ساعت نه شب بود که تلفنم همراهم زنگ زد.آقا سید "همکار وکیلم" بود. خبر داد که کهریزک نیز نتوانسته خدمات لازم را ارایه دهد و سید احمد "همکار و دوست مشترکمان" به ناچار مادرش را به خانه برگردانده است. سید احمد پدرش را سالیان پیش از دست داده و خواهری هم ندارد. یک برادرش سید محمود شهید و جاویدالاثرست و سید قاسم "دیگر برادر" همچون خودش جانباز دفاع مقدس هستند.
به کسی هیچ مربوط نیست که چرا این سه برادر در جبهه شهید و جانباز شده اند.
به کسی ربطی ندارد که این همکار وکیل یکه و تنها به رغم بیماری ناشی از جراحتهای جنگ ، مادر ناتوان جسمی و حرکتی را به دوش و بغل کشیده و منت مادر را می کشد.
همچنین تودیع پروانه وکالت او به من و امثال من هیچ ارتباط ندارد.
داشتن پروانه وکالت را منافی حلالیت از بابت مستمری ناچیزی که به مادرش می دهند ، می داند. می توانست آنرا تودیع نکند. یک پروانه وکالت کمتر یا بیشتر به درآمد کدام وکیلی ضرر می زند.
اما در این کشور نهادی بنیاد شده که وظیفه و ربط مستقیم به واژه های "شهید" و "جانباز" و "جاویدالاثر" و خانواده و مادر آنها دارد.
همکارم گفت بنیاد شهید کاری برایشان نکرده و آزرده خاطر از بی مهری به این خانواده بود.
گفت همکار دیگرمان آقای زمانی شرحی مبسوط درباره آن مادر در اینجا نوشته اما پاسخی نیامده.
بمن می گفت آیا می دانی ناتوان جسمی و حرکتی چیست؟
آیا می دانی چنین فردی به چه خدماتی نیازمندست؟
آیا می دانی آنگاه که سه پسرش را به جبهه می فرستاد تمام قد و رشید و رعنا آنها را بدرقه کرده و ناتوان نبود؟
... و من گفتم خبرآنلاین سنگ صبور این پرسشگری هاست. شاید کسی پاسخش را بتواند بدهد.
روزی به شوخی به همکاران و دوستانم می گفتم ، چرا درهر شغل و حرفه ای شهادت یافت می شود اما در حرفه وکالت اینطور نیست. اینک امروز شهادت را در کسوت حرفه وکالت این همکار جانبازم به خوبی حس کردم.
مصطفی ترک همدانی
وکیل دادگستری
روزی به شوخی به همکاران و دوستانم می گفتم ، چرا درهر شغل و حرفه ای شهادت یافت می شود اما در حرفه وکالت اینطور نیست. اینک و امروز شهادت را در کسوت حرفه وکالت این همکار جانبازم به خوبی حس کردم.
کد خبر 317316
نظر شما