مشغول به کار بودم که ناگهان تلفن همراهم زنگ خورد. شماره تماس گیرنده متعلق به پدرم بود اما زمانیکه پاسخگوی تماس شدم، بر خلاف انتظار صدای فردی غریبه را شنیدم که عنوان داشت: خودتان را به خانه برسانید !! و پس از آن تلفن قطع شد. بلافاصله با مادرم تماس گرفته و متوجه شدم که تماس مشابهی نیز با مادرم گرفته شده است. به سرعت ، خود را به خانه رسانده و زمانی که به همراه مادرم وارد خانه شدیم با جسد پدرم روبرو شدیم که با دستان بسته بر روی تخت قرار داشت.
در ادامه رسیدگی به پرونده، کارآگاهان اداره دهم با مراجعه به محل وقوع جنایت به بررسی میدانی پرداخته و با راهنمایی خانواده مقتول متوجه شدند که گوشی تلفن همراه مقتول به همراه یک دستگاه دوربین عکاسی ، دستگاه پخش DVD و چندین دست البسه مردانه به سرقت رفته است. با آغاز اقدامات پلیسی، کارآگاهان با شناسایی افراد مرتبط با مقتول موفق به شناسایی جوانی به نام وحید 29 ساله شدند که بر اساس اظهارات خانواده مقتول از مدتی پیش با مقتول آشنا و طرح دوستی ریخته بود.
با شناسایی وحید و در مراجعه به محل سکونت وی در هشتگرد، کارآگاهان متوجه شدند که وی به مصرف موادمخدر از نوع شیشه اعتیاد داشته و همزمان با وقوع جنایت از محل سکونتش خارج و دیگر به منزل بازنگشته است. همچنین کارآگاهان در تحقیقات از خانواده وحید پی بردند که وی پیش از خارج شدن از محل سکونتش، یک دستگاه گوشی تلفن همراه را به برادرش تحویل داده که دختر و همسر مقتول پس از مشاهده گوشی تلفن همراه عنوان کردند که گوشی متعلق به مقتول است.
با توجه به دلایل و شواهد به دست آمده که همگی نشان از حضور وی در محل جنایت داشت، دستگیری وی در دستور کار کارآگاهان اداره دهم قرار گرفت و سرانجام مخفیگاه وی در شهرستان کرج شناسایی شد. کارآگاهان اداره دهم با نیابت قضایی به این شهرستان مراجعه و 10 شهریور موفق به دستگیری وحید شدند.
وحید پس از حضور در اداره دهم لب به اعتراف گشود و در خصوص نحوه آشنایی خود با مقتول و ارتکاب جنایت به کارآگاهان گفت: مدتی پیش و در خیابان جمهوری با مقتول آشنا شدم. به تدریج و به واسطه آنکه مقتول پسری نداشت ارتباط ما هر روز بیشتر شد به گونه ای که پس از مدتی مقتول همیشه عنوان می کرد که مرا به جای پسر نداشته اش می داند. روز جنایت به خانه مقتول رفته بودم تا از وی مقداری پول درخواست کنم اما زمانی که متوجه شد که این پول را برای خرید موادمخدر می خواهم، از دادن آن خودداری کرد و حتی پیشنهاد داد که مصرف مواد را ترک کنم. من که شدیداً به مواد نیاز داشتم، در داخل خانه با او درگیر شده و ابتدا ضربه ای به صورتش زده و زمانیکه بر روی تخت افتاد، دستم را بر روی گلویش قرار داده و آنقدر نگه داشتم که دیگر از حرکت افتاد. پس از بستن دستان مقتول، به سراغ پول های داخل خانه رفته اما وقتی هیچ پولی پیدا نکردم اقدام به سرقت گوشی تلفن همراه، دستگاه DVD و ... کرده و به استثنای گوشی تلفن همراه، مابقی آنها را در منطقه مولوی و به قیمت ناچیزی به دست فروشان فروختم تا هزینه خرید مواد خود را تهیه کنم.
سرهنگ کارآگاه آریا حاجی زاده، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ با اعلام این خبر گفت: با توجه به اعتراف صریح متهم به ارتکاب جنایت، قرار بازداشت موقت از سوی مقام قضایی صادر و متهم برای انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفته است.

رفیقم را کشتم، چون حرمت مادرم را شکست
در درگیری لفظی بین محمد و حامد، دو دوست کرمانی، حامد به قتل رسید، این در حالیست که به گفته قاتل، انگیزه‌ای در کشتن دوستش نداشته است و تنها دلیل خود را دفاع از جان خود و حفظ حرمت مادرش عنوان کرده است.
به گزارش ایسنا، محمد 20 ساله که توسط حامد دوست 24 ساله خود در جنگل قائم مورد ضرب و شتم قرار گرفت، وی را به قتل رساند.
محمد از ابتدای صحبتش می گفت: من قتلی انجام ندادم بلکه دفاع از خود بوده و هر کس دیگری هم جای من بود همین کار را می کرد.
وی ماجرای قتلی را که رخ داده، این گونه تعریف کرد: حامد یکی از دوستان من بود که چند روزی درگیر مشکلات مالی شده بود و من مبلغ 500 هزار تومان که برای شهریه دانشگاهم کنار گذاشته بودم را به او قرض دادم. حامد پس از این ماجرا باز به دنبال گرفتن وامی بود و یک روز صبح در عرض 40 دقیقه 19 بار با من تماس گرفت تا برای گرفتن وام به دنبالش بروم.
نمی‌دانم چرا آن روز واقعا نمی‌خواستم او را ببینم اما قدرت نه گفتن به او را نداشتم در نهایت دنبالش رفتم و او به من گفت که به پدر یکی از دوستانم گفته‌ام که ضامنم شود، اما قبل از اینکه او را به بانک ببرم می خواهم با او صحبت کنم. حامد اول مرا به انتهای کمربندی برد و بعد گفت به مسجد صاحب الزمان بروم. به چهار راه گنبد جبلیه که رسیدیم از من خواست به خیابان خاکی تغییر مسیر بدهم، اواسط خیابان بودیم که تیغش را در پهلویم فشار داد و در ماشین را باز کرد و مرا از ماشین به پایین انداخت.
پس از پرت کردن من، ماشین را کمی جلوتر پارک کرد و به طرفم آمد و گفت من اگر وام بگیرم نمی توانم قسط هایش را پرداخت کنم؛ بعد از گفتن این حرف، از من خواستار 10 میلیون تومان پول شد. حامد مرا کشان کشان به طرف درخت های جنگل برد و سرم را به درخت می کوبید، لحظه ای تیغ از دستش افتاد و من فوراً خم شدم و سنگی را به سرش زدم و دوان دوان به طرف ماشین رفتم تا فرار کنم اما او سوئیچ ماشین را در جبیش گذاشته بود و از راه دور مرا تهدید می کرد و مدام فحش‌های رکیکی به من می داد.
در آن زمان واقعا ترسیده بودم و شروع به دویدن کردم، حامد همان طور که با تیغ به دنبالم می آمد ناسزا می گفت وحتی یک لحظه به مادرم هم بی احترامی کرد، بسیار عصبانی شدم زیرا من پدرم را در سن سه سالگی از دست دادم و از زمانی که محیط اطرافم را شناختم زحمات مادرم را برای خود و دو برادر بزرگ تر از خودم می دیدیم.
محمد گفت: آن لحظه نتوانستم تحمل کنم و در همان حین دویدن سنگی را برداشتم و به طرف حامد پرتاب کردم، نمی دانم سنگ چگونه به او خورد پس از چند لحظه که پشت سرم را نگاه کردم متوجه شدم که نقش بر زمین شده است.
او در خصوص احساسش بعد از وقوع این ماجرا گفت: ترسیده بودم، چند بار با 110 تماس گرفتم اما پشیمان شدم و تلفن را قطع کردم و مجبور شدم ماشینی که امانت دستم بود را بردارم و به خانه بروم.
محمد افزود: من از خود و ناموس خود دفاع کردم، هر کس هم جای من بود در آن لحظه می ترسید و قطعاً از ناموس خود دفاع می کرد، زیرا حامد مرا به اجبار به جنگل کشاند و می خواست اخاذی کند، حتی او مرا تهدید هم کرد و با تیغی که در دستش داشت مورد حمله قرار داد. اگر در این حمله موفق شده بود الان او جای من و من جای او بودم.
محمد پنج روز بعد از این ماجرا دستگیر شد و در حال حاضر منتظر حکم خود است.
او از اینکه نتوانسته بود نه بگوید ناراحت و پشیمان بود و می گفت: شاید باور نکنید اما من در زندگیم بسیار هدفمند بودم، دفتری دارم که اگر آن را ببینید خواهید فهمید که تا 20 سال آینده ام را برنامه ریزی کردم، اما الان دیگر قدرت دست من نیست، تنها چیزی که آرامم می کند این است که حداقل توانستم از حیثیت مادرم دفاع کنم. من یک لحظه هم نمی توانم به اعدام فکر کنم.
حمید اسحاقی، بازپرس شعبه سوم دادسرای عمومی و انقلاب استان کرمان، درباره اظهارات این قاتل جوان، به ایسنا گفت: یک درگیری ساده منجر به وقوع چنین حادثه‌ای شد.
ما بارها و بارها به جوانان هشدار داده و می‌دهیم که خشم خود را کنترل کرده و هرگز وارد نزاع با هیچ‌کس نشوند.
پرونده‌های بسیار زیادی تشکیل می‌شود که هر دو طرف، با کنترل خشم خود می‌توانستند سرنوشت دیگری را برای خود رقم بزنند.
وی با بیان این‌که با کنترل عصبانیت و خشم می‌توان جلوی بسیاری از این حوادث را گرفت، گفت: این مسایل را خود افراد و به ویژه جوانان باید مورد توجه قرار دهند چرا که قانون عدم کنترل خشم را دلیل موجهی نمی‌داند.
خانواده‌ها و به خصوص نهادهای فرهنگی و آموزشی در این مباحث باید ورود جدی کنند و با آگاه‌سازی جامعه، جلوی وقوع این قتل‌ها را بگیرند.

دستگیری مظنون اصلی پرونده قتلهای مشابه در کوار
پرونده قتلهای مشابه در شهرستان کوار با دستگیری مظنون اصلی این جنایتها وارد مرحله تازه ای شد.
از سال 1387 وقوع جنایتهای مشابهی در شهرستان کوار در استان فارس به پلیس اطلاع داده شد. مأموران با بررسی پرونده ها دریافتند در جریان این جنایتها سه نفر به شیوه ای مشابه با شلیک گلوله به قتل رسیدند.
نوع جنایتها نشان می داد انگیزه قتل اختلافات طایفه ای بوده و سه نفر در فاصله زمانی مشخص و به یک شیوه هدف گلوله کلاشنیکف قرار گرفته و جان خود را از دست دادند. در ادامه بررسی ها کاراگاهان مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی استان فارس به مرد شروری به نام احمد مشکوک شده و تحقیقات خود را بر روی او متمرکز کردند. تجسسهای پلیسی نشان می داد احمد پس از این جنایت های سریالی همراه خانواده اش به محل نامعلومی رفته اند.
مشخصات تنها مظنون این قتلها در اختیار پلیس آگاهی سراسر کشور قرار گرفت تا این که چندی قبل مأموران متوجه شدند متهم فراری در شهر مشهد مخفی شده است. بلافاصله یک تیم از کارآگاهان با نیابت قضایی راهی مشهد شده و متهم را دستگیر و در بازرسی از او یک قبضه اسلحه کشف کردند.
سرهنگ حیدری، رییس پلیس آگاهی استان فارس در این باره به مهر گفت: تحقیقات از متهم در پلیس آگاهی ادامه دارد و تا تکمیل بررسیها نمی توان در این باره اظهار نظر کرد.
آنچه برای ما مشخص شده به احتمال قوی این قتلها با انگیزه اختلافات طایفه ای رخ داده است.

قتل پایان اعتیاد دختر شیشه‌ای/ مرد جنایتکار در ایستگاه محاکمه
پرونده مرد نگهبان که در داخل اتاقک خود اقدام به قتل دختر شیشه ای کرده بود و جسدش را به داخل چاه انداخته بود به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.
به گزارش مهر، هفتم شهریورماه سال گذشته زنی با مراجعه به کلانتری 169 مشیریه به مأموران اعلام کرد: دخترم به نام لیدا 31 ساله روز سوم شهریور با خودرو پراید شخصی اش از خانه خارج شد و عنوان داشت که خیلی زود باز می گردد اما با گذشت چهار روز هنوز به خانه نیامده و هیچگونه خبری از وی نداریم.
ساعت یک بامداد نهم مهرماه مأموران کلانتری 118 ستارخان هنگام گشت زنی در خیابان صالحی به یک دستگاه خودرو پراید سفید رنگ رها شده در کنار خیابان مشکوک شدند که در بررسی سوابق خودرو مشخص شد که خودرو دارای دستور توقیف است.
کارآگاهان اداره یازدهم در تحقیقات پلیسی خود متوجه شدند که فقدانی از چندی پیش با فردی به نام عبدالله 36 ساله در ارتباط بوده است. بلافاصله محل کار این شخص در یک نمایشگاه فروش خودرو در خیابان آزادی شناسایی و در تحقیقات از مدیر نمایشگاه مشخص شد که وی روز ششم شهریور، پس از گذشت چند سال کار در نمایشگاه ـ به عنوان نگهبان ـ و در حالیکه پیش از آن هیچ تصمیمی برای تغییر کار خود نداشته، به صورت ناگهانی اقدام به تسویه حساب با مدیر نمایشگاه کرده است.
با توجه به اطلاعات به دست آمده، دستگیری عبدالله در دستور کار کارآگاهان اداره یازدهم قرار گرفت و سرانجام کارآگاهان موفق به شناسایی محل کار جدید وی در منطقه مهرآباد جنوبی شدند که در آنجا و در یک ساختمان در حال ساخت، به عنوان نگهبان و البته با حقوقی کمتر از حقوق نمایشگاه مشغول به کار شده بود.
با شناسایی ساختمان در حال ساخت به عنوان محل کار جدید عبدالله، کاراگاهان اداره یازدهم 28 آبان ماه سال 91 با مراجعه به این ساختمان اقدام به دستگیری عبدالله و انتقال وی به اداره یازدهم پلیس آگاهی کردند.
عبدالله در اظهارات اولیه خود در خصوص نحوه آشنایی خود با فقدانی به کارآگاهان گفت: از حدود شش ماه پیش بود که با لیدا در زمان خرید مواد مخدر آشنا شده بودم؛ وقتی لیدا متوجه شد که من به عنوان نگهبان نمایشگاه اتاقکی را در اختیار دارم که می تواند در آنجا مواد مصرف کند، هر هفته یک بار و در زمان تعطیلی نمایشگاه برای مصرف شیشه به محل کار من می آمد و در اتاقک نگهبانی موادخود را مصرف می کرد. حدود سه ماه پیش ـ صبح روز جمعه ـ لیدا به نمایشگاه مراجعه کرد و مثل همیشه در داخل اتاقک نگهبانی شروع به مصرف شیشه کرد اما بعد از چند لحظه دیدم که مرده است. من نیز جسد او را به داخل چاهی در زیرزمین نمایشگاه انداخته و پس از گذشت چند روز از زمان مرگ وی، با مدیر نمایشگاه تسویه حساب کرده و در منطقه مهرآباد جنوبی به عنوان نگهبان ساختمان مشغول به کار شدم.
با توجه به اظهارات عبدالله در خصوص مرگ فقدانی در داخل اتاقک نمایشگاه و قرار داشتن جسد لیدا در چاهی در زیرزمین نمایشگاه، بلافاصله هماهنگی های لازم با آتش نشانی، تشخیص هویت، پزشکی قانونی و بازپرس پرونده انجام و ظهر روز 30 آبان جسد فقدانی کشف و به پزشکی قانونی انتقال داده شد.
با انتقال جسد به پزشکی قانونی و انجام معاینات پزشکی، علت مرگ اصابت دو ضربه با جسم نوک تیز به قسمت چپ سینه اعلام شد. با توجه به اعلام نظریه پزشکی قانونی و قطعی شدن وقوع جنایت، عبدالله که دیگر چاره ای جز بیان حقیقت نداشت در اعترافات خود به کارآگاهان گفت: وقتی لیدا به محل کار من آمد، در حین مصرف شیشه ناگهان حالش بد شد و با من درگیر شد. در حین درگیری لیدا با لیوان دسته داری که در داخل اتاقک نگهبانی بود ضربه ای به پیشانی من زد که باعث خونریزی شدید آن شد و تمامی لباس های مرا خونی کرد. من هم چاقوی کوچکی را برداشته و یک ضربه به سینه لیدا زده و ضربه ای دیگر به سینه اش زدم که پس از ضربه دوم تمام کرد. پس از کشته شدن لیدا جسد او را به داخل زیرزمین برده ، پس از باز کردن درب چاه جنازه را به داخل چاه انداخته و درب آن را مجدداً بستم.
با تکمیل تحقیقات پرونده این جنایت با صدور کیفرخواست به شعبه 74 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد که تا به زودی مرد جنایتکار پای میز محاکمه قرار بگیرد.

اعدام قاتل مزاحم خواهر در زندان
پسر جوانی که مزاحم خواهرش را به قتل رسانده بود سحرگاه امروز در زندان به دار مجازات آویخته شد.
قاضی علی افتخاری، معاون قضایی رییس کل دادگستری استان خوزستان در این باره به مهر گفت: پسر اعدامی به نام سمیر چندی قبل در جریان درگیری در یکی از روستاهای اطراف آبادان با ضربه های کارد مرتکب قتل پسر جوان دیگری شده بود.
سمیر پس از دستگیری در بازجویی ها مدعی شد مقتول مزاحم خواهرش می شده و او برای دادن تذکر به پسر مزاحم سراغ او رفته که در جریان درگیری با ضربه کارد مرتکب قتل شده بود.
سمیر پس از محاکمه در دادگاه کیفری به قصاص محکوم شد که  این حکم در دیوان عالی کشور تأیید شد. علی رغم تلاش مسئولان قضایی استان برای جلب رضایت اولیای دم آن ها حاضر به گذشت نشده و صبح امروز پسر اعدامی پای چوبه دار رفت.
سمیر قبل از اجرای حکم گفت: من قصد کشتن مقتول را نداشتم و فقط می خواستم به او تذکر بدهم اما در یک لحظه کنترلم را از دست داده و با کاردی که همراه داشتم او را زدم.
با اصرار اولیای دم پسر اعدامی صبح امروز در زندان کارون به دار مجازات آویخته شد.

هشدار در مورد کلاهبرداری از همراهان بیمار/ استانهایی که چوپان دروغگو دارند
سرهنگ بهروز رهبریان، رییس پلیس مبارزه با جعل و کلاهبرداری پلیس آگاهی در مورد کلاهبرداری از همراهان بیماران به روش کلاهبرداری تلفنی هشدار داد و به مهر گفت:در آخرین روش کلاهبرداری تلفنی که از سوی کاراگاهان شناسایی شده است، عده ای از کلاهبرداران با پرسه زنی در مراکز درمانی و شناسایی همراهان بیماران با ترفندهای مختلف شماره تلفن آنها را به دست می آورند. کلاهبرداران در ادامه این شیوه با طعمه خود تماس گرفته و مدعی می شوند حال بیمار بد است و برای عمل جراحی فوری باید مبلغی به شماره حساب پزشک واریز شود. این افراد با القا این موضوع که نیاز به عمل جراحی ضروری است شماره حساب خود را به عنوان پزشک به همراهان داده و میلیونها تومان از این افراد کلاهبرداری می کنند.
تاکنون تعدادی مالباخته با مراجعه به پلیس از کلاهبرداران تلفنی شکایت کرده اند. البته هموطنان باید بدانند قبل از هرگونه واریز پول در این باره با مسئولان بیمارستان حضوری صحبت کرده و پول را به حساب شخصی افراد واریز کنند. ضمن اینکه حتماً قبل از واریز پول به حساب افراد از صحت موضوع با خبر شوند.
رییس پلیس مبارزه با جعل و کلاهبرداری پلیس آگاهی با هشدار دوباره نسبت به افزایش کلاهبرداری های تلفنی تأکید کرد: هموطنان باید بدانند برای واریز وجه به حسابشان نیاز به حضور پای دستگاه خودپرداز نیست و معمولاً هرگونه تماسی که برای حضور در پای دستگاههای خودپرداز برای دریافت جایزه یا واریز پول به حساب فرد گرفته می شود، کلاهبرداری است. اگر افراد در نگهداری از مرزهای بانکی دقت کرده و در پای عابر بانک حاضر نشوند، کلاهبرداری تلفنی کاهش چشمگیری می یابد.
رهبریان با اشاره به روش کلاهبرداری چوپان دروغگو و کلاهبرداری در قالب فروش اشیا عتیقه، تأکید کرد: کلاهبرداران در این روش با ارسال پیامکی خود را کشاورز یا چوپان معرفی کرده و مدعی می شوند در زمینهای اطراف روستا گنجی را پیدا کرده و به صورت شانسی با طعمه تماس گرفته اند. این افراد معمولاً در قرار اولیه چند سکه اصلی را به عنوان نمونه ارائه کرده و در قرار اصلی با ارائه سکه های تقلبی اقدام به کلاهبرداری می کنند. البته در بسیاری از پرونده ها این کلاهبرداران با استفاده از زور و تهدید اقدام به کلاهبرداری کرده و در مواردی مرتکب قتل شده اند.
وی استانهای لرستان، گیلان، خوزستان، مرکزی و اصفهان را رکوردار وقوع کلاهبرداری به روش چوپان دروغگو معرفی کرد و افزود: خوشبختانه با اطلاع رسانی خوب رسانه ها در مورد روشهای کلاهبرداری، وقوع این روش کاهش چشمگیری یافته است اما تنها در سال 334 پرونده کلاهبرداری چوپان دروغگو به ارزش 19 میلیارد تومان تشکیل شد.

خواستگار قاتل در ایلام دستگیر شد
سردار علی دولتی، فرمانده انتظامی ایلام به ایرنا گفت: خواستگار کینه توز که دختر مورد علاقه اش را به قتل رسانده بود در کمتر از ۱۰ ساعت در شهرستان ملکشاهی دستگیر شد.
جوانی ۲۰ ساله که به خواستگاری دختر مورد علاقه اش رفته بود وقتی با جواب رد او و خانواده اش روبه رو شد در یک اقدام جنون آمیز او را با شلیک دو گلوله روانه بیمارستان کرد.
دختر جوان پس از انتقال به بیمارستان، به دلیل جراحت وارده و خونریزی شدید جان خود را از دست داد.
قاتل که پس از اقدام کینه توزانه از محل فرار کرده بود با تحقیقات مأموران نیروی انتظامی پس از گذشت ۱۰ ساعت بامداد صبح امروز در مخفیگاهش دستگیر شد.
یک قبضه کلت کمری به همراه ۱۵ تیر و یک قبضه نارنجک از متهم کشف و ضبط، و با تشکیل پرونده تحویل دستگاه قضایی استان شد.

زورگیر مسافربرنما در شرق تهران دستگیر شد
سرهنگ علیرضا محرابی، رییس پلیس امنیت تهران از دستگیری زورگیر مسافربر نما در شرق پایتخت خبر داد و به مهر گفت: با افزایش شکایت شهروندان شرق تهران درباره سرقت و زورگیری توسط یکی از زورگیران محله تهرانپارس، پرونده این متهم از سوی کلانتری محل در اختیار مأموران پایگاه چهارم پلیس امنیت قرار گرفت. مأموران نیز در اولین گام متوجه شدند متهم یکی از زورگیران سابقه دار و تحت تعقیب است که با سرقت یک خودرو و تغییر مشخصاتش اقدام به زورگیری تحت عنوان مسافرکش می کند.
پس از انجام هماهنگی با مقام قضایی و کسب مجوز دستگیری متهم، تحقیقات در این باره آغاز شد تا مأموران موفق شدند متهم را در بزرگراه باقری شناسایی و در یک عملیات غافلگیرانه بازداشت کنند.
به گفته رییس پلیس امنیت تهران، متهم با انتقال به مرکز پلیس به زورگیری به شیوه مسافربری و سرقت از مسافران با سلاح سرد اعتراف کرد و گفت: با پرسه زنی در شمال و شرق تهران سوژه هایم را انتخاب می کردم و در فرصتی مناسب با تهدید چاقو از آنها سرقت می کردم. قبل از دستگیری هم از یک شهروند سرقت کرده بودم که پس از آن شناسایی و دستگیر شدم.
در بازرسی از متهم دو قیضه چاقو، پنجه بکس، کیسه پارچه ای مشکی که از آن برای غافلگیری طعمه ها استفاده می شد کشف و ضبط شد و متهم در اختیار مقام قضایی قرار گرفت.

تصادف پژو 206 با گاردریل بزرگراه ستاری
تصادف پژو 206 با محافظ کنار بزرگراه ستاری مصدومیت سه شهروند را در پی داشت.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی آتش نشانی، ستاد فرماندهی آتش‌نشانی تهران ساعت 22:38 دوشنبه شب با دریافت خبر وقوع این حادثه بلافاصله آتش‌نشانان ایستگاه 98 را به محل حادثه در جنوب به شمال بزرگراه ستاری، زیر پل حکیم اعزام کرد.
محمدرضا رحمانی، فرمانده آتش نشانان اعزامی در این باره گفت: خودروی پژو 206 به همراه پنج سرنشین خود پس از انحراف از مسیر اصلی با محافظ کنار بزرگراه تصادف کرده و متوقف شده بود و سه سرنشین عقب خودرو که دو کودک نیز در بین آنها دیده می شد قبل از رسیدن آتش نشانان از خودرو خارج شده بود.
آتش نشانان پس از ایمن سازی محل حادثه با قرار دادن علائم هشدار دهنده جهت جلوگیری از حوادث احتمالی دیگر دو سرنشین را که داخل خودرو محبوس شده بودند با استفاده از ابزار نجات خارج و برای مداوا تحویل عوامل اورژانس داده و با انتقال خودرو توسط جرثقیل به مأموریت خود پایان دادند.

توقیف ماکسیما با سرعت 200 کیلومتر
مأموران پلیس راه اصفهان امروز یک ماکسیما را با سرعت 200کیلومتر در ساعت متوقف کردند.
سرپرست پلیس راه انتظامی استان اصفهان به واحد مرکزی خبر گفت: تیم کنترل سرعت پلیس راه نطنز این خودرو را حین کنترل خودروهای عبوری در مسیر آزاد راه امیر کبیر متوقف کردند.
سرهنگ انصاری افزود: راننده این خودرو پس از شرکت در کلاس های آموزشی و سپری کردن مراحل قانونی می تواند خودروی خود را تحویل بگیرد.

مسن ترین مرد ایرانی با 122 سال سن در خوزستان
پیرترین مرد ایرانی با 122 سال سن در شهر شاوور از توابع شهرستان شوش زندگی می کند.
به گزارش واحد مرکزی خبر، عدای عبدالخانی متولد 8 مرداد سال 1270 شمسی در بخش خیرآباد شاوور شهرستان شوش است.
وی در سن 40 سالگی ازدواج کرد که حاصل این ازدواج 5 پسر و 5 دختر بود که سه دخترش چند سال پیش فوت کرده اند و پسر بزرگ وی 90 سال سن دارد. 13 سال پیش نیز همسرش در سن 87 سالگی فوت کرد.
نزدیکان وی رمز سلامتی این مرد را استفاده از شیر و لبنیات، کار کردن بر روی زمین کشاورزی و پیاده روی های طولانی هنگام چوپانی در طول یک عمر کار و زندگی می دانند.
آقای عبدالخانی در حال حاضر با خانواده ای پر جمعیت زندگی می کند و هم اکنون دارای 52 نوه، 80 نتیجه و 19 نبیره است.
آقای عبدالخانی در هنگام دریافت شناسنامه، 47 سال سن داشته است.
پیش از این مسن ترین ایرانی با 126 سال سن در ابرکوه استان یزد زندگی می کرد که 27 تیرماه امسال در همان شهر فوت کرد و اگر به اطلاعات شناسنامه ای عدای عبدالخانی نیز بسنده کنیم او اکنون مسن ترین مرد ایرانی است.

45282

کد خبر 311396

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 7
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • محمد A1 ۱۴:۳۳ - ۱۳۹۲/۰۶/۱۲
    69 2
    یـــــــــــــا خداااااااااااااااااااااااا چه خبره. همه قتل ها احساسی شدن تصمیم غلط در یک لحظه.
  • ع A1 ۱۴:۴۴ - ۱۳۹۲/۰۶/۱۲
    57 5
    دلم برای محمد سوخت
  • بی نام IR ۱۵:۲۳ - ۱۳۹۲/۰۶/۱۲
    14 0
    چقد بد.پسرای جوون که بخاطر یه اشتباه زندگی خودشونو بقیه رو نابود میکنن.سمیر که اعدام شد متاسفانه ،واسه محمد دعا می کنم اعدام نشه
  • کودک IR ۱۹:۳۲ - ۱۳۹۲/۰۶/۱۲
    8 0
    من متوجه نشدم؛ این آقای عبدالخانی که خدا طول عمر و سلامتی بهش بده؛ در 40 سالگی ازدواج کرده و پسر بزرگش 90 ساله است؛ خودش هم که 122 ساله هستش!!! خواهش می کنم یکی توضیح بده!
  • بی نام A1 ۲۰:۴۵ - ۱۳۹۲/۰۶/۱۲
    16 0
    تو 40 سالگی ازدواج کرده یعنی 82 سال پیش , اونوقت چه جوری پسر بزرگش 90 سالشه؟؟!
  • شاهرخ A1 ۰۳:۲۱ - ۱۳۹۲/۰۶/۱۳
    13 3
    مسئولين به داد مردم برسيد مواد مخدر از نوع شيشه زندگي مردم را تهديد مي كند قتل در كشور به راحتي رخ مي دهد آقاي احمدي مقدم بجاي اولويت پوشش زنان مبارزه با مواد مخدر را بعنوان اولويت تعريف كنيد.....
  • بی نام IR ۰۸:۵۱ - ۱۳۹۲/۰۶/۱۳
    8 2
    اکثر این قتل های احساسی در شهرستان ها صورت می گیرد...راه حل آن....؟؟؟!!!

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین