۰ نفر
۲۰ فروردین ۱۳۹۴ - ۰۳:۳۰

حمید احمدی

پس از ماه ها مذاکرات فشرده و کم سابقه در نهایت هفت قدرت جهانی و منطقه ای شامل ایران و پنج بعلاوه یک با دستیابی به راه حل هایی برای موضوعات مورد اختلاف، موفق به صدور بیانیه ای شدند که به بیانیه لوزان (یا بیانیه سوئیس) مشهور شد. بیانیه لوزان در واقع چارچوب کلی توافق جامع نهایی را که نگارش آن هنوز شروع نشده، مشخص می کند. بیانیه ای که حامیانی امیدوار و مخالفانی دلواپس دارد؛ مخالفانی سرسخت از تهران تا واشنگتن. فصل مشترک این طیف وسیع مخالفان اصرار آنها بر ایده "به زانو در آوردن" یکی از طرفین این مذاکرات است. غافل از اینکه هنر دیپلماسی ایستاده دست دادن طرفین مذاکره است و نه شکستن یکی از آنها. اصولا کسی برای جنگ کردن و به زانو درآوردن مذاکره نمی کند.
در اینکه بیانیه لوزان اتفاقی خاص و مثبت در روابط بین الملل معاصر است تردیدی نیست. توافقی که سایه توسل به جنگی جدید را در منطقه پرآشوب خاورمیانه کم رنگ کند، نمی تواند اتفاق خوبی نباشد. اهمیت خلق این بیانیه را زمانی می توان بیشتر احساس کرد که بتوانیم وضعیتی را تصور کنیم که در آن مذاکرات شکست خورده باشد و دیپلماسی دستان خود را به نشانه تسلیم بالا برده و هر دو طرف بی هیچ نتیجه ای به پایتخت های خود برمی گشتند. یا تصور کنید پس از شکست مذاکرات چه کسانی در منطقه پرآشوب و ملتهب خاورمیانه از این شکست خوشحال می شدند. به عنوان یک ایرانی، تصور همین دو فرض برای ما کافی است تا از آنچه پس از ماه ها مذاکره و سخت کوشی تیم مذاکره کننده هسته ای به دست آمده است، راضی باشیم.
با گذشت حدود یک هفته از صدور بیانیه لوزان و فروکش کردن موج خوشحالی ها و التهاب مخالفت های داخلی، شاید بهتر بشود در خصوص آن اظهارنظر کرد و به ارزیابی واکنش های مثبت و منفی به آن پرداخت.
واکنش افکار عمومی داخلی ایران و در سطح جهان (واکنش های منطقه ای نسبتا متفاوت بوده است)‌ نشان می دهد رضایت عمومی مطلوبی از آنچه در لوزان رخ داده است وجود دارد. خیلی سخت نیست که ادعا کنیم برای افکار عمومی ایران در کف جامعه اهمیت دستیابی به بیانیه لوزان و به صورت کلی روندی که در ماه های اخیر در این ارتباط طی شده در سه نکته زیر نهفته است:
1) اصل رسیدن ایران به توافق با پنج بعلاوه یک؛
2) سرنوشت نهایی تحریم ها؛ و
3) مشاهده ادبیات و نشانه های نسبتا مسالمت جویانه ای که در ماه های اخیر بین ایران و آمریکا وجود داشته است.
در واقع بازخوردهای مثبت اجتماعی و رضایت عمومی جامعه از بیانیه لوزان حول سه محور اصلی فوق قابل مشاهده است و این نکته نیز می تواند درست باشد که شاید اکثریت جامعه به جزئیات آنچه مذاکره شده و توافق شده و بعدها خواهد شد، توجهی نکنند. توجه افکار عمومی حول سه محور مذکور نشان می دهد که برای جامعه بیش از آنکه جزئیات چنین رویدادهایی در سیاست خارجی مهم باشد بهبود عمومی در حوزه روابط خارجی ایران با جهان دارای اهمیت است که می تواند بر زندگی روزمره آنها تاثیرگذار باشد.
در مقابل، منتقدان که بر برخی از آنها می توان نام مخالفان بیانیه لوزان را هم نهاد، نیز حول چهار موضوع اصلی اقدام به نقد و به زیر سئوال بردن بیانیه و تلاش های تیم مذاکره کننده کرده اند:
1) متون فارسی و انگلیسی بیانیه قرائت شده توسط دکتر ظریف و خانم موگرینی که به زعم برخی از منتقدان دارای محتوایی متفاوت بوده اند،
2) سرنوشت نهایی فردو و اراک،
3) تعداد سانتروفیوژها در نطنز،
4) زمان برداشته شدن تحریم ها.
برخلاف موافقان، مخالفان بیانیه لوزان بر پایه راه حل های توافق شده و چارچوبی که براساس این بیانیه تعیین شده، ورودی زودهنگام و تاحدودی عجولانه به جزئیات داشته اند. گروه مخالفان و منتقدان بیانیه لوزان برپایه اصول کلی توافق شده در لوزان، از هم اکنون جزئیاتی که قرار است در ماه های آینده و برای نهایی کردن متن توافق جامع مشخص شود، را به زیر سئوال برده اند. در این مدت کوتاه از زمان صدور بیانیه لوزان، وزیر خارجه تلاش کرده در کنار سایر امور جاری در حوزه سیاست خارجی و با وجود تحولات وسیعی که دستگاه دیپلماسی کشور را در حوزه هایی بغیر از مذاکرات هسته ای به خود مشغول کرده است، به هر یک از محورهای اصلی 4گانه فوق پاسخ های در خور بدهد. پاسخ هایی که هم افکار عمومی داخلی (حامیان توافق) را راضی نگه دارد و هم از التهاب مخالفان و مخالفت ها بکاهد و مهمتر از همه به تعبیر ایشان لطمه ای به آینده مذاکرات نیز نزند. اینکه فردو تبدیل به مرکز پیشرفته توسعه و تحقیق در زمینه هسته ای و سایت اراک نیز بازطراحی خواهد شد و اینکه تعداد 5 هزار سانتروفیوژ در سایت نطنز به فعالیت ادامه خواهند داد یعنی حضور ایران در یک مشارکت بین المللی در حوزه هسته ای و تمام این ها حامل یک پیام است که قدرت های بزرگ دنیا توافق کرده اند که برنامه هسته ای صلح آمیز ایران را به رسمیت بشناسند و از موضع سالهای گذشته خود مبنی بر تعطیلی کامل این برنامه عقب نشینی کنند.
برخلاف نظر مخالفان بیانیه لوزان، یکی از اصلی ترین نقاط قوت توافقات کلی که طی بیانیه لوزان صورت گرفته است و شاید نکته درخشان آن، قرار دادن تمامی تحریم های هسته ای در سه سطح بین المللی، چندجانبه و یک جانبه در یک ظرف و لغو و متوقف شدن تمامی آنها پس از اجرای توافق جامع است. اینکه تمامی تحریم های هسته ای شامل مجموعه ای پیچیده و بهم تنیده از اقدامات محدود کننده که پس از سالها اجرا تبدیل به جزئی لاینفک از تعاملات و ارتباطات ایران با جهان شده است و علی رغم ظالمانه بودنشان، بخش قابل توجهی از آنها از مشروعیت قطعنامه های شورای امنیت نیز بهره می برند، به شکلی واحد دیده شده و همه آنها پس از طی یک فرآیند مشخص از پرونده ایران خارج می شوند را می توان بالاترین دستاورد مذاکرات اخیر دانست. اهمیت این موضوع زمانی مشخص می شود که به این نکته توجه شود که برنامه هسته ای ایران همچنان به فعالیت خود ادامه خواهد داد.
اگر بخواهیم برداشت مخالفان از متفاوت بودن متن نسخه فارسی و انگلیسی بیانیه لوزان را به صورتی مثبت مورد توجه قرار دهیم می توانیم بگوییم که بخشی از این تفاوت که این گروه به آن رسیده اند می تواند ناشی از تفاوت های زبانی بین دو زبان انگلیسی و فارسی و یا فهم متفاوت آنها از ترجمه فارسی متن انگلیسی بیانیه باشد که توسط خانم موگیرینی قرائت شد. بعید به نظر می رسد که متون قرائت شده در زمان تهیه از روی همدیگر ترجمه شده باشند. یعنی ابتدا یکی از دو متن فارسی یا انگلیسی به عنوان متن اصلی تهیه و نسخه دیگر از روی نسخه اولیه و اصلی (که می تواند انگلیسی یا فارسی بوده باشد) تهیه شده باشد. علاوه بر آن، باید به این نکته نیز توجه داشت که با حصول توافق، طبیعی است که هر یک از طرفین برداشت مطلوب و مورد نظر خود را در بیانیه ای که برای اعلام نتایج مذاکره تهیه می کنند، منعکس و اعلام نمایند. هر دو طرف باید پاسخگوی افکار عمومی خود باشند و آنچه در مذاکرات به دست آورده اند را به اطلاع آنها برسانند.
ایران و پنج بعلاوه یک به زودی کار بر روی نگارش متن توافق جامع را آغاز خواهند کرد. قطعا در این مرحله حساس براساس چارچوب ها و کلیات توافق شده، تمامی جزئیات برای مکتوب شدن مورد مذاکرات فنی قرار خواهد گرفت. بسیاری از ابهامات و سئوالاتی که در این مقطع بر روی جزئیات توسط مخالفان و منتقدان مطرح می شود در مرحله نگارش متن پاسخ داده خواهد شد. آنچه بین ایران و پنج و بعلاوه یک در حال مذاکره است از چنان اهمیتی برای امنیت منطقه ای و بین المللی برخوردار است که مبهم رها کردن جزئیات به نفع هیچ یک از طرفین نخواهد بود و قطعا هیچ یک از آنها نیز چنین قصدی ندارند.
وجود مخالفانی دلواپس در کنار طیف وسیعی از موافقان بیانیه لوزان امری طبیعی است. به همان اندازه که تیم مذاکره کننده هسته ای می توانند از حمایت های موافقان انرژی و انگیزه بگیرند، می توانند مخالفت های داخلی را پشتوانه ای برای ایستادگی در مقابل طرف های مقابل بویژه هیات آمریکا قرار دهند که آنها نیز خود را تحت فشار کنگره ای سخت گیر و غیرمنعطف می بینند و از وجود این مخالفت های اعضاء تندرو کنگره، در مذاکرات به نفع مواضع خود استفاده خواهند کرد.
شاید اگر برخی از منتقدان داخلی عملکرد تیم مذاکره کننده هسته ای تجربه تنها یک ساعت مذاکراتی در این سطح را داشتند، نسبت به آنچه پس از ماه ها به دست آمده است موضعی متفاوت می گرفتند.

کارشناس امور بین الملل

4949

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 408098

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
4 + 9 =