۰ نفر
۴ تیر ۱۳۹۴ - ۱۲:۳۶

این روزها، علاقمندان دنیای تراثیات، در سوگ فقدان سترگ مردی نشسته‌اند که میراث فرهنگی ایران با نام وی عجین شده بود. زنده یاد، پروفسور شهریار عدل، بزرگمردی بود که در کنار اخلاق و ادب و انسانیت، عشق سوزانش شناخت و معرفی مواریث کهن ایرانی به جهان بود و در طول عمر بابرکت خویش، از دوران جوانی تلاش فراوانی برای پیشبردِ فرهنگ، تمدن و میراث کهن ایران زمین نمود. دکتر عدل باستان‌شناس ایرانی، کارشناس تاریخ هنر و معماری و نیز کارشناس پرونده‌های ثبت میراث جهانی در ایران به شمار می‌رفت. او با استفاده از اسناد تاریخی و عکس‌های هوایی و با بهره‌گیری از علوم چند رشته‌ای و میان رشته‌ای به شناخت، تحلیل و تفسیر متفاوتی از تاریخ و فرهنگ ایران زمین دست یافت.

دکتر شهريار عدل، در  14 بهمن ماه سال 1322 در تهران، از پدري تبريزي و مادري بسطامي، متولد گرديد؛ وي تحصیلات ابتدایی و سه سال نخست دبیرستان را در تهران گذرانيد و در سال 1338 برای ادامه تحصیل به پاريس رفت. او تحصیلات دانشگاهی خود را در مدرسه عالی علوم تاریخی شروع و همزمان در تاریخ عمومی هنر، باستان‌شناسی مشرق‌زمین و تاریخ هنرهای دوره اسلامی را در مدرسه موزه لوور نيز ادامه تحصيل داد؛ وي مدتي نيز به مدرسه معماری پاریس ـ بوزوار رفت و پس از آن، دکترای خويش را در رشته تاریخ ایران و آسیای میانه در دانشگاه سوربن پي گرفت. موضوع رساله دکتري وی "فتوحات همایون" بود که به تاریخ جنگ‌های شاه عباس در خراسان و فتح هرات مربوط بود.

عدل، پس از اتمام تحصيلات عاليه، به عضويت سازمان يونسکو درآمد و براي اینکه مطالعات و پژوهش در آسیای میانه مدنظر سازمان قرار گیرد، طرحی را در در سال 1344 تصویب کرد، و با پيگيري‌ها و تلاشهاي مستمر وي، ده سال بعد در سال 1354 مجمع عمومی یونسکو طرحی را به نام "طرح تدوین تاریخ تمدن‌های آسیای میانه" تصویب کرد؛ در آن زمان شش کشور افغانستان، هند، ایران، پاکستان، مغولستان و اتحاد جماهیر شوروی عضو و حامي تمام عیار این طرح بودند. او در سال 1355 به عضويت مرکز ملی پژوهش‌هاي علمی فرانسه (CNRS)، بزرگترين سازمان علمي ـ پژوهشي در آمد و اندي بعد به مدیريت بخش تحقيقاتِ اين مرکز منصوب گرديد. او سالها معاون امور بین الملل موسسه فرهنگی ایکوموس در ایران و ریاست کمیته بین‌المللی تدوین تاریخ آسیای میانه در يونسکو را در پاريس عهده دار بود و در سال 1358 نقش عمده‌ای در ثبت جهانی تخت جمشید، چغازنبیل و میدان نقش جهان اصفهان، در فهرست میراث فرهنگی جهان یونسکو داشت و بعدها نيز در ثبت تاريخي تخت سلیمان و پاسارگاد به نقش آفريني پرداخت. دکتر عدل در سال 1361 توانست سه قطعه فیلم کوتاه از مظفرالدین شاه را در آرشیو عکس‌های کاخ گلستان پیدا کند و آنها را برای مرمت و بازیافت به فرانسه ببرد؛ وي به اين طريق بخشي از تاريخ را از خطر نابودی نجات داد. او اوایل انقلاب، با هزینه شخصی خود به دنبال میراث به تاراج رفته ایران رفت و برخی موارد را با ارائه سند و مدارک کافی و به یاری سازمان میراث فرهنگی به ایران برگرداند؛ عدل همچنين کمک‌های زیادی در بازگرداندن شاهنامه شاه طهماسبي به ایران داشت. فعالیت‌های باستان‌شناسی‌ متعددي در ری،‌ بسطام و زوزن و حتی بلخ افغانستان انجام داد؛ مطالعات عمیق او درباره مجموعه بایزید بسطامی و حوزه تاریخی فرهنگی قومس، شهر تاریخی زوزن و مسجد نه گنبد بلخ افق جديدي به روي پژوهشگران گشود. وي پس از زلزله بم بر اين منطقه تاریخی متمرکز شد و تلاش زیادی برای ثبت جهانی اضطراری این محوطه تاریخی نموذ؛ او در مستندسازی منظر فرهنگی بم نیز بسیار تلاش کرد. دبیرکل یونسکو در ۱۳۸۸ مدال فرهنگ جهانی یونسکو، موسوم به پنج قاره را به عدل اهدا کرد.

پروفسور عدل، بر اين باور بود که: <ایران در چارچوب مرزهای فعلی یک چیز است و ایران در بُعد فرهنگی، یعنی جهان ایرانی و تمدن و استمرارش در تاریخ، یک موضوع دیگر، که لزوماً قابل انطباق نیستند. این جهان ایرانی لزوماً قابل انطباق با ایران درون‌مرزی و برون‌مرزی که بُعد سیاسی هم دارد نیست. ایرانِ کنونی یک بخشی از ایران فرهنگی است، این امر باید به ایرانی‌های درون‌مرزی که عادت ندارند به این مسائل فکر کنند تفهیم شود. مرزهای فعلی ایران، صد سال دارند؛ ایرانِ فرهنگی، به آن معنایی که برای ما دارد، مجموعه‏‌ای است که در طول زمان می‌‏تواند بزرگ و کوچک شود؛ ممکن است جهان ایرانی در یک محیطی باشد که به طور خاص ایرانی نباشد. مثلاً هند در قرن شانزدهم میلادی (قرن 10 هجری) یکی از مراکز بزرگ جهانِ ایرانی به حساب می‌آید، ولی بخشی از ایران [امروز] نیست. ایرانی‌های کنونی می‌گویند فلان جا و فلان جا متعلق به ماست، در حالی که این برداشت غلط است؛ هرات مال تو نیست؛ تو و هراتی هر دو مال یک فرهنگ هستید؛ تو و هراتی یا دیگر جاهایی که در فراسوی مرزهای سیاسی امروز ایران است، هر دو مال یک فرهنگ و متعلق به یک درخت هستید، شاخه‏‌ها و میوه‏ های یک درخت هستید و کسی به کسی اشرافیت ندارد. این یک مسأله‌‏ای است که باید ایرانی‌های امروز بفهمند ولی در فهم آن هم خیلی مشکل دارند.

این نوع برداشت غلط به مرور از اواخر دوره قاجاریه، یعنی از اواخر دوره ناصری، آهسته آهسته شروع می‌‏کند به بالا آمدن و بعد در دوران پهلوی اوج می‌‏گیرد و امروز هم اگر بدتر نشود بهتر نمی‌‏شود. امروز می‌توان گفت که یک ایرانیِ کنونی ما، حتی درس خوانده، معمولاً قادر نیست اسم دو یا سه شهر افغانستان را ببرد و یا حتی درست بداند تاجیکستان کجاست، حال آنکه احتمالاً اسم چند خیابان در آمریکا را بلد است! فکر می‌‏کنم همه در این برداشت غلط دخیل بودند. تصور نمی‌کنم مسأله سیاسی باشد. خودش آهسته‏ آهسته جلو آمد و همه دخیل بودند. نمی‌‏شود گفت که یک شخص مقصر بوده است. اگر تحقیق کنیم و موضوع را بشکافیم، در کتاب‌های درسی سرنخی پیدا می‌کنیم. "از خود بیگانه شدن" هر روز بیشتر دامن ایرانیان کنونی را فرا می‌گیرد. ما دوست داریم همیشه کاسه و کوزه را سرِ دیگران بشکنیم و خود را مظلوم بدانیم، ولی همه، فرد فرد ما مقصر است، از ماست که بر ماست. [البته] من نمی‏گویم نباید به غرب نگریست، خیر، بسیار هم قابل توجه است، اما نگرش به غرب نباید باعث عدم نگرش به شرق شود. در ایران این وضع حتی در ادبیات هم وجود دارد تا چه رسد به مطالعات باستان‏شناسی. ایرانیان تا زمان شاه طهماسب چه از نظر زیبایی و چه از نظر تاریخی هم به شرق نگاه می‌‏کنند و هم به غرب؛ البته به این شرق و غرب باد سیاسی ندهید! یعنی یک ایرانی به همان سادگی به هند می‏‌رود و گاهی به چین که به روم شرقی. در اشعار هم می‏ بینید که مثلاً نگارگران چینی با نگارگران رومی دست‏ و پنجه نرم می‌‏کنند: از دوران شاه طهماسب به بعد، چشم ایرانی‌‏ها آهسته‌‏آهسته به سوی غربی‏ ها می‏ چرخد و ایرانی‏ها کم‏ کم دید شرقی خودشان را از دست می‌دهند و این به مرور شدید و شدیدتر می‌‏شود تا به امروز که به خودباختگی مطلق رسیده‌‏ایم. ایرانی‌‏ها امروزه اسم خیابان‏‌های لس‌‏آنجلس را بلدند و نام سانت سن بلوا را شنیده ‏اند ولی اگر از ایشان بخواهید نام چند شهر افغانستان و هند را بگویند نمی‌دانند>.

پروفسور عدل سرانجام پس از عمري تلاش براي تاريخ و تمدن ايران زمين، در ۳۱ خرداد ۱۳۹۴ در پاریس درگذشت. از دکتر عدل مقالات متعددي در مورد تاریخ و جغرافیای تاریخی و آثار کومس (= قومس) در سمنان، نقاشان و صورتگران دوره صفوی، آثار تاریخی خراسان و شهر زوزن، تاریخ عکاسی و سینما در ایران منتشر شده است؛ اما دو کتابتهران پایتخت دویست ساله (مجموعه مقالات) و هنر و جامعه در جهان ایرانی، شهرت به سزايي دارد.

 

دکتر عدل به جهت علاقه عميقش به مواريث فرهنگي ايران، کتابخانه‌اش در پاريس، حاوي تعدادي از نسخ خطي بود، مرحوم دانش پژوه در سال 1358، در نشريه نسخه‌هاي خطي (دفتر 9، صص314-315)، گزارشي مختصر از برخي نسخ خطي کتابخانه شخصي وي ارائه نموده است که به عنوان ختامه مسک تقديم خوانندگان مي‌گردد.

 

الف) جغرافيا و تاريخ، تأليفِ حافظ ابرو (متوفاي 834ق) تأليف به دستور شاهرخ تيموري

آغاز: <حمد بي حد و ثناي بي عد قادري را سزد ... بعد از حمد و سپاس تبارك و تعالي جلت عظمته ... بر عالميان واصح باشد...>.

كاتب: محمد مابا كاتب القرآن، تاريخ كتابت: روز سه شنبه رجب 1229ق، محل كتابت: ارومي، قطع: رحلي

اين نسخه بابت پيشكش بُداق حاكم مكري هنگامي كه در سنقر بوده، در ذي القعده 1235 داخل كتابخانه امان الله خان اردلان والي كردستان شده و در سال 1240 و ربيع الثاني 1243 از آن خسرو بوده و در 15 محرم 1245 با امضاي همين خسرو، آن را به محمد عليا داده است.

 

ب) ردايف الاشعار، سرايشِ ناشناخته

به خط نستعليق، كاتب:محمد وفائي بن حاجي رحيم، تاريخ كتابت: روز شنبه 29 رمضان 1244، محل كتابت: بافق؛ نام شاعران در هامش به خط شنگرف، با سرلوح ، خريداري خسرو در 1331ق.

 

ج) قابوس نامه، تأليفِ عنصر المعالي کيکاووس بن اسکندر (قرن 5ق)

آغاز: <آورده اند كه شاه جهان پادشاه چهار پسر داشتند ...>.

به خط نستعليق، كاتب: گويا به خط هدايت با نقل از خط او، تاريخ كتابت:سده 13ق، با ديباچه هدايت به نام محمد شاه غازي.

 

د) احوال بانو ممتاز محل و تاريخ روضه ممتاز محل يا تاريخ تاج محل، با ترجمه هنز والس بن رام حرواس

به خطّ شكسته نستعليق و سياق، تاريخ كتابت: سده 14، قطع: رحلي.

 

هـ) ديوان حافظ شيرازي

بخطّ شكسته نستعليق تاريخ كتابت:سده 14ق، با سرلوح، قطع: ربعي.

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 429645

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 1 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 2
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بی نام RO ۱۲:۴۷ - ۱۳۹۴/۰۴/۰۴
    36 1
    خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد
  • بی نام IR ۱۳:۳۳ - ۱۳۹۴/۰۴/۰۴
    15 1
    روز تشییع جنازه: یکشنبه هفت تیر ساعت 9 و نیم از مقابل موزه ملی ایران