مجید جویا: خانم کارول بارتز، مدیرعامل جدید شرکت یاهو، تنها 8 روز بعد از بدست گرفتن زمام امور در این شرکت، مجبور شد به یکی از سخت‌ترین وظایف مدیرعاملی‌اش عمل کند و گزارش مالی 3 ماه آخر سال 2008 را اعلام کند؛ دوره سه ماههای که بدترین دوران اقتصادی این شرکت در چندین سال اخیر و شاید هم در کل دوران عمر این شرکت بوده است.
به گزارش بی‌بی‌سی، خانم بارتز در هنگام اعلام این مطلب تنها نبود؛ بلیک یورگنسن، مدیر مالی ارشد شرکت نیز او را در این جلسه همراهی می‌کرد و آمار و ارقام ناخوشایند عملکرد شرکت را در اختیار وی می‌گذاشت. دیگر فرد حاضر در جلسه اعلام عملکرد مالی فصل آخر سال مالی گذشته ، جری یانگ از بنیانگذاران یاهو بود که تا همین چند ماه پیش مدیرعامل این شرکت بود و اکنون، رئیس هیات‌مدیره شرکت است. البته حضور این دو نفر در این جلسه طبیعی بود، ولی آن‌چه غیرعادی بود، سکوت آقای یانگ بود که در کل زمان یک ساعته سخنرانی و جلسه پرسش و پاسخ، حتی یک کلمه هم سخن نگفت.
نکته عجیب دیگر این بود که حضور وی در جلسه، نه یکبار که دو بار اعلام شد، و عجیب‌تر این که نه تنها خود وی حتی یک کلمه سخن نگفت، هیچ‌یک از سخنرانان و تحلیل‌گران نیز از وی نخواستند سخنی بگوید یا به سوالی پاسخ دهد. حتی خانم بارتز نیز هر چند غیرمستقیم اشاراتی به وی داشت، از وی برای سخنرانی دعوت نکرد.
خانم بارتز از زمان شروع به کار، برای همه آشکار ساخته که راهش را از آقای یانگ جدا کرده است. در همین کنفرانس، خانم بارتز گفت که: «مسائلی اساسی وجود دارند که باید به آنها اشاره کنم. تمرکز دقیق‌تر روی استراتژی، افزودن بر سرعت تصمیم‌گیری و ادامه دادن به حضور در رده اول تجارت از این جمله‌اند».
وی برای جلب توجه کسانی که به وی گوش نمی‌دادند، اضافه کرد: «لازم است که نظم و ترتیب بیشتری به استراتژی تجاریمان بدهیم، به نوآوری‌ها سرعت ببخشیم و دیوانه‌وار روی کاربران اینترنت متمرکز شویم. اینها کارهایی هستند که قطعا باید انجام دهیم.»
شاید نظر من اشتباه باشد، ولی خانم یانگ به ظرافت به این اشاره می‌کرد که اینها اهدافی هستند که در زمان مدیریت آقای یانگ بر یاهو، شرکت نتوانسته بود به آنها دست پیدا کند و وی، قصد دارد خرابی‌های دوره آقای یانگ را اصلاح کند.
خانم بارتز برای این‌که هیچ‌یک از کارکنان دچار سوء تفاهم نشوند، در ادامه سخنانش گفت: «من پیش از این دو بار اشاره کرده‌ام که این سازمان خیلی پیچیده است. برای افراد سخت است که بتوانند به سرعت، پاسخ سوالات را بیابند و تصمیم بگیرند. خبر خوب این است که حل این مشکل آسان است. من در انجام دادن کارهایی از این دست مهارت و تجربه کافی دارم.»
می‌توان تصور کرد که آقای یانگ هنگام شنیدن تمام این سخنرانی و در خلال بقیه زمان نه چندان مطلوب جلسه، یا به دستانش نگاه می‌کرد و یا شاید به گرد و غبار روی میز. ولی این‌که او چه احساسی داشت، چیزی است که در دل خود نگاه داشت و حرفی در مورد آن نزد. از هر زاویه که نگاه کنیم، می‌بینیم که بهتر بود که او اصلا در این جلسه حضور نمی‌یافت.
خانم بارتز در ادامه سخنانش به یکی دیگر از مهم‌ترین مسایل ماههای اخیر شرکت نیز اشاره کرد. او با حمله به یکی دیگر از بزرگان یاهو، به مساله فروش موتور جستجوی یاهو به شرکت مایکروسافت اشاره کرد که از ماه‌ها پیش، زمانی‌که ارزش سهام یاهو چندین برابر امروز بود، علاقه کارل ایکان از سهامداران بزرگ یاهو را جلب کرد.
خانم بارتز از یک سو گفت که: «من به اینجا نیامده‌ام که شرکت را بفروشم»، اما از سوی دیگر نیز گفت: «همه چیز هنوز روی میز است». این می‌تواند به معنی معامله‌ای احتمالی با AOL باشد، چیزی که چند ماه پیش و درست بعد از پس‌گرفتن پیشنهاد مایکروسافت برای خرید قسمتی از این شرکت مطرح شده بود تا از فشار سهامداران و افت قیمت سهام در آن دوران کاسته شود؛ و البته تمام اینها مربوط به قبل از شروع بحران فراگیر اقتصادی در جهان بود.
ولی اگر کسی فکر می‌کند که می‌تواند خانم بارتز را دور بزند یا برای دست‌یافتن به پول فوری مایکروسافت، او را وادار به تصمیم‌گیری برای فروش سریع یاهو بکند، باید به سخنان دیگر او گوش کند که گفت «این شرکتی نیست که نیاز داشته باشد تکه‌تکه شود و آماده خوردن شود. من نمی‌گذارم که این کار انجام شود.»
نظر شما