علی کفاشیان زیاد درباره گذشته اش حرف نمی زند؛ مخصوصا درباره جوانی اش.

داریوش سعیدی-خبرگزاری خبرآنلاین؛ علی کفاشیان یکبار در گفت و گو با خبرآنلاین خاطراتی از دوران مدرسه گفت و از اینکه همسایه ها اینقدر سرفوتبالش دنبالش گذاشتند که شد دونده تیم ملی ایران! بخش اعظمی از خاطرات نوجوانی و جوانی کفاشیان با مصطفی طباطبایی نژاد است، مدیر مالی فدراسیون فوتبال. وقتی از او در این باره می پرسیم، لبخندی می زند و می گوید: «ما تقریبا 34 سال است که فامیل شده ایم ولی 45 سال است دوست هستیم. از سال هفتم مدرسه ما با هم پای یک میز می نشستیم و با هم دوست شدیم.»
او درباره دوران سربازی شان می گوید: «ما سربازی را با هم رفتیم. آموزشی ما در نزدیکی فرحزاد بود، پادگان ارتش. بعد از آموزشی چون قد علی بلند بود او را به عنوان دژبان انتخاب کردند و در همان تهران ماند. من هم به شیراز اعزام شدم و آنجا یک دوره تخصصی دیدم و بعد از آن خدمتم را در لشکر 17 قزوین سپری کردم.» طباطبایی نژاد در پاسخ به این سوال که آیا کفاشیان درسخوان بود یا نه، می خندد و می گوید: «درسخوان تر از من بود.» او یک خاطره از زمان مدرسه تعریف می کند و می گوید: «سال ها با هم پای میز یک نشستیم. خاطره که زیاد است. شیرین ترین یا نمی دانم تلخ ترین خاطره ما این بود که برای دیپلم درس می خواندیم. شب تا صبح بیدار بودیم. نزدیکی های امتحان خوابمان برد و وقتی از خواب بیدار شدیم نصف بیشتر از زمان امتحان هم گذشته بود. بدو بدو رفتیم مدرسه و خدا را شکر ما را راه دادند چون آن موقع قانون این بود که تا وقتی یک نفر هم از جلسه خارج شده، شمایی که خواب مانده ای یا به هر دلیلی دیر کرده ای می توانی در جلسه حاضر شوی. زمانی هم نداشتیم و با علی هر چه دم دستمان آمد تند تند نوشتیم چون یک ربع بعد زمان امتحان تمام شد.»
مدیر مالی فدراسیون فوتبال درباره علاقه کفاشیان به فوتبال می گوید: «ما که خیلی فوتبال بازی می کردیم. کوچه ما 20 متری بود. همیشه ما دوتا زوج خط دفاعی بودیم. علی دفاع بازی می کرد و من هم کنارش. البته وقتی می باختیم علی به عنوان داور برای تیم دیگر سوت می زد.»

 

252 43

 

کد خبر 504158

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 3
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بی نام A1 ۱۰:۱۷ - ۱۳۹۴/۱۱/۰۸
    10 2
    نگاه کن کفاشیان به جای این که یک فرد شایسته را به عنوان مدیر مال فدراسیون تعیین کنه رفیقش که فامیلش هست را جاش گذاشته،
  • بی نام A1 ۱۰:۲۰ - ۱۳۹۴/۱۱/۰۸
    12 1
    یک سوال، ببینم اون موقع که سربازی میرفتیند خصوصا وقتی که فرمانده حرف میزد یا توبیختان می کرد،ایشن به فرمانده می خندید، اون مپقع که دژبان بود چی، به سرباز ها می خندید خصوصا ان هایی که تخلف کرده بودند
  • سعید IR ۱۰:۵۷ - ۱۳۹۴/۱۱/۱۰
    0 0
    لشکر 16 زرهی قزوین

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین