مراسم رونمایی و نقد کتاب «لذت نقد» اثر مسعود فراستی، عصر دوشنبه 15 مهر با حضور صاحب اثر و سیدناصر هاشمزاده منتقد در فرهنگسرای اندیشه برگزار شد.
فراستی در ابتدای این نشست گفت: اگر آدم از کاری که میکند لذت نبرد، آن کار را درست انجام نخواهد داد. به نظرم کار نقد را درست انجام میدهم که از آن لذت میبرم. در نوشتن هم همینطور است و به نظرم اگر لذتی منتقل نشود، هیچ چیز از جمله اطلاعات و آگاهی هم منتقل نخواهد شد. بعد از انتقال حس، انتقال تفکر و اندیشه مطرح است. حس با فرم شکل میگیرد. از طرف دیگر این فرم باید در وجه دیگر قضیه هم شکل بگیرد. یعنی در آن لذت مورد نظر. در این نشست درباره انواع «معسود فرساتی» نیز مباحثی مطرح شد که هم خود فرساستی و هم منتقد حاضر در نشست به آن پاسخ دادند. در ادامه گزیدهای از اظهارات فراستی و هاشمزاده را به نقل از مهر میخوانید:
- به نظرم نقد نوشتن، مهمتر از فیلم ساختن است. نقد نوشتن مهمترین کار عالم است. اگر اینگونه فکر نکنم، نمیتوانم نقد بنویسم. البته این حرفها به معنی بیعیب و نقص بودن نقدها نیست. من با این نقدها که امیدوارم نسیه نباشند، به جستجو در عالم میپردازم.
- هیچ مطلبی از مطالب این کتاب را کسی به من سفارش نداده است. اینها مطالبی است که طی 20 سال و اندی، در مطبوعات چاپ شدهاند. ناشری پیدا شد و خواست تا آنها را چاپ کند. در نتیجه من هم آنها را دستهبندی کردم، ویرایش کردم و بعضی لغات را کم و زیاد کردم.
- کتاب چند نقص دارد. یکی از نقصها این است که خودم همه مطالبم را نداشتم و میخواستم یادداشتها و مطالبم را پیدا کنم اما از آنجا که در فضای مطبوعات ایران نمیشود، مطالب قدیمی را به راحتی پیدا کرد، موفق به این کار نشدم.
- مطالب شفاهیام را پیدا نکردم و دوست داشتم که برخی از آنها از جمله چند مطلب شفاهی از صحبتهایم در برنامه تلویزیونی هفت را در این کتاب میآوردم، تا فرق دو نوع مسعود فراستی را میدیدید. فکر کنم در این سالها، بیش از 30 مصاحبه داشتهام که چندتا از آنها خوب است. اما این مصاحبهها را در کتاب نداریم چون حجم کتاب بالا رفت و به 700 صفحه رسید. در نتیجه حجم مصاحبههای خوب را که حدود 200 صفحه شده بود، میشد در کتابی مستقل چاپ کرد و دیگر در این کتاب جایشان ندادیم.در زمینه نقدها، باید بگویم که 95 درصدشان هست و غیر از چند نقد، باقی نقدهایم را پیدا کردم.
- سخنرانیهایم هم در کتاب «لذت نقد» نیست.
- دستهبندی مطالب هم براساس تاریخ نبوده است، بلکه نقدها را براساس فیلمسازها طبقهبندی کردم و فیلمهای هر فیلمساز را با توجه به تاریخ ساختشان بررسی کردم و جلو آمدم. 90 درصد از یادداشتهای روزنامه خبر را هم به دست آوردم و در این کتاب جا دادم.
تشریح سه مدل فراستی توسط هاشمزاده
در ادامه مجری برنامه از هاشمزاده پرسید: میگویند 3 نوع مسعود فراستی وجود دارد. اول مسعود فراستی منتقد در تلویزیون یعنی خودش، دوم آن فراستی که در ضدیت با فراستی اول وجود دارد و نوع سوم هم فراستی مکتوب است. آیا شما با این تقسیم بندی موافق هستید؟
هاشمزاده در پاسخ گفت: به نظر من 3 نوع مسعود وجود دارد. یکی مسعود فراستی، یکی مسعود کیمیایی و دیگری مسعود دهنمکی. در هر سه مسعود، فراستی وجود دارد.
- این که اسم این کتاب «لذت نقد» است، بجا و مناسب است. در واقع چیزی است که نفس ما میطلبد و وقتی چیزی مطلوب میشود، آدمی به آن علاقه پیدا میکند.
- فراستی جزو معدود کسانی است که نوشتههایش درباره سینما، هم جنجالبرانگیز و هم تاملبرانگیز است. این کتاب با همه مجموعه مطالبی که جمع شده است، من را به تامل دوباره برانگیخت. نوشتههایی را که از فراستی خوانده بودم، دوباره در این کتاب خواندم و دیدم او به واقع درباره مسائل مهم حرف زده است و دغدغه دارد. حالا چهقدر با این دغدغه موافق هستیم یا مخالفیم، مساله دیگری است. این مطالب تاملبرانگیز هستند از این نظر که بخواهیم از سطح مسعود فراستی رسانهای بگذاریم و فکر نکنیم که داریم مطالب آن فراستی صدا و سیما را میخوانیم.
- من این کتاب را جدی میگیرم؛ به ویژه آن بخشی را که در تحلیل سینمای ایران نوشته شده است. یک بار در جایی در مقالهای نوشته بودم نقد تیغ عقل است. فراستی اما معتقد است که نقد، تیغ دل است. کار عقل را دلی کردن، واقعا کار دشواری است. اما طبق نظر خودم، از این جهت که نقد کار عقل است، کاری فکری و متفکرانه است.
- دغدغه فراستی درباره سینمای ملی باعث شده تا با هیچ حجاب و مانعی نقد کند و گاهی کلماتی به کار ببرد که بعضی، آنها را بیادبی تلقی کنند. در ضمن فکر نکنید رسانهای بودن به معنی سطحی بودن است. در جامعه ماست که رسانهای و تلویزیونی بودن، سطحی بودن تلقی میشود.
6060
نظر شما