ایسنا نوشت: ابراهیم حاتمی‌کیا کارگردان سینمای ایران، در پی ترور سعید حجاریان نایب رئیس وقت شورای اسلامی شهر تهران توسط سعید عسگر در روز 22 اسفند 1378، یادداشتی نوشت که روز 10 فروردین 79 در روزنامه «صبح امروز» منتشر شد.

کانال تلگرامی حاتمی‌کیا به بهانه‌ سالروز ترور حجاریان، این یادداشت را بازنشر کرده است:

«عکس «سعید عسگر» را روزنامه‌ها چاپ کردند. تصویری نه چندان واضح. اگر گذری تصویرش را ببینی یک لحظه با «حاج همت» اشتباهش می‌گیری. چه می‌گویم. سعید عسگر و شهید حاج همت! من هم جا خوردم. چه شده است. آغاز سال 79 و چنین توهمی!

1- نمی‌دانم اواخر جنگ هنوز خاطرتان هست. بعد از قبول قطعنامه از طرف ایران و حمله گروهک رجوی از سمت جنوب غرب ایران. خشمی‌ غریب از سوی مردم. پخش دیرهنگام موسیقی‌ای ایران! از رادیو و تلویزیون! همان روزها من هم در هیبت فیلمبردار به کرمانشاه رسیدم. شهر نیمه تعطیل، خبر از توقف گروهک رجوی در نزدیکی منطقه کوزران. در حال گشت شهر بودم که رفیقی را یافتم. او مضطرب بود و به ما پیشنهاد داد هرچه سریع‌تر لباس‌هایمان را تغییر دهیم. چرا که «شهر آلوده» است.

واژه شهر آلوده برای اولین بار به گوشم رسید. می‌گفت گروهک رجوی در هیبت بچه‌های رزمنده درآمده‌اند و تشخیص آن‌ها از نیروهای واقعی بسیار سخت است. برای عوض کردن لباس مقاومت کردم، چرا که لباس ساده خاکی رنگ- مثل همیشه- بر تن داشتیم و اصلا لباس بزمی ‌همراهمان نبود. وقتی مقاومتم را دید دستم را گرفت و وارد محوطه‌ای کرد که یادم نیست، مدرسه بود یا پادگان. دیدم عده‌ای در گوشه وسیع حیاط دست بسته نشسته‌اند. حیرت کردم جوانانی مثل ما، عین ما. بعضی چفیه بر گردن، ریش بر صورت و در قد و قواره بچه‌های رزمنده. دقایقی شوک زده بودم چه می‌دیدم، همه به زبان ما سخن می‌گویند.

حتی لهجه‌های شهرستانی آنها قابل تشخیص بود. بیرون زدم، حال خوشی نداشتم، گمانم بر این بود که کمی‌ استراحت حالم را عوض خواهد کرد و می‌توانم به کار فیلمبرداری برسم. ولی کم کم احساسی دیگر قوی‌تر شد. حال در مقابلت شهری می‌دیدی پر از جوانانی همچون خودت. ولی دیگر آن حس قبلی را نداشتی، دچار خوف و رجا می‌شدی. از انبوه دیدن آنها لحظه‌ای وحشت می‌کردی و لحظه‌ای خوشحال. دوربین در دستم بیکار مانده بود، حسب معمول جلو می‌رفتم. خسته نباشید می‌گفتم، شوخی می‌کردم تا در مقابل دوربین راحت باشند، ولی نمی‌دانستم با این حال خودم چه کنم. همه در وضعیت متهم برایم بودند. مگر نشانی می‌دادند و من آرام می‌شدم. تازه فهمیده بودم مفهوم شهر آلوده را.

2- نمی‌دانم روزهای حملات شیمیایی عراق خاطرتان هست. عملیات خیبر، بدر. آغاز موج جدیدی از بازدارندگی قوای ایرانی توسط بمب‌های شیمیایی. اجباری شدن اقدامات پیشگیری و مجهز شدن رزمنده‌ها به ماسک‌های تنفس. قاعده این ماسک‌ها چنان بود که باید محکم به صورت می‌چسبید و هیچ منفذ اکسیژن جز از طریق فیلتر ماسک نباید به مشام می‌رسید و یک چیز مانع بزرگی بود. ریش بچه‌ها! به چشم دیدم مقاومت بچه‌ها را که حاظر نبودند ریششان را بتراشند. ولی واقعیت خشن‌تر از این مقاومت‌ها بود، ریش‌ها تراشیده شد و اتفاق جدیدی افتاد، چهره‌هایی تازه خلق شد، یک جوری شده بودیم. به هم می‌خندیدیم. بعضی زیباتر و بعضی کج و کوله‌تر از قبل.

برمی‌گردم سر همان دو سطر اول. تا اینجا سعی کردم آرام، نرم، متین و منطقی جملات را بچینم ولی از این به بعدش فشار بغضم به نوک قلم بیش از حد فشار آورده است و عنقریب از حرکت بازماند. پس اجازه دهید راحت باشم.

عزیزان، شهر آلوده است. چفیه حاج همت به یغما رفته است. ریش به خون خضاب شده حاج همت به دست صورتک سازان نیرنگ و نفاق، جعل شده است. بهوش باشیم. من نمی‌دانم چه اصراری بوده است که همه روزنامه‌های دوم خرداد چنین عکسی را از سعید عسگر قاب کرده‌اند. خدا کند مکر ژورنالیستی نباشد. خدا کند از حب علی دست به چنین کاری زده باشند. وای چه می‌بینم. سال 79 روزنامه‌ها با عکسی آذین می‌شوند که چفیه، این نماد بسیجی، همچون نماد آغازی شوم بر سال جدید تعبیر شود!

دوباره بر می‌گردم سر همان دو سطر اول. وقتی یکی از همین روزنامه‌ها را به رفیقی از یادگارهای جنگ نشان دادم. در سکوت سرش را پایین انداخت. ما سینمایی‌ها هر ثانیه و هر لحظه برایمان حساب و کتاب دارد. من این سکوت و سر به زیر انداختن را می‌فهمم. نکند این سر به زیر انداختن ما به حساب ندامت و شرمندگی باشد. این غم بزرگ را کجا طرح کنیم که این روزها ضربه‌ای که به اساس و پیکره جنگ رفته‌ها وارد می‌شود کمتر از گلوله‌ای نیست که به سمت سعید حجاریان شلیک شد. من دلم گواهی می‌دهد که سعید حجاریان هم این غم بزرگ را درک می‌کند چرا که او نیز متعلق به همین نسل جنگ رفته‌هاست.

من تحلیل‌گر خوبی نیستم. ولی وقتی شهر آلوده می‌شود جز سایه نشستن و نظاره‌کردن کاری از دستمان بر نمی‌آید. نمی‌دانم چه مرگم شده است که زبان به تکلم باز کرده‌ام. حس غریبی آزارم می‌دهد. نکند سال 79 سال به محکمه کشاندن بچه‌هایی باشد که هشت سال به دفاع از این آب و خاک «یا علی» گفتند. مواظب باشیم در دام سیاست‌بازانی گرفتار نشویم که چنان واژه‌ها را مسخ کنند که نام بسیج و بسیجی مترادف با خشونت تعبیر شود. هر سعیدی، عسگر نیست. هر سعیدی، امامی‌ نیست. می‌تواند سعید حجاریان نیز باشد.»

۴۷۴۷

کد خبر 518875

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 8
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • آرش A1 ۰۹:۱۰ - ۱۳۹۴/۱۲/۲۳
    4 0
    متن زیبا و قابل تاملی بود‌ اما باید همواره به این نکته توجه داشت که تشخیص درست حق و باطل نه از سال 79 بلکه از همان زمان رحلت پیامبر شروع شده بود و در عاشورا به اوج حود رسید و در بعد از انقلاب اسلامی شکل تازه ای به خود گرفت و هم اکنون نیز در لوای شعارهای مختلف همه دم از حق میزنند اما اگر خوب بنگریم می بینیم که خط مشترک خط باطل همواره تکفیر جبهه مقابل و انگ زدن به آن با استفاده از ابزارهای تبلیغاتی متناسب با زمان خود بوده است و به عبارت ساده تز و به قول شریعتی همان مثلث شوم زر و زور و تزویر.
  • بی نام IR ۰۹:۳۵ - ۱۳۹۴/۱۲/۲۳
    6 1
    گرگ و میش
  • حبیب A1 ۱۰:۴۸ - ۱۳۹۴/۱۲/۲۳
    1 0
    حاج ابراهیم ما که آخر نفهمیدیم کی به کی شد. کاش یه فیلمی هم از بچه های شهدا و جانبازان میساختید.
  • بی نام A1 ۱۱:۰۴ - ۱۳۹۴/۱۲/۲۳
    3 0
    عالی بود راستی یاد روزنامه جالب صبح امروز بخیر
  • بی نام A1 ۱۲:۲۸ - ۱۳۹۴/۱۲/۲۳
    5 0
    ﭼﻘﺪ ﺧﻮﺏ ﻧﻮﺷﺘﻪ
  • میم سپاسی IR ۱۴:۳۰ - ۱۳۹۴/۱۲/۲۳
    6 1
    با سلام و احترام آقای حاتمی کیا. متن زیبایی بود اما انتقادی به شما دارم و آن این است که شما که به این شیوه ی درست، ترور را محکوم می کنید چرا در آخرین فیلم خود قهرمان زن داستان را به دنبال بچه های مردم در پارک می فرستید تا کتک بزند؟ سعید عسگر ها هم توجیه های اشتباه خود را برای خشونت ویرانگر دارند آن ها هم مثل قهرمان های شما خود را حق به جانب و طلبکار ملت می دانند و بلکه اساسا ملت را در حالتی بر می تابند که هم سوی ایشان باشد. من به عنوان یک فیلمساز خوب برای شما ارزش قائل هستم و امیدوارم موفق باشید.
  • بی نام IR ۱۵:۰۱ - ۱۳۹۴/۱۲/۲۳
    6 5
    هر روز بيشتر نسبت به خودش و افكار متناقضش دافعه پيدا ميكنم
  • بی نام A1 ۰۲:۰۹ - ۱۳۹۴/۱۲/۲۵
    1 17
    ترورحجاریان اقدامی زشت وناپسند بود امارفتار آقای حجاريان هم که به قول حاتمی کیا در شهر شلوغ لباس فرم خودی پوشیده بود وبرعلیه جبه خودی تیراندازی میکردقابل توجیه نیست.اقای حاتمی کیا کاش یک فیلم هم دراين خصوص میساختی وخيلي بی طرفانه گفتارورفتارهای زشت آقای حجاريان.ودرمقابل رفتار زشت تر سعید عسکرها رابه تصویر میکشیدی نه اینکه هروقت اصلاح طلبان برکرسی قدرت مینشینند

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین