زندگی شاید ترکیبی از دردهای دیروز همراه با نومیدی و یاس امروز باشد. بسیاری بنا بر عدم درک درست از مشکل سعی میکنند از الکل، کار مداوم، رفتارهای بیبندوبار اخلاقی و جنسی، مواد مخدر و دیگر رفتارهای قهرآمیز، روزهای خود را بگذرانند و عصبانیت و ناامیدی را از خود دور کنند. آنگونه که در این کتاب آمده است، این قبیل کوششها برای زدودن درد، برعکس، دردها و مشکلات بیشتری را به دنبال خواهد داشت.
کسانی که بر احساس قربانی بودن خود غلبه کردهاند با وجود تردیدها و ترسهایی که مانع پیشروی آنهاست در مسیری درست گام برمیدارند. به گفته نویسنده کتاب «کودکی بد بزرگسالی خوب»، کسی نمیتواند به تنهایی زندگی خوبی داشته باشد. او معتقد است که با گوشهگیری، آدم بودن خود را از دست میدهیم و تنها خودمان هستیم که میتوانیم خود را نجات دهیم.
به گزارش مهر، کتاب «کودکی بد بزرگسالی خوب» سعی دارد به خواننده خود کمک کند تا واقعیات را بپذیرد. روش مقابله خاص خود را دریابد و تاثیر آن را در فکر و عمل و زندگی روزانه خود درک کند تا به یک زندگی سرشار از آرامش دست یابد.
به گفته لورا شلسینگر، نویسنده کتاب، نیروی درونی هر انسان، او را طوری هدایت میکند که اشتیاق پیروزی بیش از بقا برایش مهم باشد. در این کتاب آمده است که «دوران کودکی بد را خیلی راحت میتوان به دست آورد. بعد از آن دوران کودکی بد، زندگی خوب را به سختی میتوان تولید کرد، اما شما میتوانید آن را مهار کنید. شما در دوران کودکی بد با نیروهای خارجی تقلا میکنید. برای رسیدن به زندگی خوب، کشمکش علیه نیروهای درونی است؛ نیروهایی که خود شما هستند.»
یکی از موارد مهمی که در کتاب «کودکی بد بزرگسالی خوب» به آن اشاره شده اینکه بهتر است احساسات واقعی خود را بپذیریم و با آن کنار بیاییم. اگر از کودکی خود آزرده و خشمگین هستیم، این خشم را بروز دهیم؛ اگر در کودکی، آنطور که باید و شاید دوست داشته نشدهایم، این مسئله را قبول کنیم تا آماده پذیرش عشق و محبت شویم.
«کودکی بد بزرگسالی خوب»، عنوان کتابی از لورا شلسینگر با ترجمه نوشین ریشهری را نشر نگارینه در 1000 نسخه و به قیمت 12 هزار تومان منتشر کرده است.
بر اساس گزارش این خبرگزاری، «بزرگترها اجازه دهید!»، دیگر کتابی است که در حوزه روانشناسی کاربردی روانه بازار نشر شده است؛ کتابی که بزرگترها را با دغدغههای بچهها آشنا میکند و خوشایندها و ناخوشایندهایشان. وقتی دروغ میگوییم و خلاف مقررات رفتار میکنیم، چگونه میتوانیم از فرزندان خود انتظار داشته باشیم تا به درستی رفتار کنند؟
«بزرگترها اجازه دهید!»، عنوان کتابی از فرشته قبادی با تصاویر حمیدرضا جهانی عابد است که از زبان بچهها با بزرگترها سخن میگوید. بچههایی که دوست دارند رنگ لباسشان را خود انتخاب کنند. جورابشان را دربیاورند و یواشکی زیر تخت پنهان کنند. وقتی دلشان نمیخواهد کسی را ببینند، در را به رویش باز نکنند یا اگر زیاد زنگ زد از بزرگترها خواهش کنند که بگویند او خواب است یا حوصله ندارد.
در بخشی از این کتاب آمده: «اجازه دهید! من هم بدون اجازه در حیاط مدرسه بازی کنم و تا کسی آمد فوری پنهان شوم، درست مثل شما زمانی که نباید ماشین بیرون ببرید و میبرید و برای آنکه پلیس شما را نبیند، دایم در حال پنهان شدن در کوچه پس کوچهها هستید و در همان حال با اخم به من میگویید: «ببین عزیزم آدم کاری که خلاف است نباید انجام دهد، میفهمی؛ من مجبورم.»
یا «اجازه بدهید! من هروقت دلم خواست بگویم حوصله ندارم و شما بدون آنکه اخم کنید مرا تنها بگذارید، درست مثل زمانی که شما به من و خیلیها به راحتی همین عبارت را میگویید و ما اگرچه ناراحت میشویم ولی شما را تنها میگذاریم.»
«بزرگترها اجازه دهید!»، بزرگترها را با دغدغههای بچهها آشنا میکند و خوشایندها و ناخوشایندهاشان. این جملات در آخرین برگ از کتاب آمده: «من، همه آنچه از شما دیده و آموختهام به یاد میآورم نه آنچه شما فقط برای من میگویید» و این جملات ما را یاد مثل معروف «رطب خورده، منع رطب چون کند» میاندازد. وقتی دروغ میگوییم و خلاف مقررات رفتار میکنیم، چگونه میتوانیم از فرزندان خود انتظار داشته باشیم تا به درستی رفتار کنند.
«بزرگترها اجازه دهید!»، عنوان کتابی از فرشته قبادی با تصاویر حمیدرضا جهانی عابد است که از سوی انتشارات نگارینه در 2000 نسخه و به قیمت 2000 تومان منتشر شده است.
6060
نظر شما