بهناز شیربانی: حجت قاسمزاده اصل را بیشتر با تلهفیلمهایی عموما پربیننده به خاطر میآوریم. «قصهها و واقعیتها»، «تنهایی»، «یک داستان کوتاه و چند داستان دیگر» از جمله آثار او است.
مدتی است سریال «یادآوری»به کارگردانی او و نویسندگی همسرش رویا غفاری از شبکه آیفیلم در حال پخش است. این سریال داستان افرادی را روایت میکند که پس از مرگ، فرصتی دوباره برای زندگی مییابند، کسانی که سرنوشت، آنان را بعد از رویاروی با مرگ و بازگشت به حیات، به هم پیوند میزند.
قاسمزاده در گفتوگو با خبرآنلاین به نکتههایی درباره چگونگی ساخت این سریال که اولین سریال شبکه آیفیلم است اشاره کرد که در ادامه میخوانید.
بعد از اینکه شنیدیم قرار است شما نخستین سریال شبکه آی فیلم را بسازید کمی تعجب کردیم، چرا که فکر نمیکردیم این شبکه بتواند به نسبت شبکههای دیگر مخاطب زیادی داشته باشد، اما ظاهرا این تصوراشتباه بود.
حجت قاسمزاده اصل، کارگردان: من هم ابتدا کمی نگران بودم، اما زمانی که اولین آنونس سریال پخش شد متوجه شدم مخاطب داریم. از شروع پخش، قسمت به قسمت بینندههای بیشتری جذب سریال شدند. متوجه شدم سریال مخاطبانش را پیدا کرده است. مردم کار خوب را دنبال میکنند. تا حدی شبیه سینما که با تبلیغات زبانی مردم به دیدن فیلمی ترغیب میشوند سریال «یادآوری» هم همین مسیر را طی کرد.
با اینکه تعداد بازیگران این سریال بسیار زیاد است، اما در ابتدا قصه سریال است که مخاطب را جذب میکند. با اینکه اکثر بازیگران متناسب با نقشهایشان انتخاب شدهاند، اما خوشبختانه قصه بیشتر دیده میشود.
همیشه سعی میکنم بازیگرانی متناسب با نقش را انتخاب کنم، اما باور دارم که بازیگر فقط در مدت زمان کوتاهی میتواند مخاطب را حفظ کند و بعد از آن دیگر قصه حرف اصلی را میزند. بنابراین به قول معروف در درازمدت این موتور قصه است که باید بچرخد و مخاطب را جذب کند. انتخاب درست بازیگر نکته کلیدی است. جنس بازی و تلاش فردی بازیگران مساله دیگری است. معتقدم همه انتخابهای ما درست بود. همه آنها متفاوتترین نقششان را در این سریال ایفا کردند، چون هم درست سرجایشان بودند و هم اینکه همه ما آگاه بودیم در حال ساخت کاری متفاوت هستیم.
مهران احمدی و ثریا قاسمی در نمایی از سریال «یادآوری»
به نظر میرسد انتخاب چند داستان فرعی برای روایت داستان برای شما لذت بخشتر است یا حداقل نتیجه خوبی از آن گرفتهاید.
طی سال گذشته و امسال در تلویزیون یک اتفاق جالب افتاد. اکثر سریالها تبدیل به تلهفیلم شدند و پخش شدند و همه چیز هم درست بود. این ماجرا یک درس درخشان داشت. اینکه احتمالا تمام آن سریالها در واقع تلهفیلمهایی بودند که بیجهت کش آمده بودند. اکثر سریالهای ما قصههای لاغری دارند و منسجم و قوی نیستند، ضعف روایی دارند و مملو از زمان مرده و غیردراماتیک هستند. به نظر من قصه باید پر و پیمان باشد و چکیده زندگی باشد، نه شرح مفصل آن.
معتقدم بدترین قسمت هر سریال تلویزیون بیشتر از پر فروشترین فیلم سینما مخاطب دارد و همین کار ما را بسیار سختتر میکند. اگر به کارمان علاقه داشته باشیم و نسبت به بینندگان تلویزیون احساس مسئولیت کنیم، وقتی 45 دقیقه از وقت بینندهای را میگیریم (45 دقیقه ضرب در تعداد بینندهها رقم عجیبی میشود) وظیفه داریم تلاش کنیم تا او راضی از پای تلویزیون بلند شود. این قاعده نیست، اما شخصا فکر میکنم یک قصه برای روایت کم است. به داستانهای متعدد موازی علاقه دارم که در نهایت به هم برسند یا همپوشانی کنند.
شاید یکی از مهمترین دلایلی که جذب فیلمنامه خانم غفاری شدم، چندداستانی بودن آن بود. هم چندداستانی بود و هم اینکه هر کدام به تنهایی خوب پرداخت شده بودند و در ادامه داستان به خوبی نقاط تلاقی برایشان طراحی شده بود. در دورهای که همه از کمبود فیلمنامه مینالند و نویسندهها از نبود داستانهای تازه حرف میزنند، فیلمنامه رویا غفاری غنیمتی بود که نصیب من شد. این فرصتی استثنایی برای هر کارگردان است و من نباید این فرصت را از دست میدادم. بستر موضوعی سریال «مرگ تقریبی» بود، آدمهایی که یک بار مردهاند و دوباره به زندگی بازگشتهاند که تاکنون در رسانه طرح نشده بود. پرداخت درست، داستانهای خوب، دیالوگهای زیبا و ریتم درست قصه، نکات مثبت فیلمنامه سریال «یادآوری» بودند.
آقای قاسمزاده اصل با اینکه به این نکته اشاره کردید که در انتخاب بازیگران وسواس زیادی به خرج دادید. آیا از همه انتخابهایتان راضی هستید؟
زمانی که کارگردان سر صحنه کات میدهد، اولین جایی که بازیگر به آن سمت نگاه میکند جایی است که کارگردان نشسته تا مطمئن شود کارش را درست انجام داده. من مسئولیت تمام ضعفهای احتمالی را میپذیرم. اگر بازیها خوب است به خاطر زحمت بازیگران است و اگر متوسط است، من مقصر هستم. همه لحظات بازی آنها دیدم و تایید کردم و الان هم راضی هستم و هم به شدت دفاع میکنم. هیچ کدام از بازیگران سریال که همه نامدار هستند در این سریال شبیه کارهای دیگر خودشان هم نیستند و همین برای من کافی است. چیزی را تکرار نکردیم و دنیایی جدید با آدمهایی جدید ساختیم.
درباره روزبه حصاری بازیگر نقش علی که اتفاقا یکی از شخصیتهای اصلی قصه است بگویید. چطور او را انتخاب کردید؟
برای انتخاب بازیگر نقش علی من از 300 نفر تست گرفتم. دنبال چهره زیبا نبودم، دنبال چهرهای بودم که در عین جوان بودن ویژگیهای مردانه هم داشته باشد. به نظرم در عرف جامعه و نگاه نهان اجتماعی، یک مرد آرمانی باید چند ویژگی داشته باشد: عملگرا باشد، آماده به دست گرفتن ابتکار عمل باشد، حامی باشد، همواره در سمت حق بایستد، قابل اعتماد باشد، منبع خشم و مهربانی توام باشد، آدمها بتوانند پیش او احساس امنیت بکنند و مهمتر از همه عاقل باشد و بتواند طرف مشورت قرار بگیرد. این چند ویژگی جزو پارامترهای من برای انتخاب بازیگر نقش علی بود. به نظرم روزبه حصاری چهرهای داشت که به راحتی قابل اعتماد بود و بقیه هم با گریم و لباس و نوع بازی و دیالوگها و موقعیتهای داستانی فیلمنامه قابل دسترسی بود.
علاوه بر روزبه حصاری بازیگران دیگری در سریال دیده میشوند که نخستین حضورشان را در سریال شما تجربه میکنند. از کار کردن با نابازیگران استقبال میکنید؟
اصولا کار کردن با نابازیگران را دوست ندارم و بلد نیستم. به نظر من کارکردن با نابازیگر بیراههای است که میتواند صنعت فیلمسازی را نابود کند و یا حداقل آن نابازیگر را تباه کند. با بازیگر تکلیفت معلوم است، اما با نابازیگر فقط مجبوری دیالوگها را ضبط کنی.
همه بازیگران وظیفه دارند به نقششان چیزهایی اضافه کنند که فراتر از دیالوگ گفتن باشد. همه بازیگرهای ما هر روز فیلمنامه خوانده و آماده سر صحنه میآمدند و تلاشهایشان برای بهتر شدن قابل تقدیر است. همه آنها جوانهای با انرژی و باهوش هستند که برای یاد گرفتن آمدند و ظرفیت زیادی برای دیده شدن دارند. روزبه حصاری، متین ستوده، سام کبودوند، رها خدایاری، صدف نورمحمد، حسین فرضی زاد و دیگران همه جوانهای باهوشی بودند و معتقدم از پس انجام کاری سخت برآمدهاند.
امیر آقایی در نمایی از سریال «یادآوری»
ظاهرا امیر آقایی هم برای بازی در این سریال رژیم غذایی سفت و سختی گرفته بود و وزنش را کم کرد، این خواسته شما بود؟
شخصیتهای منفی معمولا برای مخاطب جذاب است. ما معمولا تصور کلیشهای از یک خلافکار در ذهنمان داریم؛ اینکه آنها معمولا هیکل درشت و فربهی داند. ما خواستیم در این سریال در مورد نقش تیمور بر عکس عمل کنیم. میخواستیم نشان دهیم که قدرت تیمور به خاطر هیکلش نیست و به خاطر مغزش است. ذهنیت نویسنده در مورد شخصیت تیمور مارا به سمت این انتخاب برد. به نظرم انتخاب امیر آقایی انتخاب درست و بجایی بود. تیمور وجه عقلانی برای انجام سیاه کاریهایش دارد. استدلال میکند و استدلالهایش قابل تفکر است. شرارت تیمور شرارتی عقلایی است و امیر آقایی بهترین انتخاب برای این کاراکتر چندوجهی بود و به خوبی هم انجامش داد.
شبکه آی فیلم به نسبت شبکههای دیگر سیما فضای نظارتی کمتری دارد؟
نه واقعا. آیفیلم هم جزو مجموعه صداوسیماست و قوانین متفاوت ندارد. من همه خط قرمزها را رعایت کردم. حجاب بازیگران کامل است، آرایش ندارند، من از هدبند برای خانمها متنفرم و در این سریال بدون اینکه از هدبند استفاده کنیم حجاب کامل را رعایت کردیم. کارمان سختتر بود اما به نتیجه واقعی رسیدیم.
ناظر کیفی سریال «یادآوری» امیر بوالی بود که تعامل بسیار خوبی با من داشت و همراه سریال بود. به قوانین نظارتی سازمان صداوسیما آگاه بود و تمام نکاتی را که ممکن بود بعدا روی آنتن به مشکل بخوریم گوشزد میکرد و ما برایشان راه حل پیدا میکردیم. مثلا طبیعی است که در ملاقات خانواده علی با او بعد از زنده شدن اگر ملاقات حضوری بود امکان ساخت و نمایشش را نداشتیم و نداریم. برایش راه حل پیدا کردم که پزشک زندان ملاقات حضوری را قدغن کرده که در این شکل هم مشکل نظارتی نداشتیم و هم تمامی شوق و انتظار به نگاهها منتقل شدند. الان ما هیچ چیز غیر قابل پخش نداریم. بعضی ملاحظهها هم شخصی بود.
میدانستم که آیفیلم مخاطب غیرایرانی و منطقهای دارد تلاش کردم چهرهای زیباتر از تهران نشان بدهم. در هیچ فیلم و سریالی تهران این چنین تمیز و زیبا ترسیم نشده است. بخشی از سریال «یادآوری» به دوران دفاع مقدس اشاره دارد که خواهید دید ما با احترام تمام به شهدای وطنمان آن بخشها را ساختیم. به وجود پرچم در پلانها اهمیت میدادم. به هر حال اگر قرار است کار من نماینده کشورم و وطنم باشد من خیلی چیزها را رعایت میکنم چه وقتی که بازار سنتی تهران را نشان میدهم و چه وقتی که پالتسازی در میدان شوش و چه آنجایی که طبقه ۲۴ برجی لوکیشن ما بود.
فکر میکنید سریال آنطور که باید مورد استقبال مخاطب قرار گرفته است؟
ما 240 جلسه تصویر برداری کردیم و تمام دقت و تلاشم را برای انجام بهتر کار گذاشتم و الان خوشحالم که مخاطب با سریال ما همراه شده است، آن هم در زمانی که بعضی سریالهای متوسط مردم را نامید کردهاند.
برای هر بازیگر یا نویسنده و یا کارگردان در طول عمر کاریاش کم پیش میآید که با مخاطب میلیونی همراه شود. تجربه لذتبخش و غریبی است که بدانی مردم تماشایت میکنند و مردم ما بینندههای سختگیری هستند که به آسانی راضی نمیشوند. الان کتمان نمیکنم که بسیار خوشحالم. دو سال از عمر من صرف این سریال شد. دو سال است که من بیشتر از شبی پنج ساعت نخوابیدهام و هنوز هم کارم تمام نشده و این روزها به خودم میگویم که این کار به خستگیها و عصبی شدنها و ناراحتیها و سختیهایش میارزید.
به جرئت میگویم در ساخت این سریال از هیچ چیز سرسری نگذشتم بیشترین تلاشم را برای رسیدن به کیفیتی بالاتر به کار بردهام. روزهای خیلی سختی را پشت سر گذاشتیم و حالا از اینکه از اطرافیانم میشنوم بسیاری مردم از دیدن کانالهای ماهواره به دیدن سریال «یادآوری» روی آوردند به شدت خوشحالم. و این هشداری است برای مسئولان تلویزیون که با ساخت سریالی که قصه پرکشش و جذابی برای مردم داشته باشد و استانداردهایش کمی بالا باشد میتوان امیدوار بود مردم به سراغ دیدن ماهواره نروند.
معتقدم انتخاب اول هر ایرانی در وهله اول کانال و فیلمی ایرانی است و اگر در کانالهای ایرانی فیلم و برنامهای مناسب نبینند سراغ ماهواره میروند. مردم ما مردم خوبی هستند و لیاقتشان بهترین هر چیزی است. تلاش کردم اندازه فهم و دانش و تجربهام کاری در خور نگاه مردم کشورم ارائه کنم و امیدوارم موفق شده باشم.
58247
نظر شما