موضوع این نیست که آقای اردوغان نمی داند چه می کند،برعکس مشکل این است که او دقیقا ازآنچه می کند آگاه است. یک حکایت میان مردم ایران وجود دارد که می گوید" به خواب رفته را می توان بیدار کرد، اما یک نفر که خود را به خواب زده اصلا نمی توان بیدار کرد".شبیه حکایت ایتالیایی"سرش داد نزنید ،جولیونمی خواهد بیدار شود!". به هر صورت اگر نتایج اقدامات آقای اردوغان چندان با خواست هایش همخوانی ندارد،ظاهرا این مشکل او نیست، دیگران هستند که باید باید خود را اصلاح کنند.
اما تا آنجا که به جامعه جهانی مربوط می شود افکار عمومی حق دارند سوال کنند زمان تذکر به آنکارا چه موقع فرا خواهد رسید؟.منطقه آشوب زده خاورمیانه هنوز از شوک سرنگونی هواپیمای روسی خارج نشده،ترکیه با اعزام صدها نیروی نظامی خود به شمال عراق کانون جدیدی از بحران درمنطقه را بوجود آورده است.یک تحلیل گر سیاسی ارشد غربی مقیم استانبول به شرط عدم افشای نامش می گوید" این اعتقاد که آنکارا با همه عواقب آن،آگاهانه تصمیم به حضورنظامی در شمال عراق گرفته، جدی ست.رهبران ترک دقیقا می دانند چه می کنند. فراموش نکنید آنها ازموضوع بحث برانگیز توانایی و حضورارتش عراق در مناطق کرد نشین شمال این کشور و مقاومت احتمالی کردهای بارزانی و شبه نظامیان دولت اقلیم برای مقابله با ارتش عراق آگاه هستند.این آگاهی سرمایه مهمی نزد آنکارا ودلیل اصلی عدم ترک منطقه از سوی ارتش ترکیه است".
تغییر سیاست ها و رویکردهای منطقه ایی و بین المللی یک کشور به خودی خود موضوع عجیبی نیست و در دیپلماسی امری عادی و پذیرفته است. قاعدتا ترکیه هم از این قاعده مستثنی نیست.اما آنچه موجب حیرت شده نوع جهت گیری ها و شدت تغییرمسیر سیاست خارجی ترکیه خصوصا طی 5 سال اخیر در منطقه مدیترانه شرقی و خلیج فارس است که تردید های جدی نسبت به نیات رهبران این کشور برای ثبات منطقه و امنیت بین المللی بوجود آورده است. در حالی که تا پیش از این ترکیه در حاشیه خاورمیانه قرار داشت .در واقع قاعده بازی که ترکیه در پیش گرفته، از نوع بازی هایی ست که در آن یا حریف جدی وجود ندارد،یا بر اساس قاعده توافق وواگذاری زمین،حریفان از بازی کنار می کشند.اما آیا امروز در منطقه عربی و خلیج فارس ما با چنین وضعیتی روبرو هستیم؟و ترکیه احساس می کند تنها حریف میدان است؟ لازم نیست برای درک بهتر شرایط و شناخت رقیبان مطرح، نگاهمان الزاما به سمت تهران معطوف شود .حتی موضوع برای متحدانی به باور من تاکتیکی مانند عربستان ویا کشوری چون مصرنیز اهمیت دارد.فکر میکنم در تحلیل نهایی بسیار بعید است آنها تسلیم شرایطی شوند که سیاست های منطقه ایی شان تابعی از متغیر های ترکیه شود.نمونه این تفاوت دیدگاه ها که تلاش می شود فعلا بر آن سر پوش گذاشته شود در کنفرانس اوایل این هفته معارضان سوری در ریاض بروز کرد که خشم آنکارا از متحد سعودی را موجب شد. شبکه خبری اسکای نیوز و روزنامه عرب زبان الرای الیوم چاپ لندن نیز گزارش دادند فشارهای بسیاری از سوی واشنگتن و مسکو برای اخراج نمایندگان احرار الشام به نشست وارد شد که منجر به خروج آنها از نشست گردید.اما بعد از ناراحتی ترکیه این گروه به کنفرانس بازگشت.البته موضوع به همین جا ختم نشد. خشم ترک ها زمانی به اوج رسید که اعلام شد مقر سیاسی و عملیاتی ائتلاف مخالفان پرزیدنت اسد در آنکارا منحل وبه ریاض انتقال خواهد یافت. یک مقام ارشد دیپلماتیک ترک به الری الیوم گفته"این کار مغایر با اهداف و تلاش های مشترک ترکیه و عربستان در پرونده سوریه است". به نوشته الری مناقشات جنجال زمانی به نهایت رسید که از جمع 34 نفره منتخب برای مذاکره با دولت سوریه تنها یک نفرازاخوان المسلمین سوریه، نزدیک به ترکیه به این جمع راه یافت.
به باور بسیاری از ناظران سیاسی مقیم منطقه بیم و نگرانی از اقدامات آتی ترکیه بیشتر از آنجا ناشی می شود که آنهااحساس می کنند سرمایه گذاری هنگفتی که برای تاثیر گذاری بر تحولات منطقه عربی کرده اند بدون هیچ گونه بهره یی در حال از دست رفتن است.بخشی از این احساس که اتفاقا واقعی ست بیشتر از آنجا سرچشمه گرفته که آنکارا تصور می کرد با باز کردن همزمان چند جبهه بحرانی در منطقه قادر خواهد بود حمایت جامعه بین المللی را با خود همراه کند. از یک سو رویارویی با روسیه ،از سوی دیگر افزایش تنش های کلامی با تهران و از سوی سوم رویارویی با عراق که رهبران این کشوررا متهم به تاثیر پذیری از تهران و مسکو کرده است. نفطه انحرافی ارزیابی رهبران ترکیه از تحولات پیش روی سوریه و منطقه عربی آنجاست که آنها فکر می کنند صرف مخالفت ائتلاف بین المللی ضد بشار اسد با دیدگاه های روسیه و ایران به خودی خود به مجوزی مشروع برای هرگونه اقدام تبدیل شده. در مقیاسی وسیع ترترکیه فکر می کند اختلاف دیدگاه هایی که میان کشور های عربی منطقه و ایالات متحده با ایران و روسیه بر سر موضوعات مختلف وجود دارد،آنها را به هر قیمت در کنار آنکارا نگه خواهد داشت.این تصوری بسیار مخاطره آمیز است که اصرار بر آن شعله های آتش خاورمیانه را روز بروز برافرخته تر می کند. تازه ترین مورد 2 روز پیش رخ داد. حادثه نظامی دریای سیاه میان کشتی جنگی روسیه و کشتی ماهیگیری ترکیه اگر کنترل نمی شد چه عواقبی می توانشت به همراه داشته باشد؟. جامعه بین المللی تا چه زمانی باید تاوان هزینه های ترکیه را پرداخت کند؟ عضویت ترکیه در ناتو و متحد غرب بودن این کشور دلیلی برای پرداخت این هزینه ها نیست. اکنون حق داریم سوال کنیم "بالاخره چه کسی می خواهد مسئولیت کنترل اقدامات ترکیه را به عهده بگیرد؟".(آفتاب یزد) matinmos@gmail.com
نظر شما