آیا افغان العرب میراث خوار تمدن غرب خواهد شد؟

خیلی ساده است. تمدن غرب در حال زوال است، دنیا هم که بدون صاحب نمی شود، اگر ما زودتر بجنبیم و ماشه را علیه همه مخالفانمان که یا امریکایی هستند یا دولت های طرفدار کفر بکِشیم، جانشین آنها خواهیم شد و به نام جهاد و با تکفیر و قتل پوسته بی محتوای غرب را شکسته و خود رشته امور را در دست خواهیم گرفت. دقیقا نمی دانم این تحلیل درست است یا نه، اما قابل تامل است.

یک انقلاب در جهان عربی رخ داده است، انقلابی که می خواهد عالم عربی ـ اسلامی را تغییر دهد، با الگوی گذشته اما برای آینده. هر چه هست مسلم است این که مسیر جهان عربی جدید عوض شده است و این عالم عربی، دیگر آن عالم عربی نیست که ما از مصر و لبنان و کویت قبل از 2000 میلادی می شناختیم. البته سالها طول کشید تا مسیر عوض شد و انقلاب محقق گشت، و این که حتما مقدماتی داشته است. مثل همه انقلاب ها که زمینه دارد. در این انقلاب بسیاری از آدمها و تفکرات و جریانهای گذشته مفقود الاثر شدند و دیگر سرنخی از آنان بدست نیامده و نخواهد آمد. نسلی از آدم های سررشته دار قدیم یا رفتند یا به کنج خمودی فرو رفته و منزوی شدند. نسلی دیگر آمد، آثاری دیگر، جریان های دیگر، ارزشهای دیگر و ارتباط قطع شد. فرض کنیم نه صددرصد، اما مثل همین ایران ما در سال 57 در سطح مدیران حتی تا صددرصد تغییر کردند. نویسندگانی نامشان فراموش شد. شاعرانی خاموش شدند، کتابهایی از دور خارج شد و بسیاری از تغییرات دیگر.
حالا وقتی می گوییم جهان عرب انقلاب شده، مقصود همین است، دنیایی که مسائل آن متفاوت بود، آدم هایش گونه ای دیگر بودند، افکارش به شکلی دیگر بود. حالا تبدیل به یک جهان جدیدی شده است. رشته افکار گذشته پاره شده، اندیشه های تجدد خواهانه غربگرا یا شرق گرا، کهنه گشته، جوانهایش تابعیت مردان قدیم را ندارند و در هوای تغییر برآمده‌ اند.
به نظر می رسد آن داستان قدیمی که می خواهیم چه و چه کنیم، زیاده از حد طولانی و بی خاصیت شده بود. داستانی که مرتب گفته می شد و قرار بود عاقبت آن به جای خوشی ختم شود، محقق نشد. بنابرین نورسیدگان ناامید شدند و داستان دیگری را شروع کردند. حالا از میراث گذشته، از کتابهایی که که آن زمان رجز خوانی برای تجدد می کردند، فقط تحلیل تاریخی و اجتماعی اش در قالب آثار آکادمیک و شبه آن باقی مانده است، اما در کنار آن سیل آثاری در باره جهاد و غرب و تکفیر و مبارزه. به جوانان عرضه می شود. در سطح سیاسی هم همین طور است. همه جا نزاع و درگیری بین نو و کهنه. بین قدیم و جدید در جریان و مدام بحث ها برقرار است.
حالا این انقلاب جدید داستان قدیمی را بروز کرده و بر اساس این نظریه که غرب در حال زوال است و آینده از ما، روال جدیدی را تعریف می کنند. وعده این بود که غرب از بین خواهد رفت و زوال دامن آن را خواهد گرفت. آن وقت این سوال مطرح شد که وقتی قرار شد غرب از بین برود، چه کسی باید جای آن را خواهد گرفت؟
داستان را جور دیگری تعریف کنم. وقتی در قدیم و بر اساس حرف ابن خلدون، شهرها کارشان می گرفت و تمدنشان به اوج می رسید، کم کم به انحطاط کشیده می شدند. آن وقت، مشتی گرسنه و گوسفندار و شتر سوار و اسب چران و غیره از روستاهای و قرای اطراف و بیابانهای دور و دراز به هوس دستبرد به این شهرهایی که دیگر آدم هایش قدرت دفاع از خود نداشتند از راه می رسیدند.
حالا افغان العرب یا همین «سلفی های جهادی» این طور فکر می کند. اوائل کار، سید قطب و دیگران از نارسایی تمدن غربی گفتند. از این که غرب، تمدنی فاسد، بی خاصیت و در حال موت است. این که چیزی از آن نمانده است. این چه پیامی داشت؟ این ه مشتی گرسنه از این سوی دنیا، فکر کردند که با مرگ آن تمدن، میراثش به آنها خواهد رسید.
اما با چه ابزاری؟ به اسم دین و با نام جهاد، با تکفیر، با کشتن بی حد و حصر. با نابود کردن. با قطع حرث و نسل، آنها تصورشان این است که اگر دو برج دوقلو را بزنند، امریکا را که مرکز عالم است نابود خواهند کرد. اگر سفارت او را در دو کشور افریقایی منفجر کنند، و چند صد امریکایی را که مرکز دنیاست، در امریکا و عراق و افغانستان بکشند، این تمدن منهدم شده، و میراثش نصیب آنها خواهد شد. بنابرین تصمیم گرفتند تیر را شلیک کنند و کردند. شاید در عمق ذهن آنها این بود که عرب های بادیه نشین حجاز هم جانشین تمدن روم و ایران شدند و آنها یک بار دیگر می توانند با همان ابزار، دوباره بر سریر امپراتوری عرب و اموی نشسته و بر جهان حکمرانی کنند.
اما آیا این آرزو با همین روش محقق خواهد شد؟ اگر قرار بود بشود، لااقل باید پس از فروپاشی شوروی نصف میراث آن نصیب اینها می شد که نشد. یک چچن آش و لاش و چند کشوری که حتی و به رغم مسلمان بودن اکثریت، حاضر نشدند حتی اسمی از اسلام در عنوان حکومتشان بیاورند. این بار همان کمونیستها با اسم جدید حاکم شدند و این میراث به دیگری نرسید.
با این حال، باز هم تأکید می کنم که انقلابی از راه رسیده است. این تکانی که دنیای اسلام خورد، انقلابی که شد، دو نیروی قدیم و جدید را رودرروی هم قرار داد. همه جا برد با نسل جدید نبود. در مصر تا حدودی مدیریت شد و نسل قدیم دوباره برگشت. سعودی ها هم همان بادیه نشین های متجدد بودند که اصل این فریب کاری را درست کردند، خودشان با یک خانواده چند هزار نفر عصر حجری، با پول و اسلحه و با زدن یکی به نعل و یکی به میخ، هم به داعش و افغان العرب کمک کردند و هم رابطه شان را با امریکا نگه داشتند و تا حالا سرکار مانده اند. سر برخی از کشورها بی کلاه ماند و آش و لاش شدند که لیبی و سوریه از آن دست بود. اخیرا ترکیه هم تکان های شدیدی خورده است هرچند آنجا هم لائیک ها هستند و مسلم وضعشان بدتر از مصر نخواهد شد و اسلامی های افراطی راه به جایی نخواهند برد جز آن که به هر حال کشتاری خواهند اشت. مع الاسف آنچه اتفاق افتاده، فعلا کشتار مسلمان توسط مسلمان است نه مانند صدر اسلام، کشتار رومی و ایرانی توسط عرب. این بار خودشان به جان هم افتاده اند.
اکنون باید پرسید در این انقلاب عربی چه باید کرد؟ متفکران دنیای اسلام چه کسانی هستند؟ رشته جدید در اختیار کیست؟ جوانان به حرف و سخن چه کسی باور خواهند کرد؟ تا کی این داستان ادامه خواهد یافت و برد نهایی با چه کسانی خواهد بود؟ آیا باید در نظام فکری تازه با تفاهم سهیم شد و پیش رفت و تمدنی مرکب و مفید به حال همه را طراحی کرد یا با همان فرمان افغان العرب پیش رفت و امید داشت که غرب پوسیده بالاخره سرنگون خواهد شد؟ شما چه فکر می کنید؟

کد خبر 468155

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 36
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • علي ۲۲:۱۱ - ۱۳۹۴/۰۷/۲۲
    17 4
    واقعاً تحليل بجا بود و قابل درك است (يا علي)
  • adibravoo IR ۰۰:۴۱ - ۱۳۹۴/۰۷/۲۳
    35 5
    ما که در کل جهان عرب یه متفکر ندیدیم اگرم هست حرفاش برد نداره،مثل شیخ الازهر که پول خور دولت شده و دولت و ملت مصر هم با 80 میلیون جمعیت با آن همه سابقه تمدنی گدای سعودی شده اتفاقا بعد از فاجعه منا بجای حجاج به شهادت رسیده من یه فاتحه برای کل جهان اسلام خواندم. بهتره کشور ما هم دیگه هیچوقت در هیچ مسئله ای چه علمی،صنعتی، دیپلماتیک و ... روی جهان اسلام حساب نکنه.
  • سلمان خان A1 ۰۱:۱۸ - ۱۳۹۴/۰۷/۲۳
    38 5
    برعکس نظر اقای جعفریان واکشن خشن وعصبی مسلمانان نه ازسرسهم خواهی تمدنی بلکه ازروی درماندگی واحساس ضعف وعقب ماندگی است مسلمین وقتی بازی را باختند قاعده بازی رابه هم زدند ودست به خشونت وترور زدن....تنها راه رقابت ونه تقابل با تمدن غرب اتفاقا همان مهمترین ابزار خودغرب یعنی علم گرایی ودموکراتیزه کردن ساختارهای سیاسی کشورهای مسلمان است مگراینکه بخواهیم لج کنیم و....
  • بی نام A1 ۰۲:۵۳ - ۱۳۹۴/۰۷/۲۳
    19 0
    ویل دورانت هم به این نظریه معتقده که ملتی که به اوج رفاه می رسه توسط ملت های عقب مانده تر بربر از بین میره ولی دلیلش رو راضی بودن از شرایط فعلی و راحت طلبی ملت مرفه و سخت کوشی مهاجمان می دونه . اگه تمدن غرب از تلاش برای رو به جلو بودن دست بکشه و درجا بزنه شاید بشه حق رو به سلفی ها داد ولی در حال حاضر خون و عرق ریختن گروهک های سلفی راه به جایی نمی بره . در واقع اگه میراثی هم بخواد تقسیم بشه احتمالا چین برزیل و هند وارثان اصلی خواهند بود البته در حال حاضر . تمدن های دیگه هم اگه میخوان بر دنیا حکومت کنن باید خودشون رو به سطح یک برسونن نه اینکه با شعار اسلام قرون اولیه خودشون رو شبیه مشتی گرسنه و گوسفندار و شتر سوار و اسب چران و غیره از روستاهای و قرای اطراف و بیابانهای دور و دراز کنن
  • علی IR ۰۳:۵۸ - ۱۳۹۴/۰۷/۲۳
    4 3
    مقاله جالبی بود و تحلیل قوی ای ار تفکرات تکفیری ها بیان شد.
  • روح الله A1 ۰۴:۵۷ - ۱۳۹۴/۰۷/۲۳
    9 0
    عرب قدیم توان مقابله با منطق جدید را ندارد، بنابرین بهتر است به منطق جدید، جهت و زاویه داد. تحلیل بنده این است که غرب از مایه و ظرفیت سنتی ها تا جای ممکن استفاده می کند و در این مدت عده ای از تجدد خواهان متعادل را به خود نزدیک دانسته و به آنها اینگونه نشان می دهد که دست تسلط خود را خواهد برداشت. سنتی ها را رابط بین خود و انقلابی های متعادل می کند و به تدریج رابط حذف می شود و نیروی انقلابی با چهره ای جدید و پرفایده تر برای غرب ظاهر می شود. اعراب بارها نشان داده اند که به راحتی اینگونه سیری قهقرایی را در جنبش های خود دارند. اعراب حتی اگر آن روحیه استقلال طلبی تام خود را از دوران جاهلی حفظ می کردند وضعشان این نبود. بدبختانه تنها یادگار آنها از زمان جاهلیت همان تعصب قبیلگی است.
  • بی نام CA ۰۶:۲۱ - ۱۳۹۴/۰۷/۲۳
    32 16
    غرب به هیچ عنوان درزوال نیست، بلکه درحال عروج وپیشرفت هرچه بیشتربه سوی تمدن سیاره ای پلانتری سیویلایزشنهست. دراین عصرآنتروپوسن، افغانالعرب یاعربالافغان هیچ نقشی نخواهندداشت به جزآنی که غرب برای اهداف خودبه آنهااعمال کند. غرب به سرعت به سوی جامعه ای فراتمدنی درحال حرکت است. ازطولانی کردن عمر گرفته تارایانهٔ کوانتومی و از زیست‌شناسی مصنوعی گرفته تاسیستمهای پایگاه دانش وازشبکه عصبی مصنوعی تا هنری مثل گلوبوس کاسوس. افغانالعرب وهمفکرانشان اگر شانس بیارن درآینده اجازه نفس کشیدن خواهندداشت وبس. این حکایت همه کسانی خواهدبودکه خرافات رابه علم تجربی وتهافةالفلاسفه رابه ریاضیات وفلسفه ترجیح داده وخودرادرراه جهل فناکردند. متفکری هم درکارنیست. ملت باید متفکرباشه نه اینکه متفکری درملتی جاهل زجربکشه.
    • بی نام IR ۱۰:۱۸ - ۱۳۹۴/۰۷/۲۳
      10 16
      اینایی که نوشته اید را من اصولا نفهمیدم و باز اصولا نفهمیدم چه ربطی به مقاله آقای جعفریان داشت.
    • بی نام GB ۱۲:۳۶ - ۱۳۹۴/۰۷/۲۳
      4 8
      چی میگی؟ تو دنیایی که درصد قابل توجهی از مردم تازه رو اوردن به دسته بندی قومی و مذهبی تمدن سیاره ای خیلی که اوج بگیره میشه اتحادیه اروپا و تازه نه اروپاامریکا. البته غرب هم در زوال نیست. همین که به این قضیه فکر میکنن نشون میده که زوالی در کار نیست. مثل ادمی که پیشگری رو بر درمان ترجیحمیده
    • بی نام CA ۱۶:۴۳ - ۱۳۹۴/۰۷/۲۳
      17 3
      جواب اولی: ربطش اینه که یک تمدن عصرحجریا آهن نمیتونه وارث تمدن سیاره ای بشه حتی اگر تخیلاتی مالیخولایی از این نوع داشته باشه. ربطش اینه که ایدئولوژی اشاعره تاریخ مصرفش به پایان رسیده ومسمومیت ایجاد کرده. جواب دومی: یعنی این اینترنتی که شما را به بقیه وصل کرده یکی از ابزارهای تمدن سیاره ای نیست؟ یعنی این هواپیماهای ایربس وبوئینگ که ما هم بعد از توافق هسته ای میخواهیم بخریم یکی دیگراز ابزار این تمدن سیاره ای نیست؟ یعنی این دادوستد بین الملل از طریق سوئیفت که ما هم به آن احتیاج شدید داریم نشانی از این تمدن سیاره ای نیست؟ یعنی این پیشرفتهای علمی و فن آوری غرب که ما بهشون عادت کرده و مصرفشون را ازحقوق بنیادین خود میدونیم این تمدن سیاره ای را نشان نمیده؟ واقعا که.
    • بی نام GB ۱۳:۱۸ - ۱۳۹۴/۰۷/۲۴
      2 5
      جواب سومی: رفیق با خریدن بک تبلت و وصل شدن به اینترنت به این نتایج رسیدی؟ شاید برای کسی که 24 ساعت پای کامپیوتر مشغول بازی و وب گردی و مکالمه در شبکه های اجتماعی وقت میگذرونه این دنیا همین باشه ولی وقتی میری تو خیابون وقتی میخوای کاری پیدا کنی و وقتی میخوای ابراز عقیده کنی اگر عقیده ای داشته باشی یا اینکه در اقلیت باشی اون موقع به من بگو تمدن سیاره ای یعنی چی.میبینی که موبایل و اینترنت کمک کرده که فیلم سربریدن زودتر و راحتتر به دست همه برسه ولی ایا باعث شده که سربریدن به جرم اختلاف دینی و قومی تقبیح بشه؟ یایا چون اینترنت و سویفت داری حاضری به انهایی که با تو اختلاف دارند بهتر کنار بیای یا اصلاً به به کنار اومدن در تو ایجاد کرده؟
  • بی نام IR ۰۶:۲۹ - ۱۳۹۴/۰۷/۲۳
    2 2
    لذت بردم
  • بی نام A1 ۰۷:۳۹ - ۱۳۹۴/۰۷/۲۳
    1 1
    قابل تامل است.
  • مهدی IR ۰۹:۳۳ - ۱۳۹۴/۰۷/۲۳
    4 7
    متن اصلی حرفی برای گفتن نداشت اما نظرات،خیلی جالب بود
  • بی نام A1 ۱۲:۲۹ - ۱۳۹۴/۰۷/۲۳
    1 6
    بعد از مدت ها یک تحلیل خوب از آقای جعفریان دیدم،بدون تعصب و واقع بینانه
  • بی نام GB ۱۲:۴۵ - ۱۳۹۴/۰۷/۲۳
    2 0
    واقعا چرا این جهادیها هیچ وقت حتی در حرف و اخلاقا به جان عربستان نمیافتند؟ یعنی معتقدند تو عربستان اسلام ناب حاکمه؟ بعید هم نیست باید دید از نظر اونا اسلام ناب چیه.
  • بی نام GB ۱۲:۴۸ - ۱۳۹۴/۰۷/۲۳
    3 0
    این وسط باز القاعده خوب بود چون حداقل هدفش با نظرش همخوانی داشت و غیر مستقیم به مسلمونا اسیب میزد. ولی واقعا دوست دارم یکی از این جهادگرها بگه این مسلمون کشی چه نسبتی با دشمنی با غرب و تمدن جدید داره؟ اصلا قصدشون اینه؟
    • بی نام IR ۱۷:۵۴ - ۱۳۹۴/۰۷/۲۴
      0 0
      تاریخ سعودی هم همینطور شروع شد
  • بی نام GB ۱۲:۵۷ - ۱۳۹۴/۰۷/۲۳
    6 0
    همیشه فکر کردم هیچ ادمی از چیز خوب بدش نمیاد. چیزهایی هم که اکثر انسانها خوب تلقی میکنن در هرم نیازهاشون معلومه. گفتید نقش متفکران؟ نقششون اینه که به جای شر و رو گفتن در مورد غرب یا اسلام ببینن چی امنیت و رفاه و حقوق سیاسی و اجتماعی مردمشون رو مهیا میکنه و به چه طریق باید بهش رسید. نه اینکه برای تمدنها تعین تکلیف کنن که عاقبتش مرگ ادمهای بیگناه بشه. ببینید تو ایران خودمون چقدر اراجیف فلسفی منتشر میشه؟ واقعاً این مسائل فلسفی و فلان متفکر و ... دغدغه ماست؟ ببینید تو سد سال گذشته چه چیزهایی عموم مردم ما رو به هیجان اورده یا به عمل واداشته و حتی انقلاب و جنگ رو پیش اورده؟ ما چند متفکر تو ایران میشناسیم که به این فکر کرده باشه؟ فقط گاهی از سیاستبازها چیزهایی در این باره میشنویم.
  • شهروند A1 ۱۶:۴۹ - ۱۳۹۴/۰۷/۲۳
    1 5
    بسیار کلی گویی نموده اید
  • بی نام A1 ۱۷:۰۵ - ۱۳۹۴/۰۷/۲۳
    11 0
    هنگام ترویج تقریب مذاهب اسلامی همیشه گفته می شود نود و نه درصد فقه ما با برادران اهل سنت یکسان است پس باید با برادران اهل سنت وحدت داشته باشیم، ولی هنگام نقل اخبار دائما از اعمال و رفتار همین اهل سنت انتقاد می شود اگر طرفدار تقریب مذاهب اسلامی هستیم چون نود و نه درصد فقه شیعه و سنی یکی هست دیگر چرا از اعمال و رفتار برادران اهل سنت این قدر انتقاد می کنیم، و اگر فقه آنها با ما تفاوت دارد پس چرا به مخالفان تقریب می گوییم شماها شیعه انگلیسی هستید؟ من از مقاله برداشت می کنم که استاد جعفریان می گویند که نظام های قدیمی عربی مثل عربستان و مصر و ترکیه لائیک هستند و این انقلابها و بهار عربی نسل جدید هم طرفدار اجرای دقیق دین هستند ، ما هم که می گوییم فقه شیعه و سنی اشتراکات زیادی دارند پس مشکل چیه؟
  • اسميت NL ۱۹:۰۰ - ۱۳۹۴/۰۷/۲۳
    8 3
    اسلام امروز به متفکرى مثل تامس اکويناس احتياج دارد که دين را با خرد وتفکر منطقى سازگار کندـ مسوليت اين کار هم بر عهده روحانيون عزيزست که اميدواريم دين خود را ادا کنند همانطور که اکويناس کردـ مخصوصا روحانيون ايرانى چونکه ايران سهم بزرگى درايجاد وضع کنونى با ترويج و پشتيبانى تاريخى از ضدخردگرايى غزالى داشته و اين امر مسوليت روحانيون ايرانى را خطيرتر ميکندـ
  • بی نام IR ۱۹:۳۲ - ۱۳۹۴/۰۷/۲۳
    4 1
    تنها راه باز تعريف برداشتهاي ديني بصورت عقلاني و با توجه به كل بشريت و انسانيت است در آن صورت از همه مذاهب خرافه زدايي شده و جايي براي اين گروهي عقب مانده فكري نخواهد ماند
  • محمود A1 ۲۰:۴۹ - ۱۳۹۴/۰۷/۲۳
    3 2
    سلام بر هموطنان عزیزم اینجانب نه ماه قبل آغاز انقلابهای عربی این امر را پیش بینی نمودم ودر کلاس درس بیان کردم یکی از دانش آموزان که بعد از آن طلبه هم شدپرسید چرا وکی؟ بگذریم از جوابی که به او دادم ولی میگویم پس از آغاز این انقلابها قدرتهای خارجی هر کدام تلاش کردند این انقلابها را به نفع خود جهت دهند دوستان خود را انقلابی و مخالفان خود را تروریست نامیدند و خلاصه مسلمان کشی به نام مبارزه با تروریسم باب شد وتا کنون قریب به پانصد هزار مسلمان در سوریه وعراق و یمن و....کشته شده اند
  • سلیمی IR ۰۶:۵۷ - ۱۳۹۴/۰۷/۲۴
    3 1
    دنیای عرب در حدود 300 سال از دنیای غرب عقب است و این سرخوردگی را می خواهد با مطرح کردم خود به صورت سر بریدن و آدمکشی و وحشی گری جبران کند. غرب همچنان پیشتاز است. حتی در احترام به انسان و حیوان.
  • بی نام A1 ۰۷:۳۴ - ۱۳۹۴/۰۷/۲۴
    3 2
    به نظر من دنیای آینده بر اساس زبان ، قومیت و مرزبندی های سیاسی تقسیم نمی شود. زیرا مردم به راحتی زبان و فرهنگ خود را تسلیم جهانی شدن می کنند و جهان نیز توسط تعدادی از شرکت های هوشمند و پویا اداره خواهد شد این شرکت ها در واقع جای ابرقدرت ها را خواهند گرفت .فقط تفاوت دراین است این شرکت هانخبگان را بدون در نظر گرفتن نژاد و زبان و... جذب می کنند و برایشان پایبندی به یک ایدئولوژی یا خط مشی ثابت اهمیتی ندارد مهم بقایشان و حفظ سهمشان است و البته کارکنان هم در یک نفع متقابل از تابع سیاست های آنها خواهند بود. یعنی یک نظام ارباب ورعیتی مدرن در دهکده ای به اسم جهان. این شرکتها شرائط و تغییرات را هرچه قدر زودتر پیش بینی کنند، و سناریو های خلاقانه ی مناسبتری را برنامه ریزی کنند، ماندگارترند.
    • بی نام GB ۱۳:۰۷ - ۱۳۹۴/۰۷/۲۴
      2 2
      اینجا که بحث بر سر ایندۀ علمی تخیلی جهان نیست. مسئله اون چیزیه که الان اتفاق میفته و عواقبش بدون تردید تا چند ده سال اینده باقی خواهد بود. اینکه سال 3015 دنیا چطور خواهد بود هم با این سناریوها قابل پیشبینی نیست. همینه که به دنیای انسانی و علوم مربوط بهاون خاصیت تاریخی میده. یعنی با اینکه میتونی سطح تکنولوژیک جامعه بشری در سالهای اینده بو تصویرسازی کنی مثل فیلمهای علمی تخیلی، ولی نمیتونی در مورد ذوق هنری یا اندیشه سیاسی یا وضع مذهب یا باورهای کلان در اینده دور چیزی بگی.
  • بی نام IR ۰۷:۵۹ - ۱۳۹۴/۰۷/۲۴
    1 1
    افغان العرب یعنی چی و از کجا آمده؟
    • بی نام IR ۰۷:۳۱ - ۱۳۹۴/۰۷/۲۶
      1 0
      به نیروهای عرب القاعده مثل اسامه که با جهادی های افغان متحد شدن و تو افغانستان علیه شوروی جنگیدن و بعدش هم اونجا موندن میگفتن افغان العرب
  • بی نام IR ۰۹:۲۵ - ۱۳۹۴/۰۷/۲۴
    3 3
    برعکس نوشته‌های قبلی خیلی ضعیف است جناب جعفریان یک وقت روی یک سنگ‌نوشته تدقیق می‌كرد حالا برای هزاران مؤلفه دنیای امروز که در همه‌اش عدم قطعیت است یکجا تعیین تکلیف کردند. مکررا مغالطه تطابق تاریخ مرتکب می‌شوند یکبار با عجله گفتند ایران امروز مثل زمان شاه سلطان حسین شده، حالا عجولانه نظر ابن خلدون را بر اوضاع تطبیق می‌دهند. ایشان خیلی تحت تأثیر هیاهوها هستند وغافل از اتفاقات اصلی چون فرآیندهای واقعی واثرگذار ده‌ها سال وبی‌سر وصدا روی می‌دهند بخلاف این وقایعی که خیلی راحت با نظریه توطئه توجیه می‌شود.
  • بی نام US ۰۹:۵۳ - ۱۳۹۴/۰۷/۲۴
    2 1
    تصویر خیلی بزرگ‌تر از اعراب هست: اسلام‌گرایی در برابر غرب حتی انقلاب ایران هم در این تصویر می‌گنجد. خیلی ساده‌تر: در یک طرف عقیده وتعداد نفرات خیلی زیاد ویک طرف سلاح وثروت واز مزیت سلطه برخوردار. حالا اگر پارامترهای عقیده ونفرات قوی‌تر شود کفه اسلام‌گرایی سنگین‌تر می‌شود واگر تکنیک وثروت بیشتر شود غرب پیروز است. یعنی آیا غرب کماکان می‌تواند جمعیت رو به فزونی دنیا را با تکنیک وثروت قبضه کند یا آن‌ها به سمت تشدید اسلام‌گرایی می‌روند. در این تعادل خیلی عدم قطعیت‌ها هست، مثل زمان پایان منابع انرژی یا حد تأثیر گذاری رسانه‌ها، پدید آمدن رهبران تأثیرگذار،‌ نرخ مسلمان شدن اتباع غرب.
    • سلیمی A1 ۱۶:۲۰ - ۱۳۹۴/۰۷/۲۴
      2 1
      کمی فکر کنید آن دنیایی که شما میگویید رو به چلو است در این 400 سال چه چیزی به دنیا داده است؟ الآن هم که با این وحشی گری های خود باعث شده حال انسان از انسان بودنش به هم بخورد.
  • بی نام GB ۱۳:۲۷ - ۱۳۹۴/۰۷/۲۴
    0 3
    جواب سومی: رفیق با خریدن بک تبلت و وصل شدن به اینترنت به این نتایج رسیدی؟ شاید برای کسی که 24 ساعت پای کامپیوتر با بازی و وب گردی و مکالمه در شبکه های اجتماعی وقت میگذرونه دنیا همین باشه ولی وقتی میری تو خیابون وقتی میخوای کاری پیدا کنی و وقتی میخوای ابراز عقیده کنی اگر عقیده ای داشته باشی یا اینکه در اقلیت باشی اون موقع به من بگو تمدن سیاره ای یعنی چی.میبینی که موبایل و اینترنت کمک کرده که فیلم سربریدن زودتر و راحتتر به دست همه برسه ولی ایا باعث شده که سربریدن به جرم اختلاف دینی و قومی تقبیح بشه؟ یا چون اینترنت و سویفت داری حاضری با انهایی که با تو اختلاف دارند بهتر کنار بیای یا اصلاً میل به کنار اومدن در تو ایجاد کرده؟
  • بی نام GB ۱۳:۳۴ - ۱۳۹۴/۰۷/۲۴
    0 3
    سال 1384 مقاله ای از هانتینگتون که ربوط به سال 1991 میشد رو خوندم. که توش به احتمال خیزشی در حهان اسلام اشاره کرده بود. توجیه اون زمانش این بود که جمعیت جوان در دنیای عرب در حال افزایش است ولی جوامع عرب عمدتا تحت حاکمیتهای استبدادی هستند که امکان ابراز وجود به این جوانها نمیدهد. پیشرفتهای غرب هم که بیشتر باعث سرخوردگی انها میشود قوز بالا قوز شده. اسلام هم توان زیادی برای پرداختن ایدئولوژهای مهاجم داره. پس اگر فکری نکنیم اتش دنیای عرب دامن همه را خواهد گرفت. به این میگن تحلیل. حالا شما بگید در این اوضاع تکلیف اینده چی میشه؟
  • حسن زاده A1 ۰۵:۳۷ - ۱۳۹۴/۰۷/۲۵
    1 4
    افغان العرب، شیشانی العرب، هندی العرب، ترکی العرب،زنجی العرب،ایرانی اروپایی، ایرانی افغانی، ایرانی قفقازی،ایرانی چینی، ایرانی هندی و............ نشان میدهند مردم دنیا تمایلات قومی نژادی را کنار کذاشته اند اقوام براحتی در هم می آمیزند، خرده فرهنگ ها با تمام زبان و ادبیات و تاریخشان حذف می شوند، گروه ها ،حزب ها وشرکت هایی چند ملیتی شکل می گیرد که در مواردی قدرت مندتر از یک دولت هستند.تنها کسانی از این روند سود می برند که که خود را مهیای این شرائط کنند نه آنکه با سماجت بخواهند این روند را متوقف کنند.
  • بی نام A1 ۰۷:۳۱ - ۱۳۹۴/۰۷/۲۵
    0 5
    باید تعصبات را کنار گذاشت مسلمانان باید به استقبال آینده بروند ادبیات خود را وارد زبان انگلیسی کنند، زبان انگلیسی را جدی بگیرند، زبان عربی را نیز همچنین، تمام ثروت ادبی خود را به این دو زبان ترجمه و ثبت نمایند. رسم الخط قانون مندی بر اساس الفبای لاتین برای زبان فارسی تدوین کنند این رسم الخط حتی المقدور به رسم الخط لاتینی زبان های مسلمانان مانند ترکی سواحلی تاجیکی مالایی نزدیک باشد یا با مشارکت آنان حتی المقدور رسم الخطی تععین شود که کلمات کلیدی اسلامی با املای واحدی نوشته شود. بدین ترتیب شاید بتوان روند حذف زبانهایشان را چند دهه عقب انداخت تا آمادگی کافی برای استفاده از زبان عربی در کل جامعه جهان اسلام و زبان انگلیسی به عنوان زبان جهانی، مهیا شود. اسلام دینی برای تمام جهان، پس جهانی شویم

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین