الله کرم بلافاصله بعد از حرف های بخش ابتدایی گفته های زیباکلام ، در پاسخ به او گفت:«من فقطدو نکته را یادآوری می کنم. ایشان گفتند آقای«...» در دولت اصلاحات که گفتند هیچ توهینی به دانشجویان نکردند ، در آخرین جلسه دانشجویی اش به دانشجویان توهین کرد و گفت از جلسه بیرون تان کنم و می گویم دستگیرتان کنند. این ها توهین نیست؟» او سپس زیباکلام را متهم کرد به تحریف حرفهایش درباره دو قطبی شدن جامه و ادامه داد:«
درباره بحث قطبی کردن ،ایشان حرف های مرا تحریف کرد. من نگفتم دو قطبی بودن بد است. گفتم کاری که دولت کرده ،باز تولید سیستم مخرب قطبی است. الان رقابت تبدیل به خشونت شده و دکتر حرف مرا تحریف کرده است. من در ابتدای حرفهایم مثالم را زدم که توی بحث هسته ای وقتی رئیس جمهور منتقدان را متهم می کنند به بیسوادی ، آیا سعید زیباکلام (برادر اصولگرای صادق زیباکلام) بیکار یا کم عقل است؟ البته دیگر مثال نمی زنم چون می خواهم وقت بیشتر به دکتر بدهم که حرف بزند اما امیدوارم که حرف تکراری نزند. این نوع از حرف هایش را زیاد شنیدیم. اینکه بگوید مردم در دوره احمدی نژاد اجازه حرف زدن نداشتند و الان آزادی شده را مردم نمی پذیرند. مردم در همه دوران انقلاب می توانستند حرف بزنند. اتفاقا در دولت قبلی در همان مجلس تندترین حرف ها زده شد.
ولی الان یک جریان تحقیر می شود و نوعی تفرعن حاکم است. شما حرف های آقای زیباکلام را ببینید ایشان مرا با کلمه سردار الله کرم خطاب می کند. او می خواهد طرف مقابلش را خشونت طلب نشان دهد. که مثلا یک نظامی چرا باید بیاید دانشگاه یا حرف سیاسی بزند . اتفاقا من در علم در یک درسی شاگردشان بودم. از نظر آکادمیک ایشان دکتری صلح گرفته . اینکه چطور این دکتری را گرفتند را فقط خودشان می دانند اما من هم دکتری مدیریت استراتژیک دارم و هم دکتری علوم سیاسی.البته از این حرفش ناراحت نیستم. من افتخار می کنم که سردار هستم. من دنبال جهاد بودم و هستم.مردم ما را حافظ انقلاب قرار دادند . همین اوایل مناظره امیدوارم که از این ادبیات که سخیف به کار گرفته نشود. آن نگاه تفرعنی وجود نداشته باشد. این نوع ادبیات شایسته این افراد نیست. الله کرم جزئی از این مملکت است که برابر دشمن ایستادگی کرده و بعد هم همراه جامعه خندیده و گریه کرده و دست به توهین نزده اما همچنان این توهین ها را از سوی مقابل می بینیم . نکات دیگر هم دارم اما پیش خودم نگه می دارم. برای استادم احترام قائلم و مطالبش را می گذارم برای بعدها بین خودمان.
سئوال بعد برای ادامه مناظره دوباره بر می گشت به بخش مغفول مانده سئوال اول. نسبت دولت با اصولگرایان یا اصلاح طلبان ؛«
من فکر می کنم رابطه دولت با اصولگراها رابطه یک طرفه ای بوده که همراه با توهین بوده است. مدام توهین به مجلس اصولگرا صورت گرفته است. در عید امسال ایشان می گوید مجلسی شایسته ملت را بسازیم. ایشان یک حقوقدان است و می داند چه حرفی را می زند. مثل آقای زیباکلام که مرا سردار می خوانند و می دانند چرا چنین واژه ای به کار می برند.
{زیبا کلام می گوید نمی دانم شما را حاج آقا صدا کنم ، سردار یا دکتر ، هرکدامش را بگویم ، می گویی مسخره می کنم و الله کرم پاسخ می دهد می داند که پشت حرف های زیباکلام نکاتی خوابیده است که همه حاضرین گرفتند.}
من حرفم را ادامه بدهم . وقتی رئیس جمهور این حرف را می زند ، یک حقوقدان این حرف ها را در سال انتخابات می زند می خواهند برای شورای نگهبان مشکل ایجاد کنند.وقتی می گویند خبرگانی برای افکار عمومی بسازیم ، این ها حرف های روحانی است و معطوف منفی دارد. آنها می گویند جوی در مطبوعات حاکم کنیم که شورای نگهبان نتواند رد صلاحیت نکند ، یعنی می خواهند جلوی قانون را بگیرند. البته به طیف رضاخانی نمی شود ایرادی گرفت و این دوستان اصولا قانون را قبول ندارند. رابطه تحقیر دارند به قانون.می گویند پایداری فحش سیاسی است. منطق شان به جهنم فرستادن این هاست. نهادهای انقلابی را می گویند اگر پول و گلوله نشریه یک جا جمع شود ، سلمان و ابوذر هم باشند منحرف می شوند .این بی قانونی و تهمت به نهادهای انقلابی است که در راسش افراد مجاهد حاضر هستند. این ها تونل هایی زدند برای مردم را داریم می بینیم ، لوله های گاز را برای سازندگی ساختند و حق شان این تهمت ها نیست. یا درباره خبرگان می گویند خبرگانی می خواهیم که ثبات کشور را تامین کند.اگر شما و هاشمی رای نیاورید دیگر خبرگان بری ثبات کشور نیست؟چرا بی قانونی؟
او سپس درباره اصلاح طلب ها حرف زد و گفت:«اگر بخواهم رابطه این ها را با دولت بگویم ، دکتر وجه شما با حجاریان چی هست؟مدرن ها این طوری اند که می گویند فلانی راقبول دارند اما انتقاد هم نگاه می کنند . این معنایش خیلی هم خوب نیست. اما دوستان اصلاح طلب دولت را رحم اجاره ای می دانند ، مکرر روی وزارت کشور و علوم فشار آوردند . در ماجرای بورسیه ها از 3 هزار نفر به 37 نفر رسید . فشارشان با جریان سازی درباره پول های کثیف به کجا رسید؟ البته بخش هایی از وزارت علوم را گرفتند و اجازه حرف زدن به اصولگرایان را ندادند. همچنان ما بر می گردیم به برخی از زمان هایی که جلوی سخنرانی ها را می گرفتند. جریان اصلاح طلب از دیوار سفارت بالا رفت. دکتر یک روزی با اصغر زاده مخالف است که چرا از دیوار بالا رفتی(من موافق آن کار هستم) یک روزی به اصغرزاده می گویند دوست عزیزم. بالاخره شما کجا ایستاده ای؟ افرادی چون دکتر ، چماق پشت سرشان است و لبخند روی لب دارند. تا بخندی می زنند توی سرت.»
او با اشاره به انتقاد اصلاح طلبان از وزارت کشور گفت:« الان درباره وزیر کشور مدام فشار می آورند که وزیر را تغییر بدهند ، می خواهند در آنجا دوره تاج زاده را تکرار کنند . می خواهند همه را تائید صلاحیت کند مثل گذشته همه را تاید صلاحیت می کنند ، این ها که سطح پایین هستند را تائید کردند و با آنها هم مصاحبه می کردند و بعد انداختند به جان شورای نگهبان ! می گویند از طریق مطبوعات فضایی بسازیم که شورای نگهبان نتواند رد صلاحیت کند. این غیر قانونی است. اصلاح طلب ها برای چی وزارت کشور را می خواهند؟ مگر نگفتند وزیر از زعمای کشور است. آیا حسن روحانی را قبول ندارند یا مشی او را نمی پذیرند؟ به نظرم باید این حرف را، بحث را با رسوایی بورسیه ها و ثروت های کثیف به سمت آخرین موضوع ببرم و متاسف باشم که گروهی که اسم نمی آورم ، الان دستم هم به سمت آقای دکتر نیست ! اما ظاهرا طرفدار روحانی هستند و در باطن تفکر حجاریانی دارد.»
او ادامه داد:«می خواهم مثالی بزنم درباره دیگر حرف های آقای روحانی و مواضع ایشان درباره آقای مهندس موسوی . رئیس دولت رئیس شورای امنیت ملی است و می داند نظام با موسوی می خواهد مدارا کند تا دشمنان خارجی دور بر ندارد.او اما توپ را به زمین مردم می اندازد. این کار حقوقی نیست. نه ببخشید اتفاقا کاملا حقوقی است ، من حرفم را عوض می کنم. این کارش کاملا حقوقی است. او می خواهد پرونده را به نتیجه برساند . برنده شدن در پرونده کار حقوقدان است. کاری به حق و باطل ندارد و باید برنده شود. او این بحث مهم را می کشاند بین مردم. این دولت با هر سخنرانی تشنج ایجاد کرده است. ایشان می گوید پلیس به جای اجرای دین باید قانون را پیاده کند. چرا نمی گذارید قانون درباره فیلترینگ و برخورد با ماهواره ها انجام شود؟ حقوقدان فقط می خواهد برنده شود. هر بار آقای روحانی حرفی می زند تشنج می سازد. مدام می گویند دزد را بگیر ، دزد را بگیر و نسبت دادنش به جریان ها زحمتکش یابحث عاشورا را با مذاکرات کنونی پیوند زدن فقط بحث حقوقدانی است. مقایسه حر با مهندس موسوی در این چارچوب است. و همچنان تحقیرها از سوی ایشان ادامه دارد.»
به گزارش خبرآنلاین، صادق زيباکلام در ادامه مناظره در پاسخ به حسين الله کرم گفت: دو طيف اصلي يعني اصلاح طلبان و اصولگرايان هستند، اگر شما اصولگرايان را در يک طيف قرار بدهيد و جريانات تند و راديکال اصولگرايي در يک طرف طيف و اعتدالگرايان يک طرف ديگر هر قدر که از طرف اصولگرا به سمت معتدل برويم رابطه دولت بهتر مي شود.
اهم اظهارات زيباکلام در ادامه مي آيد:
رابطه دولت با رئيس مجلس آقاي لاريجاني، آقاي باهنر، افراد با نفوذ مجلس مانند کاظم جلالي، با اين ها خوب بوده است. رابطه دولت با احمد توکلي هم خوب بوده است. به ميانه طيف که مي رسيم موتلفه بودند. با آن ها نه خيلي بد بوده و نه خيلي خوب بوده است. از موتلفه که رد مي شويد و به انتهاي طيف اصولگرا مي رسيم که جريانات تندرو مانند طرفداران آيت الله مصباح و احمدي نژاد و پايداري مي شود رابطه خيلي بد بوده و در واقع رابطه اي نبوده است. آن ها سعي کردند تخريب و انتقاد کنند. طيف اصولگرا در طيف راديکال و تندرو بد بوده، در ميانه طيف ولرم بوده است و در اعتدالي هايشان رابطه خوب بوده.
زیبا ادامه داد: درباره اصلاح طلبان داستان فرق مي کند. دولت روحاني تا حدودي حاصل تلاش هاي آن ها بوده است. اصلاح طلبان پس از يک دوره اي به حمايت از دولت پرداختند. آقاي هاشمي و رئيس دولت اصلاحات از روحاني حمايت کردند. آقاي عارف با اکراه کنار رفت و راه براي آقاي روحاني باز شد. در مجموع هرگونه حساب کنيد، اصلاح طلبان نقش زيادي در به وجود آمدن دولت داشتند.
اصلاح طلبان با خيلي از سياست هايش موافق بودند. با تلاش ها در جهت حل مسئله هسته اي موافق بودند. با از بين رفتن فضاي امنيتي دانشگاه ها موافق هستند. با خيلي از تصميم هاي روحاني موافق هستند.
جاهايي هست که اصلاح طلبان انتقاد دارند و همراهي نمي کنند. به عزل و نصب صورت گرفته در وزارت کشور انتقاد دارند. به برخي از نصب هايي که صورت نگرفته انتقاد دارند.
من از دراين دوسال به خيلي جاها سفر کردم. يکي از کارهايي که در ستادهاي آقاي روحاني و ستادهاي آقاي عارف بودند از عزل و نصب ها در استان ها ناراضي بودند. فعالان ستادهاي روحاني و اصلاح طلبان از عزل و نصب هايي که صورت گرفته و آن هايي که صورت نگرفته ناراضي هستند.
من براي آن ها توضيح مي دهم که ما اعتقادي به اينکه ما بلدوزر وار عزل و نصب ها را تغيير دهيم نداريم. اين بخشي از گلايه هاي اصلاح طلبان است که به وزارت کشور باز مي گردد. گله بعدي درباره زندانيان سياسي و رفع حصر است. همه مي دانند که دست آقاي روحاني نيست. اما گلايه شان هست که آيا دغدغه اين ها را هم دارند يا نه.
در کل اصلاح طلبان از عملکرد 20 ماهه روحاني راضي هستند. اين يک واقعيت گريز ناپذير است. اگر يادتان باشد يک اختلاف رسانه اي بين آقاي حجاريان و مهندس عبدي در گرفت. من طرف حجاريان را گرفتم چون درست مي گويد. ما نمي توانيم خود را از دولت آقاي روحاني جدا کنيم. ما نمي توانيم بگوييم که دولت آقاي روحاني به ما مربوط نيست. ما نسبت به کساني که به اعتبار ما رفتند به روحاني راي دادند مسئوليم.
يک بار کسي در سال 84 به من گفت که من با بند بند وجود با هاشمي مخالفم اما به او راي دادم چون تو گفتي. ما نسبت به کساني که به اعتبار گفته ما به روحاني رای دادند، مسئوليم. اگر اصلاح طلبان به روحاني راي نمي دادند او دو ميليون هم راي نمي آورد.
دولت آقاي روحاني چشم و تن و بدن و روح و جان همه اصلاح طلبان است. اگر روحاني موفق نشود، کساني که به دعوت اصلاح طلبان به روحاني راي دادند مي توانند به او بگويند چرا دوباره به حرف شما گوش کنيم. ما بايد با جان و دل از دولت روحاني حمايت مي کنيم.
ادامه دارد....
2929
نظر شما