مسعود سلطانی فر با بهره گیری از تجارب 30ساله خود در عرصه مدیریت کلان و شناخت از ظرفیتهای فرهنگی ، گردشگری و صنایع دستی ایران زمین با بهره گیری از توان متخصصان این عرصه سازمان میراث فرهنگی کشور را که در دوره دولتهای نهم و دهم شخم زده شده است در مسیر رو به رشدی قرار دهد.

راقم این سطور تاکنون در حمایت از هیچ شخصی به قلم زحمت نداده است.البته ناگفته نماند در جریان برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در ادوار هشتم ،دهم ویازدهم درحدتوان در حمایت ازبرنامه های نامزد مورد نظرخود آنهم مشروط به اینکه درصورت پیروزی علاوه بر وفای به عهد با مردم نسبت به تقویت فضای نقد و ارایه پیشنهاد اهتمام ویژه ای مصروف نماید به قلم و زبان خویش زحمت روا داشته است ودرهمین راستا حتی دریازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری که از نامزدی و برنامه های دکترحسن روحانی حمایت کرد، درطول 6 ماه گذشته با انتشار مطالبی در سایتها و جراید خبری دیدگاههای حمایتی وانتقادی خودرا نسبت به مواضع وعملکرد دولت تدبیر وامید به سهم خویش و برحسب وظیفه ملی منعکس نموده است و کماکان ادامه دارد .

این نخستین باراست که برخود فرض دیدم در رابطه با مدیری که هنوز مهر حکم انتصابش خشک نشده وشاید از شورای شهر به سازمان میراث فرهنگی گام ننهاده ،درمعرض بی مهریها وقضاوتهای غیرمنطقی قرار گرفته مطلبی بنویسم .

ازمنظر مدیریتی ارزیابی وپیش قضاوتی از مدیری که هنوز کار خودرا آغاز نکرده و خودرا در پست جدید در بوته آزمایش قرارنداده است وانتقاد ازاو اصولی ومنطقی بنظر نمیرسد .

منتقدین درشرایطی انتصاب مسعود سلطانی فر به ریاست سازمان میراث

فرهنگی را تهدید این سازمان بواسطه سیاست‌زدگی و تخصص‌زدایی ارزیابی میکنند که در دوره دولتهای نهم ودهم که اکثریت ساختارهای سیاسی، اقتصادی وفرهنگی کشور در معرض تخریب بود حداقل باین گستردگی زبان به بیان نگشودند.

 

قابل تامل تراینکه انجمنهای علمی دانشجویان باستان شناسی دانشگاههای کشور، دیده‌بان یادگارهای فرهنگی و طبیعی ایران که شبکه‌ای از انجمن‌های دوستدار میراث فرهنگی محسوب میشوند و همچنین جمعی از کارشناسان و فعالان حوزه میراث‌ فرهنگی درحالی در بیانیه‌هایی جداگانه از بی‌ثباتی حاکم بر سازمان میراث فرهنگی و گردشگری و نبود نگاه تخصص‌محور انتقاد میکنند که در دولتهای نهم ودهم و در زمان انتصاب محمدعلی نجفی چنین بیانیه هایی صادر نکردند؟!

 روز گذشته نیز جمعی از کارشناسان و فعالان میراث فرهنگی کشور در بیانیه هایی از بی‌ثباتی و ناپایداری مدیریت در این سازمان انتقاد کردند. در این بیانیه درحالی ضمن اشاره به عمر کوتاه 6ماهه ریاست محمدعلی نجفی بر این سازمان، از بی‌ثباتی مدیریتی بعنوان عامل اضمحلال میراث فرهنگی و گردشگری کشور سخن به میان آمده است که در طول 6 ماه گذشته از اینگونه انتقادات واظهارات خبری نبود .

جالبتر وقابل تامل تر اینکه در یکی از این بیانیه ها آمده است: در یک دهه گذشته، تغییرات پی در پی مدیریتی در کنار سیاست‌زدگی و تخصص‌زدایی زمینه‌ساز بروز مصایب، آسیبها و لطمه‌های جبران‌ناپذیری به میراث فرهنگی

و گردشگری کشور شده است. سوال از این دلسوزان متخصص این است که اگر دریک دهه گذشته سازمان میراث فرهنگی کشور شخم زده شده است چه ربطی به انتصاب مسعود سلطانی فر دارد؟

 

همچنین در ادامه این بیانیه ظاهرا دلسوزانه و کارشناسانه با انتقاد از "محمدعلی نجفی" که با شفافیت، صراحت و صداقت بیشتری درباره سرنوشت این سازمان با بدنه کارشناسی، کنش‌گران و متخصصان آن به گفت وگو ننشسته، سخن گفته شده است ! سوال این است که این انتقاد چرا درزمان صدرات6 ماهه آقای نجفی براین سازمان صورت نگرفت ؟ واساسا چه ربطی به آقای سلطانی فر که هنوز کارخودرا دراین سازمان شروع نکرده است دارد؟ 

همچنین آیا عقلایی تر نیست که رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی به جای اینکه از هزینه بر بودن هر تغییری در سازمان میراث فرهنگی و عدم حل زودهنگام مشکلات به وجود آمده در این سازمان سخن بگوید ضمن ملاقات با رییس جدید این سازمان نظرات خودرا بایشان ارایه نماید؟

انتصاب مسعود سلطانی‌فر ظاهرا ازآنجا چندان به مذاق فعالان این حوزه خوش نیامده است، که او هیچ سابقه ای در زمینه میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری ندارد. سوال این است که آیا روسای پیشین این سازمان درگذشته دارای سوابق درخشان چندین ساله دراین حوزه بوده اند؟ اگر مسعود سلطانی فر دراین حوزه سابقه ندارد حدااقل سوابق مدیریتی ایشان بعنوان حدااقل سه دوره استاندار و یک دوره معاون سازمان تربیت بدنی که از

روسای سازمان میراث فرهنگی در دولتهای نهم ودهم ازفرش به عرش رسیدند بسیار بیشتر وکیفی تر است.وانگهی تا آنجا که نگارنده اطلاع دارد آقای سلطانی فر که در چهار استان مختلف کشور یک دوره بعنوان معاون وسه دوره بعنوان استاندار به ملت ایران خدمت کرده است مگر میشود از مسایل میراث فرهنگی ، گردشگری و صنایع دستی کشور بی خبر باشد؟ چه بسا ایشان در مناطقی که خدمت کرده اند در همین امور منشاء آثار خیری شده اند که منتقدین ازآن بی خبرند.

آیا بهتر نبود و مناسب نیست اکنون بعد از پذیرش حکم ریاست سازمان میراث فرهنگی توسط سلطانی فر، بجای اینکه ازیک سو برخی مقامهای دولتی و مسولین نهادهای غیرمردمی به او تبریک نگویند و از دیگر سو بیانیه های انتقادی کارشناسان مرتبط با سازمان میراث فرهنگی نیز مرتب منتشر شود ،قصاص قبل از جنایت نکنند و ضمن تبریک به وی از نظرات کارشناسی و پیشنهادات خود که قطعا ازسوی ایشان مورد استقبال واقع خواهد شد ایشان را مطلع کنند؟

سخن آخر اینکه اگر منتقدین از سعه صدر لازم برخوردارند و واقعا دلشان به میراث فرهنگی ، مسایل گردشگری و صنایع دستی کشور میسوزدو دغدغه اشتغال زایی هاو درآمدهای حاصله ازآن وتاثیرات بهبودوضعیت این سازمان بر معرفی ایران اسلامی به جهانیان ر ا دارند وهمچنین هدف درانفعال قراردادن رییس جدید سازمان را برای امتیازگیریهای لازم پیگیری نمیکنند !ضمن احترام به تصمیم رییس جمهور و آراء چند میلیونی مردمی که به ایشان

رای داده اند مسعود سلطانی فر رابعنوان فردی که مدیریت کلان را در سه دهه گذشته تجربه کرده و از رده کارشناسی به سطوح بالای مدیریتی نایل نگردیده است، از نظرات کارشناسی خود آگاه سازند و انتقادات سازنده را به چند ماه پس از شروع فعالیت او موکول نمایند.

بدیهی است دردوره تمدن الکترونیک پسا مدرنیته کنونی سیستم مدیریت مشارکتی که با پیوند مدیریت کلان و بهره برداری از منابع انسانی متخصص میسر میگردد بهترین شیوه برای بهینه سازی ساختاری و رسیدن به اهداف موردنظر می باشد.

با آرزوی موفقیت برای مسعود سلطانی فر و همکاران دلسوزش در سازمان میراث فرهنگی ،گردشگری و صنایع دستی

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 336163

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
7 + 8 =