چه خوب است مردمی که اینگونه بصیرت داریم، نذورات خود را نیز از سطح آش رشته و کیک و ساندیس و شله زرد به سمت امور فرهنگی هدایت کنیم

یکی از فراوان نکات دقیقی که از کودکی در مکتب پدرم خدا بیامرز آموختم، حفظ مناعت طبع در همه اوقات و امور ، خصوصا در مواجه با امور مربوط به شکم مبارک بود.

روز 22 بهمن در میان سیل خروشان مردمی که بار دیگر، صرفا و صرفا برای تجدید پیمان با نظام و رهبری و به ثبت رساندن نام خود در میان استواران در دین، پای در رکاب کرده بودند خیلی به یاد او بودم. یکی اینکه هیچ گاه دست از حمایت از انقلاب برنمی داشت ولو در سال هایی که مطرود خیلی ها شده بود به خاطر همین حمایت های بی دریغش و دیگری موضوع جالب و شاید خنده دار ایستگاه های صلواتی و حرصی که می خورد از اجتماعات شلوغ و بعضا خیلی رقت باری که در برابر این اماکن برپا می شد.

در همه زندگی ام یاد ندارم که او حتی یک بار از ایستگاه های صلواتی چیزی گرفته باشد. همیشه می گفت این هجومی که مردم برای گرفتن شیرینی و شربت و غذا و هرچیز دیگر می آورند وهن مومن و شیعه امام صادق است. می گفت صلوات می فرستم خیلی هم می فرستم اما به سمت این ایستگاه ها نمی روم. حتی در ایام جنگ با اینکه وضع رفاهی خانواده ما خیلی خوب نبود مثل همه مردم دیگر بودیم از قبل برای راهپیمایی ها بیسکوئیت و کیک از محل می خرید تا ما در مسیر او را مجبور نکنیم که از ایستگاه صلواتی برایمان چیزی بگیرد.

حتی در صف ایستادن و وارد شدن به ازدحام برای گرفتن نذری امام حسین(ع) را هم مناسب حال یک شیعه نمی دانست و همیشه در هر هیئتی که می رفتیم چه از کودکی که در حسینیه فاطمیون با دیس های روحی (روی) غدا می دادند و چه در هیئت های محلی و چه این آخری ها که دیگر مد شده نذری ها را در ظروف یک بار مصرف می دهند به همان  سهم غذای خودش اکتفا می کرد و حتی یاد دارم که این آخری ها از این ظروف یکبار مصرف استقبال می کرد. دلیلش هم این بود که می توانست غذای خودش را به خانه ببرد و با مادرم شریک شود، کاری که قدیم ها با آن ظروف مشترک روحی و یا بشقاب های مسجد و هیئت نمی شد کرد. همان موقع ها یادم هست که وقتی از هیئتی برمی گشتیم در جواب مادرم که به شوخی گلایه می کرد " لااقل اندازه یه تربت سیدالشهدا برای تبرک برای ما می آوردیی" می خندید و می گفت "هرکی غدای امام حسین می خواد بره هیئت، من قابلمه  دست نمی گیرم تو صف وایسم."

این رویه برای ما هم مدل شده بود و اگر در بچگی اطاعت امر مادر می کردیم و قابلمه یا ظرفی دست می گرفتیم و بعد از هیئت به مسجد محل می رفتیم تا نذری بگیریم، با تمسک به این اخلاق پدر از این کار اجتناب می کردیم. کار به جایی رسیده بود که متولی مسجد محل ما خودش می دانست که ما از این کار پرهیز داریم ، بنده خدا  گاهی دست به کار می شد برای ما غذا کنار می گذاشت یا می داد کسی بیاورد درب منزل و یا خودش پدر را صدا می زد و بدون ورود به ازدحام سهم خانواده را به او می داد.

حالا این قضیه ایستگاه های صلواتی هم همیشه برای پدر من یک خدا بیامرزی حسابی به همراه دارد . چند وقت پیش که شنیدم می گویند مردم به خاطر کیک و ساندیس یا نذری و غذا در خیابان ها می آیند و از نظام حمایت می کنند با خودم گفتم که الحق نور به قبر آن خدا بیامرز ببارد که از همان بچگی به ما یاد داده بود از این ایستگاه های صلواتی فقط صلواتش را بفرستیم و حتی زیادش هم بفرستیم، اما طرفشان نرویم. حالا اگر از میان پنج میلیون نفر، هزار نفر یا حتی چند هزار نفر هم کیک و ساندیس های این ایستگاه های صلواتی را بگیرند، همه را به حساب همان می گذارند. کانه ملت گرسنه و بدبخت یک کیک و ساندیس صلواتی سازمان تبلیغات یا آن بنده خدایی که نذر کرده مانده بوده اند و اگر این روز فرا نمی رسید از گرسنگی مرده بودند.

کاش می شد سازمان تبلیغات اسلامی یا هر نهاد دیگری که مسئول برگزاری راهپیمایی هایی در سطح ملی است، بساط این ایستگاه های صلواتی را که تغذیه رایگان به مردم می دهند جمع کند و یک سری ایستگاه های صلواتی جدید راه بیندازند که در آن به جای تغذیه های شکمی از قبیل آش رشته و کیک و ساندیس و شربت و شیرینی، یک سری تغذیه های معنوی به مردم بدهند.

مثلا پیشنهاد می کنم به جای ایستگاه صلواتی آش رشته که مردم برای گرفتن یک کاسه آن از سر و کول هم بالا می روند، که هم مایه وهن مردم و هم دستاویزی برای یاوه گویان می شود، یک ایستگاه صلواتی تشکیل دهند که در آن کتاب کودکان به مردم داده شود یا سی دی های آموزشی-فرهنگی داده شود و یا هربسته فرهنگی دیگری که می تواند تغذیه روح و جان مردم و خصوصا نسل جدید باشد. در این صورت اگر حتی مردم صف هم کشیدند و از سرو کول هم بالا رفتند دست کم برای مطاع کم ارزشی ( دور از برکت خدا در قیاس با معنویات منظور است) چون آش رشته و از این دست نباشد و بگویند طرف برای گرفتن کتاب یا سی دی فرهنگی دست دراز کرده است.

سخن دیگر با مردم  و اینکه الحمدالله یک کاسه آش رشته  در خانه همه ما گیر می آید و یا بضاعت خرید یک کیک و ساندیس برای همه ما به فضل خدا مهیا است، ما اگر مطالبات فرهنگی و شخصیتی خودمان را بالا ببریم مسئولان نیز متوجه می شوند که سطح فرهنگ جامعه دیگر از قواره آش رشته رایگان، بالا رفته است و هجوم آوردن برای یک کاسه آش در اندازه آنها نیستو ذائقه آنها دست کم، کتابی یا یک محصول ارزشمند فرهنگی یا هنری می طلبد.

چه خوب است مردمی که اینگونه بصیرت داریم، نذورات خود را نیز از سطح آش رشته و کیک و ساندیس و شله زرد به سمت امور فرهنگی هدایت کنیم و مثلا در همین امروز که روز شهادت امام مجتبی(ع) است، به جای اینکه ده منزل در یک محل هم زمان شله زرد درست کنند و ناگهان در یک روز یخچال همه خانه ها پر شود از شله زرد و عدس پلو، بیاییم 100 جلد کتاب کودک که به زبانی شیوا از فضایل امام مجتبی(ع) حضرت رسول اکرم(ص) و یا امام رضا(ع) در آن گفته شده، خریداری کرده و به صورت رایگان در میان اهالی محل توزیع کنیم. 

بعید می دانم نذر شله زرد از سوی آن کریمان پذیرفته شود اما نذر کتب و معارف الهی و دینی و حتی علمی و تربیتی و نذرواتی مشابه این ها که سطح مردم را از شکم به تعقل و روح بالا می برد، پذیرفته نشود، آن هم از سوی خزان علم  و معادن برکت الهی.

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 43607

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 17 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 10
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بدون نام IR ۱۴:۱۷ - ۱۳۸۸/۱۱/۲۴
    0 0
    آی گفتی. خدا پدرتو بیامرزه. واقعا گل گفتی این تیکش که سطح دائقه مردم در حد آش رشته مونده واقعا درسته
  • بدون نام IR ۱۴:۱۸ - ۱۳۸۸/۱۱/۲۴
    0 0
    آخ که اگه این فرهنگ تو کشور ما جا بیفته. واقعا بازار کساد فرهنگ و کتاب و بسته های فرهنگی داغ می شه یه نونی هم گیر این جماعت فرهنگی بینوا میاد. کلی اشتعال زایی می شه برادر.
  • بدون نام IR ۱۴:۵۷ - ۱۳۸۸/۱۱/۲۴
    0 0
    آقای نوروزپور، ولی خدا وکیلی آش رشته هم چیز توپیه!!!! کتاب جای خودشه فکر کنم مباحث رو با هم قاطی کردی. اونجا آش رشته می چسبه خدا وکیلی کتاب کی می خونه.
  • بدون نام IR ۱۴:۵۹ - ۱۳۸۸/۱۱/۲۴
    0 0
    می شه یعنی؟؟ یعنی واقعا می شه ملت ما یه روز آش رشته رو با کتاب عوض کنن؟ من که فکر نمی کنم. سرانه مطالعه ما از پاکستانی ها هم کمتره مرد. کجای کاری؟
  • بدون نام CA ۱۶:۵۰ - ۱۳۸۸/۱۱/۲۴
    0 0
    روز 22 بهمن در میان سیل خروشان مردمی که بار دیگر، صرفا و صرفا برای تجدید پیمان با نظام و رهبری و به ثبت رساندن نام خود در میان استواران در دین، پای در رکاب کرده بودند!!!!!??????? ایستگاه صلواتی آش رشته که مردم برای گرفتن یک کاسه آن از سر و کول هم بالا می روند، ?????!!!!!!
  • بدون نام IR ۱۷:۴۴ - ۱۳۸۸/۱۱/۲۴
    0 0
    واقعا درسته. اصلا ایستگاه صلواتی لازم نیست اقا . چه آش رشته و چه کتاب. بعد می گن برای کتاب اومدن. هر کاری کنی دشمنان انقلاب یه چیزی می گن. ولی من هم کلا با جمع شدن این ایستگاه های صلواتی موافقم.
  • بدون نام IR ۱۷:۴۸ - ۱۳۸۸/۱۱/۲۴
    0 0
    حالا همه چی درست شد الا ایستگاه های صلواتی؟ پدر من مردم ما آش هم بشون ندی کتاب خون نمی شن. فرهنگ ما ایرانی ها فرهنگ شکمه. همین الان به خانواده ها نگاه کنید. یه شب میوه نخورن صداشون در میاد اما اصلا اهمیتی نمی دن که بچه هاشون کتاب می خونن یا نه
  • بدون نام IR ۱۷:۵۵ - ۱۳۸۸/۱۱/۲۴
    0 0
    عظمت و شکوه راهپیمایی مردم چیزی نیست که با این مزخرفات تحت الشعاع قرار بگیره. شما مزدوران اجنبی هم لازم نکرده دلتون برای تهمت هایی که به مردم شهید پرور می زنند بسوزه و رهنمود صادر کنید.
  • سعید IR ۱۸:۱۶ - ۱۳۸۸/۱۱/۲۴
    0 0
    چه ربطی داشت؟؟؟؟ مزخرف کدومه برادر شما عصبانی هستی چرا.
  • بدون نام IR ۱۸:۱۶ - ۱۳۸۸/۱۱/۲۴
    0 0
    آقا سعید این بنده خدا از الان به خاطر اینکه آش رشته قراره ندن عصبانی شده :)