۱۶ نفر
۱۲ شهریور ۱۳۹۲ - ۱۹:۱۹

حکایتها حاوی نکات قابل تاملی هستند .باشد که ازاین جکایت ها درس هایی بگیریم و عمل کنیم.

حکایتی از مولانا پیر مرد تهی دست، زندگی را در نهایت فقر و تنگدستی می گذراند و با سائلی برای زن و فرزندانش قوت و غذائی ناچیز فراهم می کرد. از قضا یک روز که به آسیاب رفته بود، دهقان مقداری گندم در دامن لباس اش ریخت و پیرمرد گوشه های آن را به هم گره زد و در همان حالی که به خانه بر می گشت با پروردگار از مشکلات خود سخن می گفت و برای گشایش آنها فرج می طلبید و تکرار می کرد :

ای گشاینده گره های ناگشوده عنایتی فرما و گره ای از گره های زندگی ما بگشای.

پیر مرد در حالی که این دعا را با خود زمزمه می کرد و می رفت، یکباره یک گره از گره های دامنش گشوده شد و گندم ها به زمین ریخت او به شدت ناراحت شد و رو به خدا کرد و گفت :

من تو را کی گفتم ای یار عزیز

کاین گره بگشای و گندم را بریز

 آن گره را چون نیارستی گشود

 این گره بگشودنت دیگر چه بود ؟!

پیر مرد نشست تا گندم های به زمین ریخته را جمع کند ولی در کمال ناباوری دید دانه های گندم روی همیانی از زر ریخته است! پس متوجه فضل و رحمت خداوندی شد و متواضعانه به سجده افتاد و از خدا طلب بخش نمود...

نتیجه گیری مولانا از بیان این حکایت:‌

 تو مبین اندر درختی یا به چاه

تو مرا بین که منم مفتاح راه

www.mousavichalak.ir

کد خبر 311434

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 8
  • نظرات در صف انتشار: 1
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • نیکزاد. مشهد IR ۰۳:۳۸ - ۱۳۹۲/۰۶/۱۳
    18 8
    این داستان ازسروده های پروین اعتصامی باشد (بنام گره گشا)توجه فرمایید. اقای چلک
  • بی نام IR ۰۵:۰۱ - ۱۳۹۲/۰۶/۱۳
    14 3
    اشعار فوق درديوان پروين اعتصامي است.... در ادامه : من خداوندي نديدم زين نمط./ يك گره بگشودي وآن هم غلط
  • محمد تقی IR ۱۸:۵۸ - ۱۳۹۲/۰۶/۱۳
    15 2
    این داستان و شعر مربوط به خانم پروین اعتصامی است نیاز به دقت بیشتری دارید
  • محمد A1 ۰۶:۱۷ - ۱۳۹۲/۰۶/۲۱
    3 8
    این اقا هرچه دلش میخواهد می نویسد وفکر میکند دیگران نمیفهمند. مقاله توالت عمومی اش هم بسیار سخیف بود.
  • داراب A1 ۰۷:۱۷ - ۱۳۹۲/۱۱/۱۵
    9 4
    این داستان و شعر مربوط به خانم پروین اعتصامی است نیاز به دقت بیشتری دارید
  • مهدی کرمانی A1 ۱۳:۱۵ - ۱۳۹۳/۰۶/۲۷
    6 3
    مسوول محترم سایت این داستان از مولانا نیست بلکه از خانم پروین اعتصامی است .. لطفا آن را بردارید یا تصحیح کنید
  • گبی IR ۱۵:۱۵ - ۱۳۹۳/۰۶/۳۰
    5 0
    این عکسه مال بابا طاهره... ی مطلب پر از اشکال چرا حذفش نمیکنین؟
  • مریم US ۱۵:۲۸ - ۱۳۹۷/۰۱/۲۴
    4 0
    این داستان با شرح مبسوط مربوط به خانم پروین اعتصامی است. من نمیدانم این چه بیماری است که جامعه ادبی مان را گرفته که همه چیز را به مولانا نسبت میدهند. کافی است در گوگل کمی تحقیق کنید.