هریک از دو رویکرد بالا اهداف، ابزار و نتایج حاصل از خود را در پی دارد. توافق هر دو سو در به رسمیت شناختن پاسخ مردم به آنها در پای صندوقهای رأی میتوانست مانع بسیاری از جنجالهایی باشد که این روزها افکار عمومی را به خود مشغول کرده است؛ آنهم در حالیکه کلیدیترین مشکلات کشور در بستر اختلاف افکنیهای بیحاصل معطل مانده است.
مشکل از آنجا ناشی میشود که گروهی با حفظ گرایشهای چیره طلبانه، حاضر به قبول واقعیتهای جاری در جامعه هوشمند ایران امروز نیستند. آنان هنوز با همان ابزارهای تجربه شده در پی اهدافی میکوشند که نتایجی با حاصل جمع صفر را برایشان در همه زمینههای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی رقم زده است. مهمترین ایراد در کار مخالفان، درک روشن جامعه از نیات؛ روشها و نتایجی است که آنان میخواهند در معرکهسازیهای خود کسب کنند. بهعبارت دیگر دغدغههای مخالفان اگرچه اشارات مستقیم بر برخی واقعیتها دارد، اما در نگاه اکثریت مردم مفهومی جز بهانهگیری برای ناموفق کردن دولت اعتدال در انجام تعهداتش نیست. مردم در انتخابات مجلس دهم با همین درک از نیات مخالفان که ابزار مخالفتهایشان هر روز بیش از گذشته نزد افکار عمومی افشا شدهتر مینماید، تشخیص سیاسی خود را به رخ کشیدند.
مخالفان به جای اصرار بر تکرار رفتاری که نتایج آن را به تلخی تجربه کردند، لازم است به توصیههای عقلانی و ناصحانه توجه کرده و با قبول شجاعت بازخوانی آنچه تاکنون تجربه شده، واقعیت نهادینه شدن پراکندگی قدرت در جوامع مدرن را بپذیرند و به الزامهای آن تن دهند. آنان به جای نگرانی از حذف اجتناب ناپذیر از صحنه سیاسی کشور، خوب است برای ماندن به بازتعریف منطقی از روشهای خود بپردازند. لازم است آنان دریابند که چرا شاهد افول جذابیت شعارهایشان در حتی شهرها و روستاهای بسیار دورتر از تهران شدهاند. آیا چهرههای وابسته به آنان توانستهاند کارنامه قابل قبولی از دوران تصدیگری یکه تازانه خود در همه عرصهها - خاصه بخش فرهنگ و اقتصاد - به جا بگذارند؟ آیا مشکلات به هم بافته امروز ناشی از ناکارامدی آنان در دوران حاکمیت بیرقیب نیست؟ آیا همه عوامل وابسته به آنان توانستهاند در گذشته کاری خود، تصویری از وفاداری به شعارها - نه جناح - را در خاطرهها ثبت کنند؟ چرا امروز معضلی به نام کاسبان تحریم چنین بر بنیه اقتصادی کشور آسیب زده است؟ سرانجام اینکه چرا مخالفخوانیهای آنان نزد مردم از کمترین مشروعیت برخوردار است؟
مخالفان به جای تکیه بر منابع خود برای بههم ریختگی ثبات افکارعمومی، خوب است روشهای بهرهگیری سنجیده از ابزارهایشان را برگزینند. روشهای سخت و برهنه آنهم در جامعه هوشمند امروز ایران که مطالبات روشنی از نهادهای قدرت دارد، بازخوردی جز افول هرچه بیشتر جریانی ندارد که همچنان در ایده "چیرگی بر دیگران" شب و روز میکند.
چرایی اصلی مخالفتها با گفتمان اعتدال مربوط به دستاویزهای پیش افتادهای نیست که مخالفان هر روز و به هر بهانه آنها را برای فرسودهسازی دولت وسیله میکنند، بلکه علت را باید در دو برداشت از تعاملات میان دو سوی اختلافها جستجو کرد. یک طرف که میگوید: در زمانه حاضر اعمال قدرت تنها "با دیگران" ممکن است و طرف دیگری که همچنان معتقد است: "چیرگی بر دیگران" یگانه راه ممکن است.
کد خبر 534549
نظر شما