۰ نفر
۲۴ بهمن ۱۳۹۲ - ۰۷:۵۳

این روزها همه از امنیت حرف می زنند همه امور به نحوی با امنیت مربوط می شود حالا از امنیت غذایی بگیر تا ... اما من هنوز به دلایلی معنی دقیق کلمه امنیت را نفهمیده ام

1- چند ماهی هست که ساختمانی چسبیده به آپارتمان ما که متعلق به یک رسانه جدید التاسیس در سه چهار سال اخیر است یک آنتن بلند زده اند که روی آن هم چند بشقاب و مکعب فلزی است همسایگان می گویند( ما که ندیده ایم) از روی این بشقابها پارازیت محلی روی ماهواره ها می اندازند و طبق گفته بعضی از مسئولان وزارت بهداشت سرطان زا هم هست حالا ما به فرزندکوچکمان می گوییم موقع بازی و بدو بدو از آن طرف اتاق استفاده کند خودمان هم که لاجرم برای دیدن تلویزیون باید تکیه به دیوار مشترک با آن رسانه محترم بدهیم ژاکت سربی سفارش داده ایم تا انشالله خود و فرزندمان در آینده دچار سرطان نشویم
2- جایتان خالی چند روز پیش در منزل به اتفاق خانواده زرشک پلو با مرغ می خوردیم در همان حال یک روزنامه را هم تورق می کردیم نوشته بود مقداری از برنجهای هندی سرطان زا جمع آوری شده اما مقداری از آنها هم با برند ایرانی توسط فروشندگان سودجو به فروش می رسد. به دلمان بد نیاوردیم خدارو شکر برنجمان ایرانیست اما..... خب بگذریم در صفحه بعد یک مسئول میدانهای تره بار اعلام کرده بود اکثر مرغها آلوده به سموم و یا آنتی بیوتیک هستند و سبزی خوردن ها و صیفی جات با آب فاضلاب آب یاری میشوند . خیلی ناراحت شدیم یک لیوان آب برای خودمان ریختیم که در صفحه دیگر نوشته بود آب برخی مناطق تهران هم نیترات دارد آب معدنی هم که به فروش می رسد اکثرا تاریخ گذشته و زیر آفتاب مانده است و سرطان زاست . نوشابه ها هم اکثرا با وجود گاز و قند مصنوعی پوکی استخوان و دیابت می آورد.....خلاصه ناهار زهر مارمان شد.
3- در ایام برف در هفته قبل که فشار گاز کم شده بود مشعل شوفاژخانه ما خاموش شد و دیگر روشن نشد پسر کوچکمان هی میامدو می گفت بابایی هوا خیلی سرده اعصابمان خورد شد زنگ زدیم آقای نعمتی شوفاژکار محلمان گفت پایش شکسته نمی تواند بیاید پرسیدیم چرا؟ گفت : صبح زود رفته توی صف سبد کالا مردم هولش داده اند پایش رفته وسط میله های پل فلزی روی جوی آب. زنگ زده اند ماموران جان برکف آتش نشانی آمده اند دستگاه اره برقی شان را آوردند ولی روشن نشد گفتند یک قطعه این ابزار که یک پیچ راست گرد است آلمانیست و به دلیل تحریمها دیگر وارد نمی شود خلاصه با تیغ اره فلز را بریدند اما علیرغم عملیات محیر العقول آتش نشانی پای آقای نعمتی شکسته بود خلاصه شومینه را روشن کردیم اما تاصبح از ترس گاز گرفتگی و قاتل خاموش نخوابیدیم.
4- یک روزبعد از ظهرکه خودمان را به مریضی زده و سر کار نرفته بودیم تصمیم گرفتیم به اتفاق خانواده برای تفریح برویم درکه . در پارکینگ را که بازکردیم دیدیم یک مامور راهنمایی و رانندگی در را دوباره بست و گفت : آقا تردد خودرو های فرد امروز از در خانه ممنوع است. پرسیدیم چرا ؟ گفت: شاخص آلودگی مرز اضطرار را رد کرده و هوا به شدت برای همه به جز کارمندان بانک ، اصحاب رسانه برخی دانشجویان و چند صنف دیگر سرطان زاست شما هم معلومه حالت خوب نیست برگرد خونه ات.....خلاصه از خیر گردشگری گذشتیم برگشتیم سر کار به همه گفتیم ناغافل خوب شدیم.
5- این پسر کوچک ما شیر پاکتی خیلی دوست دارد روزی یک عدد در کیف مهد کودکش می گذاریم تا نوش جان کند اما چند روزیست که شنیده ایم داخل این شیرها به جای ماده نگه دارنده وایتکس میریزند که در بلند مدت سرطان معده و مری و روده و چه وچه می آورد اما هر کاری کردیم نتوانستیم به بچه حالی کنیم سرطان یعنی چه برای همین هرروز صبح جلوی چشمهایش یک پاکت شیر داخل کیفش می گذاریم بعد دوباره در یک عملیات محیر العقول آن را یواشکی برمی داریم دیگر اومی داند و مربی های مهد کودک.
6- یک روز صبح در یکی از بزرگراههای تهران برای رسیدن به سر کار تردد می کردیم در خط وسط اتوبان میرفتیم که دیدیم یک اتوبوس واحد که گویا از ساعتش جامانده بود با سرعت 100 کیلومتر در ساعت از دور پشت ما چراغ می زند که یعنی راه بده که ترمزی در کار نیست آمدیم برویم خط سبقت دیدیم یک ون مسافر کش با سرعت از دور چراغ می زند که عمرا راه بدهم بی خود راهنما نزن راهنمای راست را زدیم برویم خط کند رو ، دیدیم یک وانت نیسان که بار میلگرد زده بود با سرعت در حال چراغ زدن است خلاصه پا را گذاشتیم روی گاز و با سرعت 110 کیلومتر در ساعت خود را از مهلکه رهاندیم اما چند روز بعد مسئول ساختمان یک پاکت نامه به ما داد که به خاطر تخطی از سرعت مجاز جریمه چربی شده بودیم.

دیروز آقای نوبخت عزیز داشتند درباره امنیت غذایی مردم صحبت می کردند خیلی حرفهای خوبی زدند اما من هنوز آن قسمت از حرفهای ایشان و دیگر مسئولین محترم که به امنیت ربط دارد را درست متوجه نمی شوم انشالله که اشکال از گیرنده باشد اما از فرستنده محترم خواهشمندیم اگر نقصی در تعریف واژه امنیت پیش آمده است خودشان لطف کرده و این نقص را برطرف کنند تا یک آب خوشی از گلوی ما و خانواده پایین برود.در این مدت این قدر از بین موانع امنیتی مانور داده ایم سرمان گیج می رودالبته شاید هم از پارازیت ها باشد(همسایه ها می گویند البته).

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 338253

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 8 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 2
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بی نام A1 ۰۸:۰۵ - ۱۳۹۲/۱۱/۲۴
    7 0
    عالی بود اقایان محترم شما این مشکلات هوا وغذای مارو حل کنید بقیه پیشکش
  • عباس A1 ۰۸:۳۳ - ۱۳۹۲/۱۱/۲۴
    6 0
    دست شما درد نکنه. واقعا عالی بود. اما متأسفانه گوش شنوایی برای این شنیدن این دردهای بزرگ وجود ندارد!