۱ نفر
۲۰ اسفند ۱۳۸۷ - ۰۹:۵۱

نگاهی به وبلاگ‌های شهری

بر اساس آمار و ارقامی که هر از چند گاهی منتشر می شود، خوشبختانه کشور ایران جایگاه خوبی در اهدای خون دارد. با توجه به آمار نسبتا زیاد مبتلایان به انواع بیماری‌های خونی نیازمند خون و فراورده های خونی مانند تالاسمی و هموفیلی و با توجه به نیاز بالای خون در کشور به علت تصادفات زیاد و جراحات ناشی از آن، حضور همیشه در صحنه مردم جهت این کار خیر احساس می شود و یکی از مهم‌ترین فواید اهدای خون نجات زندگی بیماران فوق است. در مطالعات متعدد که در کشورهای مختلف انجام شده فواید دیگری از قبیل کاهش مختصر ریسک ابتلا به سکته قلبی، کاهش غلظت خون و از این قبیل نیز گزارش شده است که البته هنوز هیچ‌کدام از آن‌ها در منابع معتبر پزشکی ثبت نشده اند و هنوز تنها فایده و مهم‌ترین آنها انجام کار خیر و نیت ثواب اهدا برای بیماران نیازمند است.

چندماهی است که من به عنوان پزشک انتقال خون در یکی از استان‌های جنوبی کشور مشغول به کار شده ام. وظیفه من بررسی و معاینه اهداکنندگان برای جداسازی اهدا کنندگان سالم از ناسالم است. برای اینکار مطابق بخشنامه کشوری سوالاتی از داوطلبان اهدا خون می‌پرسم. اولین سوالی که از داوطلبان می‌پرسم این است که: چرا می‌خواهی خون اهدا کنی؟ و در پاسخ جواب‌های متعددی می‌شنوم از قبیل:

برای رضای خدا؛ برای اهدا به بیماران؛ چون خونم غلیظ شده؛ چون چند وقتیه پام خواب می‌ره؛ چون سردرد دارم؛ چون می‌خوام ازدواج کنم؛ می‌خوام مطمئن بشم سالم هستم؛ چربی خونم بالاست؛ چون کرخت شده‌ام می‌خوام سرحال بشم و...

در طول این چند ماهی که مشغول به کار شدم حدود هزار داوطلب را معاینه کردم و از میان آن‌ها حدود 800 نفر را واجد شرایط برای اهدا تشخیص دادم که اغلب هم مرد بودند و بین 20 تا 60 سال سن داشتند. از میان این 800 نفر تنها حدود 150 نفر مهم‌ترین فایده اهدا خون که همان کمک به بیماران بود را هدف خود از اهدا عنوان کردند. اما داستان مابقی 650 نفر....

پس از طی سالیانی در بیمارستانها و چند ماهی در مرکز انتقال خون، شناسایی معتادان به مواد مخدر برایم کاری آسان شده. خیلی از آن‌ها خود عنوان می کنند و سایرین نیز علایم ظاهری و بدنی اعتیاد را نشان می‌دهند. نکته تلخی که دریافتم حضور خیل کثیری از معتادان به مواد مخدر و سیگاری‌های قهار برای اهدای خون است و دریافتم مهم‌ترین انگیزه این تعداد، احساس سرخوشی خوبی است که پس از اهدای خون به آن‌ها دست می‌دهد؛ همان نشئگی. گرچه طبق آزمایشات چنانچه خون این عزیزان حاوی ویروس ایدز-هپاتیت نباشد، از لحاظ پزشکی قابل استفاده است، ولی نکته این است حداقل در مراکزی که بنده به عنوان پزشک مشغول بوده‌ام این عده تعداد غالب اهداکنندگان را تشکیل می‌دهند. البته برای اثبات این قضیه تحقیقات بیشتر علمی توصیه می‌شود. این تحقیقات در بعضی مراکز داخلی و خارجی صورت گرفته از زمره آن می‌توان به پژوهش مرکز شیراز اشاره کرد که مهم‌ترین انگیزه اهدای خون را احساس سلامتی بعد از اهدا (معادل باکلاس نشئگی!) و تحقیقی که در استرالیا انجام شده که مهم‌ترین انگیزه را ترس از این‌که روزی خود اهداکننده به خون احتیاج پیدا می‌کند، عنوان کرده‌اند. فارغ از بقیه تحقیقات، صحبت من حتی اگر در حد فرضیه باشد، با توجه به نیاز بالای خون در کشور و همت بالای معتادان عزیزمان در اهدای خون، این است که باز هم باید بگوییم اعتیاد چرا؟

دکتر استرنجلاو drstrangelav.blogspot.com

 این ‌روزهایم

از ویژگی های ماه‌های شمسی، انطباقش با فصل های سال است. آنقدر تقویم ایرانی برای ما قوی و در هویتمان تاثیرگذار است که در ایران کمتر تقویم میلادی و قمری مورد توجه است، مگر مناسبت‌های خاص.

اما در تقویم قمری، یک ماه بوده که همیشه دوستش می داشتم. نمی دانم بخاطر نامش است، بخاطر عید بزرگ در آن ماه است، نمی دانم. اما ربیع الاول را دوست می داشتم. البته ویژگی این ماه این است که با آمدنش دیگر مدرسه، محل کار و در و دیوار شهر از کدری و رخوت سیاهی دوماه عزاداری در می آید. فلسفه دو ماه عزاداری را نمی فهمم. اما امدن ربیع را دوست دارم . می آید که شادمان باشیم از پایان این ماه های حرام.

اما نکته جالب اینجاست که این بهار قمری با بهار طبیعی هم زمان شده است. هوای بهاری و تمیز تهران، کوههای بلندی که احساس می کنی به آنها بسیار نزدیکی. نسیم مطبوعی که بر جان آدم می نشیند. جوانه های سر از خاک در آمده و شکوفه های بر روی درختان به تصویر کشیده شده. همه و همه دوست داشتنی است.

حس و حال  این روزها به گونه ای است که دوست دارم یک بزرگراه چمران باشد بدون ترافیک، و من موسیقی بگذارم وچمران را رو به بالا به سمت کوهها رانندگی کنم. و البته چشم از کوههایی که گویی در انتهای مسیر ایستاده اند بر ندارم.

سمیه توحیدلو / بر ساحل سلامت http://smto.ir

 بنگاه واگذاری اراضی ملی

یک بار در مقاله ای نوشته بودم که سازمان جنگل ها و مراتع ایران را بهتر است « بنگاه واگذاری اراضی ملی » بنامیم. شوربختانه، هر روز دلیل‌های محکم تری برای درست بودن این نام گذاری می یابم. چون این سازمان در نگاه دولت، تشکیلاتی است که می توان از آن برای هر طرحی زمین گرفت؛ مدیران پروژه های جاده سازی، شهرک سازی، شهر سازی، سد سازی و کسانی که به هر دلیل دیگر و به هر عنوانی زمین بخواهند هیچ یک، « نه » از این سازمان نمی شنوند.

... اما در میان انواع واگذاری ها، از همه تراژیک تر این که از منابع طبیعی به قشرهای خاصی در «مرغوب» ترین عرصه‌ها، زمین برای ارضای حس بیمارگونه ویلاداری واگذار می‌شود. در فضای اقتصادی بیماری که زمین خواری، پول ساز ترین راه کسب درآمد است روشن است که رانت خواران و صاحبان نفوذ در دستگاه های مختلف به دنبال خلق راه هایی جهت تبدیل طبیعت کشور به املاک شخصی - البته با ظاهرسازی های فریب کارانه - خواهند بود.

عباس محمدی- دیده‌بان کوهستان mountainwatch.persianblog.ir

بحران آب در حهان

بیش از یک میلیاردنفر از ساکنان کره زمین امکان دستیابی به آب سالم وبهداشتی بی بهره اند. بسیاری ازصاحبنظران نیزبراین باورندکه منابع آب درجهان آینده ، توان پاسخگویی به نیازهای روزافزون آدمی رانخواهندداشت. درکشورمانیزناهمگونی میان عرضه  محدودوتقاضای روزافزون  آب برای مصارف گوناگون ، نگرانی های بسیاری را در سطوح مختلف تصمیم‌گیری ومعیشتی کشوربه وجودآورده است به گونه‌ای که به اعتقادبسیاری صاحبنظرانادامه چنین روندی ، تامین مطمئن وپایدار آب برای مصارف گوناگون درآینده را باعدم قطعیت فراوان والزامات مشروط بسیاری همراه خواهدساخت.نکته پنهان درورای این هشدارها ، نگرشی است که براساس آن ظرفیت منابع  محدودوحجم نیازها ،روزافزون تلقی شده است .البته شکی نیست که براساس  پیشینه روند روزافزون مصرف آب ، انتظاری جز افزایش شکاف میان ذخایرموجودوافق نیازهادرآینده نمی رود.

اماچنین بینشی که برپایه روندارتباطی میان عرضه وتقاضای آب ازگذشته تاکنون بنانهاده شده است، همواره سعی درپیش بینی آینده برپایه روند مصارف پیشین داشته و چاره رادرکاهش مصرف ویافتن راهی برای افزایش منابع  آب تجدیدشونده یافته است.

فاطمه متین فر- چشم‌های همیشه بیدار http://matinfar20.persianblog.ir

 

کد خبر 5136

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
7 + 10 =