ایران نوشت:

ما به آخرها رسیدستیم و آخرها به ما
هر دو از یک باده سرمستیم هم ما هم فنا
دورها آن دورهای دور پیوستندمان
دور آخر گشت و از سودای تن رستندمان

برای من سیف‌الله داد، مثل سید مرتضی آوینی و مهرزاد مینویی هنوز زنده است و یک جایی همین دور و برها مشغول تماشا و تفریح است. این سه نفر مثل برادران بزرگ‌تر من بودند. سید‌مرتضی 10 سال، مهرزاد شش سال و سیف‌الله پنج سال از من بزرگتر بودند، اما اختلاف سن و سال آنقدر مهم نبود. آنها در عقل و اخلاق و مسلمانی از من بزرگتر و بیشتر بودند و نمی‌دانم چرا، تا بودند برادری می‌کردند و مراقبم بودند که از جا درنروم. نمی‌دانم چطور هر سه نفر مرا خوب فهمیده بودند و دریافته بودند که زود از جا درمی‌روم و سرگردان و پریشان می‌شوم و هرچه رشته‌ام پنبه می‌کنم. آنها برادران بزرگتری بودند که بعد از 20 سالگی من یکی یکی پیدا شدند و مرا تربیت کردند و زندگی و مسلمانی یاد دادند. اینکه من چقدر تربیت شده‌ام و چقدر زندگی و مسلمانی یاد گرفته‌ام، بماند! آنها سعی خودشان را کردند و تا زنده بودند با من کوتاه نیامدند و هنوز هم گاهی صدایشان را می‌شنوم که مرا نهیب می‌زنند و هشدار می‌دهند.
اما بین این سه نفر سیف‌الله همین‌طور که از اسمش پیداست، از همه سخت‌تر و جدی‌تر بود. یک جور روحیه نظامی و سختگیر داشت و جدیتی در  نگاه و رفتارش بود که البته همیشه با ادب و متانت در گفتار همراه بود و جایی برای شکایت و بی‌تابی باقی نمی‌گذاشت. من مدیر فیلمبرداری فیلم اولش (زیر باران) بودم. قرار بود فیلم کوتاهی باشد (کمتر از یک ساعت) و از تلویزیون پخش شود اما سیف‌الله در حین فیلمبرداری فیلمنامه را گسترش داد و شوخی شوخی اولین فیلمش را تبدیل به یک فیلم سینمایی کرد. در طول ساخت همان فیلم همه ما فهمیدیم که او مرد بزرگی است و اراده و همت و قدرت مدیریت کارهای بزرگ را دارد. چند سال بعد وقتی که من داشتم سریال کوچک جنگلی را کارگردانی می‌کردم، سیف‌الله «کانی مانگا» را ساخت که هنوز هم پرهزینه‌ترین و در عین‌حال پرفروش‌ترین یا پربیننده‌ترین فیلم جنگی تاریخ سینمای ایران است. «کانی مانگا» بهترین و ماهرانه‌ترین اجرای صحنه‌های پرواز با هلی‌کوپتر را هم در سینمای ایران دارد و نشان می‌دهد که خلبانان هوانیروز ایران در آن سال‌ها (که هنوز جنگ بود) به چه سطحی از مهارت و تسلط در انجام حرکات آکروباتیک و در هماهنگی با دوربین توانایی پیدا کرده بودند. کانی‌مانگا نشان می‌داد که:
اندر بلای سخت پدید آید / فضل و بزرگمردی و سالاری
اما فیلمی که فضل و بزرگمردی و سالاری سیف‌الله را با ابعاد واقعی نشان داد، «بازمانده» بود. می‌دانم که بازمانده را دیده‌اید و از زمزمه بهت‌آور آن آیت‌الکرسی در لحظات پایانی فیلم حیران شده‌اید. اگر از خود سیف‌الله بپرسید که چطور توانستی چنین فیلمی بسازی و چطور جرأت کردی با چنین قاطعیت تکان‌دهنده‌ای تمامش کنی، لابد خواهد گفت: «هرچه کردم همه از دولت قرآن کردم» اما قرآن به هر کسی این طور حال نمی‌دهد. آدم باید شمشیر خدا باشد که چنین پایان تیز و بی‌چون و چرایی را از قرآن الهام بگیرد. سیف‌الله داد به خاطر «بازمانده» در دل و جان مسلمانان ماندگار شده است. اگر من سعادت داشتم و چنین فیلمی را ساخته بودم، بعد از آن دیگر کاری به عقلم نمی‌رسید جز اینکه بمیرم...

۵۷۲۴۴

کد خبر 440893

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 3
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • حمید IR ۰۵:۱۲ - ۱۳۹۴/۰۵/۰۷
    36 1
    خداوند متعال روحش بااولیاء مشهور بگرداند واقعا مردوانسانی شریف به تمام معنا بود
  • عباس IR ۰۶:۳۰ - ۱۳۹۴/۰۵/۰۷
    23 0
    بدون ترديد فيلم بازمانده يكي از بهترين فيلم هاي ساخته شده در سينماي ايرانه.فيلمنامه قوي و كارگردانيه بهتر از اون.اين جمله آخر آقاي افخمي خيلي خوب بود.حيف كه زود رفت.خدا رحمتش كنه....
  • علی دانشور کیان IR ۱۲:۴۹ - ۱۳۹۴/۰۵/۰۷
    2 3
    جناب آقای افخمی،برای من پذیرفتن آدم ها و پای دوستی آنها ایستادن استانداردهای ویژه ای دارد.تا کنون چالش های زیادی با شخصیت شما از شوکران تا مجلس شورای اسلامی و از هنر تا سیاست داشته ام.امروز اما با همه ی وجود حستان کردم و سیگنال های همزاد پنداری تان را در یافتم.یادداشتتان آیات اخلاص بود.برای من،تو از اکنون یک "سیف الله داد"دوباره ای.خداوند حافظ شما،خداوند حافظ ایران اسلامی بادآمین

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین