آنها که از این امر به شعف آمده بودند چنین کامنت هایی را ثبت کردند:دلم تنگ شده برای دیدن برف،زیبایی، سکوت، آرامش یا آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا؟
امیر هم کاربری بود که از حس خود نوشت: من موقع باران وبرف همیشه دلم شاد شاد شاد میشود و خدا را شکر میکنم
حسنی نیز کاربری بود که نوشت: فقط یک نقاش می تونه به این زیبایی ترسیم کند.درضمن همانطوری که درقران امده درروز قیامت به اندازه یک چشم بهم زدن کوه ها مثل پنبه زده شده میشه حکایت این عکسه که فقط ده روز به بهار مونده برف بیاد واین نقاشی به این زیبایی ترسیم شود.
کاربری بدون نام هم با بیان اینکه لطف الهی را نباید نادیده گرفت نوشت:لطف الهی همیشه شامل حال بندگان خود میشود.
همه نظرات این قدر خوشحال نبودند. برخی هم ماجرا را از زاویه منتقدانه نگاه کردند. سینا کاربری بود که ضمن آنکه از خدا تشکر کرده بود، نوشت:دمت گرم؛ برفت هم برای بالا شهریهاست؛ریز گردهات هم برای ما پایین شهریها.
در مقابل کاربری مشکل را به سازمان محیط زیست مرتبط دانست و نوشت:عزيزم اگر محيط زيست توسط بساز بفروش ها از بين نرفته بود و توش برج و مركز خريد نمي ساختند تهران بارندگي بيشتري داشت و همه جا حتي جنوب شهر هم برف داشت.
کاربرانی هم بودند که از این میزان هم بیشتر بدبین بودند. کاربری بدون نام پیش بینی کرده که چند سال دیگه خواهیم گفت قدیما یه فصلی داشتیم بنام زمستون که از اسمان یه چیزای سفیدی میومد که بهش برف میگفتند.
مجموعه نظرات کاربران درباره این خبر را اینجا ببینید.
/212 17
