1- وفور رسانه بدون توجه به توسعه زیرساختها به جای آن که به توسعه کشور در ابعاد سیاسی، اجتماعی و فرهنگی بینجامد، به امری ضدتوسعهای تبدیل میشود.
درست است که مطابق شاخصهای توسعه انسانی (HDI) تعداد رسانه نشانه توسعهیافتگی است ولی در همان شاخصها، نماگرهای مهمتری وجود دارند که نباید از آنها غافل بود از جمله تیراژ رسانه.
متأسفانه و به رغم آمارهای نادرستی که تاکنون داده میشده، تیراژ روزانه مطبوعات کمتر از یک میلیون و دویست هزار نسخه است. حتی بعضی کارشناسان این تیراژ را 6 رقمی یعنی کمتر از یک میلیون نسخه میدانند. نبود زیرساخت از جمله ناوگان چاپ و توزیع و به عبارت بهتر نبود رشد متوازن زیرساختها با تعداد مجوزهای صادره سبب شده است تعداد قابلتوجهی از نشریات، انتشار منظم نداشته باشند و بسیاری از آنها با سدّ ماده 6 قانون مطبوعات یعنی احتمال لغو پروانه به دلیل عدم انتشار نامنظم مواجه شوند.
ضعف اقتصاد فرهنگ و به ویژه اقتصاد رسانه و مطبوعات، مهم تلقی نکردن مدیریت رسانه به عنوان مهارتی قابل اعتنا در کنار روزنامهنگاری و مقولاتی از این دست سبب شده است در بعضی استانهای کشور حتی روزنامههای تکبرگی داشته باشیم. این نشان میدهد که از ابتدا طرح آمایش سرزمینی در حوزه فرهنگ و رسانه را جدی نگرفتهایم. در آمایش، ربط منطقی و راهبردی بین منابع و نیازها ایجاد میکنند و با توجه به اولویتهای برنامهای، سیاستها و منابع کشور مصروف آن میشود.
در آمایش، سخن از منابع گفته میشود؛ چه منابع مالی و زیرساختی و چه منابع انسانی. واقعیت آن است که در کنار نبود لجستیک مناسب، نیروی انسانی کارآمد و حرفهای نیز به اندازه 5800 نشریه موجود و دهها خبرگزاری و سایت خبری نداریم.
آموزشهای کاربردی به تأمین این منابع برای جبران کمبودهای گذشته و زمینه جهش را فراهم میکند.
2- کار حرفهای صرفاً در سایه آموزشهای مداوم و البته به روز تحقق مییابد. شاید بتوان ادعا کرد بالاترین نرخ خروج نیروی انسانی در مشاغل کشور مربوط به حوزه روزنامهنگاری (در همه شاخههای آن یعنی مطبوعات، رادیو، تلویزیون و وب) است. به عبارت بهتر ماندگاری نیروی انسانی در صنف ما پایین است. وقتی آسیبشناسی میکنیم، در کنار علتهایی مثل پایین بودن امنیت شغلی و دستمزدهای پایین و یا نگاه به این شغل به عنوان سکوی پرش به مشاغل ماندگار، نبود مهارتهای حرفهای نیز یکی از علتهاست. بنابراین همتهایی که معطوف به آموزش حرفهای است، ضعف ما را پایدارتر و البته حرفهایتر مینماید.
وقتی حرفهایگری به عنوان یک اصل و یک گمگشته همیشگی تلقی شد، به طور طبیعی اخلاق حرفهای نیز نضج میگیرد؛ همان چیزی که به شدت الان جایش خالی است و در بازنمایی رسانهها و روزنامهنگاران در افکار عمومی و مسئولان مؤثر بوده است.
3- آموزش در عین حال مقدمه پذیرش رتبهبندی و رنکینگ است. یکی از دلایل اصلی خطاهای حرفهای در رسانهها رعایت نکردن رتبهبندی است. چگونه است که برای پزشکی، مهندسی، تدریس در دانشگاه و حتی رانندگی، رتبهبندی را پذیرفتهایم ولی در عالم عمل در رسانهها اجازه میدهیم افراد تازهوارد یا فاقد مهارت در پستهای حساس تولید و پخش محتوا قرار گیرند؟ یادمان باشد رتبهبندی نوعی شایستهسالاری است و ضمناً به لحاظ مدیریتی سبب پذیرش سلسله مراتب میشود.
4- از نشانههای سازمانهای یادگیرنده، تأکید ویژه بر آموزش مستمر است. این ضرورت برای عالم ارتباطات که متأثر از سرعت حیرتآور فناوری اطلاعات و ارتباطات است، دوچندان مینماید.
5- آموزش و کسب مهارت سبب «امنیت حرفهای» میشود. این مفهوم در مدلهای جدید مدیریت استراتژیک منابع انسانی جایگزین مفهوم «امنیت شغلی» است. در امنیت شغلی، کارگر یا کارمند یا پایور متقاضی استخدام مادامالعمر یا قراردادهای کاری است. به عبارت بهتر او نیازمند کارفرماست اما «امنیت حرفهای» به ما استغنا میبخشد و کارفرما به ما نیازمند است. نگره «امنیت حرفهای» میگوید من متخصص هستم، پس سیستم به من نیازمند است.
6- آموزش به ما هویت صنفی میبخشد. واقعیت آن است که روزنامهنگاری فعلی هنوز هویت مستقل ندارد و تابعی از سایر حوزهها از جمله سیاست است. علل مختلفی وجود دارد که مطبوعات در جامعه ما کارکردهای سیاسی یافتهاند ولی اگر به کمک مقدماتی از جمله آموزش و توسعه کار حرفهای به هویت مستقل دست یابیم، فعالیت در رسانهها بانشاطتر، مطمئنتر و حتی مؤثرتر خواهد بود و به جایگاه واقعی خود نزدیک میشود.
7- این که این دوره آموزشی توسط یک نهاد مدنی برگزار شده، جای خوشوقتی دارد. تقویت نهادهای مدنی به طور طبیعی از دولتسالاری جلوگیری میکند. بر همین اساس یکی از سیاستهای دولت تقدیم لایحه تأمین نظام صنفی رسانه است تا در سایه آن به جای مداخلههای حاکمیتی که بسیاری از آنها به لحاظ محتوایی ممکن است درست هم باشد، خود صنف با سازوکارهای صنفی به تخلفات اعضای خود رسیدگی کند، برای آنها پروانه صادر کند و رتبهبندی را انجام دهد.
خلاصه سخنرانی ارائه شده در مراسم پایانی نخستین دوره آموزشی انجمن صنفی خبرنگاران و روزنامهنگاران ایران.
نظر شما