به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، این شاعر در مرثیه خود سروده است:
«قصه باغ جنت و حورا ، آدم و روح و نوح تا موسي ، يوشع و كارزار باعورا ، عيسي و احمد و علي و حسن و ماجراي حسين و عاشورا:
كربلايی است هر كجاي زمين/ از تو فرياد اي خداي زمين
چشمه و چشم و شبنم و باران /گريه كرديم ما براي زمين
خاك ميريخت باد بر سر خود / ميدويد آب پا به پاي زمين
سينه ميزد به دست غم دريا/ خسته ميسوخت تب به جاي زمين
با شباهنگ غصه شب هنگام/ قصه ميگفت از صفاي زمين
بلبل بينواي عاشق گل / نغمه ميخواند در وفاي زمين
آسمان كريم بخشنده / حرفها داشت در عطاي زمين
رعد ميگفت لذتي دارد/ واي طوفان و هايهاي زمين
طاب عليك علي الصبوح سحر/ شام شد طال علي البلاي زمين
آتش انگيخت برق و باديه سوخت/ سبز پوشيد بيشههاي زمين
ماه و مهري برون شدند از ابر/ خانه عشق شد سراي زمين
مهر ميگفت من فداي فضا/ ماه ميگفت تن فداي زمين
من و تن ناگهان شدند عشقه / بلعجب رست گندناي زمين
در شَمَر ريخت بوي سير و پياز/ درد سر گشت كوچههاي زمين
من به تن زد سري ز تن افتاد/ غرق خون گشت روستاي زمين
سال خونين كه قريه ابري شد /پدرم بود كدخداي زمين
سال نفرين مادرم تا حشر/ گشته چون سايه در قفاي زمين
پدرم مُرد و مادرم دق كرد/ پسري گشت پيشواي زمين
خاك كرد آن دو كشته غم را/ در زمين رسم شد عزاي زمين
پسر پير رفته شاعر بود/ شعرها گفت در رثاي زمين
آسمان سوگوار شد چون خواند/ تنگ دل گفت مرحباي زمين
با سلامش فرشته باران شد/ آسمان صيحه زد صلاي زمين
صبحدم آسمانيان بودند/ مير مهماني سراي زمين
چشم در راه آفتاب كمال/ سيد قوم مصطفاي زمين
آدم روح نوح ابراهيم/ اسحق و اسم ايلياي زمين
انبيا جملگي شده يك تن/ گشته مرآت اولياي زمين
هور و دريا و ماه و بيشه و باغ/ از علي تا علي رضاي زمين
وز علي تا محمد اند از پي/ بهر پيكار با شقاي زمين
تا بر آرند شرك را ريشه / كفر را هم زجا به جاي زمين
گرچه باور نميكني پدرم؟!/ گفت هشدار كاسياي زمين
گندم و جو ز هم نميداند/ آرد انگيزد از نواي زمين
گاهي از چوب ميكند ماري / تا بچربد به اژدهاي زمين
چوبها چرب كرده ميبينم/ به سزا محض ناسزاي زمين
ابتلاي است كار و بار جهان / تا نباشيد مبتلاي زمين
نينوايي است در زمين هر روز / تا بفهميد نينواي زمين
بسكه بيرون شدند و برجا ماند / در زمين بهر خون رجاي زمين
ديده خون گشت و خون نميخسبد؟/ كه زمين است خونبهاي زمين
يا حسين علي فداي سرت / اي سر سربريدههاي زمين
خوار و زار است خصم خاطي تو / كه تويي عزت و علاي زمين
خصم خون ريخت خون پاك خدا/ اي خدا كيست ناخداي زمين
داو ما را به دستخون انداخت/ رخصتي ده به مرتضاي زمين
تا از او رم كنند اين ددگان / گو به پا خيز مقتداي زمين
اي خدا ، اي خداي ارض و سما/ بشنو بانگ نينواي زمين
همه روزهاست عاشورا / كربلايی است هر كجاي زمين»
۵۷۲۴۴
نظر شما