درحالی که با توجه به نظرات حضرت امام خمینی رضوانالله تعالیعلیه به عنوان معمار انقلاب اسلامی و دیگر بزرگان و مراجع ، عقل و شرع اصل نظارت بر انتشار کتاب را تأیید میکند. اما در عین حال به نظر میرسد باید با اصلاح روش، نظارت از اتاق ادارۀ کتاب وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی خارج شود و به صورت نظارت عمومی درآید تا در این کار خودِ نویسندگان و ناشران با رعایت مصالح عالی جامعه مشارکت و همکاری کنند.
اگر هدف از نظارت قبل از انتشار مصونیت جامعه و حفاظت از آرمانها و ارزشها است، طبعاً با توجه به ظرافت و پیچیدگی موضوع باید این کار با مشارکت افرادی بصیر و خبیر صورت گیرد تا اینطور نشود که از یک سو نظام به سانسور متهم شود و از سوی دیگر شاهد انتشار آثاری باشیم که به دلیل عدم برخورداری از دقت لازم دارای محتوای نامناسب هستند و یا به دلیل سرقت محتوا نهایتاً با اهداف فرهنگی نظام مغایرت دارند.
بنابراین باید به روشهایی اندیشید که ضمن دستیابی به سلامت نشر، از همۀ ظرفیتها به خوبی استفاده شود.
ذیلاً بدون داوری قطعی برخی روشهای ممکن را فقط به عنوان نمونه مطرح میکنم تا انشاءالله مسئولان محترم این موضوع را در دستور کار قرار دهند:
- اگر در صدور مجوز در بسیاری از مشاغل فنی و پزشکی احراز صلاحیت از سوی مراجع معتبر ضروری است؛ چرا نباید این ضرورت به حوزه فرهنگ تسری یابد! آیا ظرافت و پیچیدگی حوزه فرهنگ کمتر از دیگر حوزه ها است؟ اگر در ابتدای کار و صدور مجوز فعالیت به این شایستگی ها توجه کنیم به راحتی می توانیم حتی بیشتر از همکار محترم اداریمان که تا کنون به این امور می پرداخته به ناشر اعتماد کنیم و عملاً نظارت در همۀ مراحل کار را به خود او بسپاریم.
- در برخی از صنوف و فعالیتها نظارت به کارشناسان رسمی واجد شرایط سپرده شده است. آیا در حوزههای فرهنگی، ازجمله انتشار کتاب نمیتوان از این شیوه استفاده کرد؟
- در برخی از تخصصها، نظامهای صنفی نظارت بر اعضای خود را برعهده دارند. آیا نمیتوان در حوزۀ نشر نیز با تشکیل نظام صنفی این مسئولیت را به خودِ اصحاب نشر سپرد؟
- آیا نمیتوان به عنوان شرط فعالیت، هر مؤسسۀ انتشاراتی را مکلف نمود تا فردی را با تایید وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای کاری شبیه سردبیری در نشریات بگمارد که ازجمله مسئولیت نظارت بر انتشار کتاب با او باشد؟ بدیهی است هر روشی که انتخاب میشود باید برمبنای چنان آییننامۀ روشن و دقیقی باشد که دستاندرکاران اجرا فهم و برداشت یکسان از آن داشته باشند.
به هرحال از آنجا که نظام اسلامی، نظامی است مبتنی بر "کرامت و ارزش والای انسان و آزادی توام با مسئولیت او در برابر خدا"، و برای "ایجاد محیط مساعد برای رشد فضایل اخلاقی بر اساس ایمان و تقوی و مبارزه با کلیه مظاهر فساد و تباهی" تلاش می کند باید روش هایش با این اصول و هدفها هماهنگ باشند.
نظر شما