۴۱ نفر
۱۸ خرداد ۱۳۹۵ - ۱۴:۴۵

مهین عباسی فعال محیط زیستی ایلامی در نوشتاری به حقوق عمومی شهروندان در رابطه با محیط زیست پرداخته است.

16 شانزدهم خرداد آغاز هفته ی محیط زیست است به همین بهانه لازم میدانم به عنوان یک کنشگر مدنی،اجتماعی و دانش آموخته ی حقوق به حقوق عمومی شهروندان در رابطه با حفظ محیط زیست بپردازم.
امروزه یکی از مباحث مهم در دنیای مدرن ،برنامه ریزی ،طراحی واجرای پروژها در قالب پروژهای دوستدار محیط زیست است.
حتما هر از گاهی ،عکس پروژه های مختلف عمرانی از جمله : پل های بسیار طویل را دیده اید که بر فراز جنگلها عبور کرده اند و یا تونل هایی از این قبیل که همه ی اینها با هزینه های فوق العاده گزافی طراحی واجرا میشوند تا اکوسیستم منطقه به هم نخورد و یا هزینه های زیادی که برای تهیه واجرای سیستمهای فاضلاب شهری وروستایی در دنیا اجرا میشود.
همچنین درمقاطع مختلفی میشنویم فلان کارخانه به دلیل ایجاد آ لودگی های زیست محیطی تعطیل شده، یا خط تولید خودرویی به دلیل عدم رعایت استاندارد های زیست محیطی از رده خارج شده است ومهمتر اینکه بدانیم اجرای این موارد با هزینه های بالای اجتماعی واقتصادی وسیاسی صورت میگیرد والبته به حکم قاضی.
درهنگام نوشتن طرح برای پروژه های عمرانی و صنعتی ، دولت جمهوری اسلامی ایران مکلف گردیده پیش از تکمیل فرمهای مربوطه وتصویب طرح ها نسبت به تهیه وبررسی پیوست هایی الزام آور تحت نام پیوست های اجتماعی یا زیست محیطی اقدام کند.
همه اینها موید این نکته است که زیرساختهای قانونی ومبانی حقوقی برای حفظ محیط زیست که از آن بعنوان میراث طبیعی بشریت نیز یاد میشود در ایران وقانون اساسی وجود دارد وخوشبختانه میتوان گقت: این قانون یکی از مهمترین وپیشرو ترین مواد قانون اساسی است که در بسیاری از کشورهای جهان مشابه آن گنجانده نشده است .
به تبع همین اصول می بینیم که نهادسازیهای لازم نیز انجام پذیرفته و رییس سازمان محیط زیست بعنوان یک پست اجرایی و درحد معاونت رییس جمهور تعریف شده و در شوراهای شهر نیز کمیسیونی بنام محیط زیست گنجانده شده است ، همچنین علاوه بر وظایف ذاتی نیروهای دولتی ،نظامی و انتظامی در دستگاه قضا مکانیزمی تحت عنوان ضابط قضایی پیش بینی شده است.
اثرگذارتر از همه ی موارد ذکرشدە، تشکیل سازمانهای مردم نهاد و یا همان NGO های زیست محیطی در کشور است که به شکلی خودجوش و با فراوانی بسیار بالا که نشانی ازمدنیت و فعالیت مدنی است در سراسر شکل گرفته است.
اختصاص دادن هفتەای بە نام محیط زیست، هرچند که جنبه ی سمبولیک هم داشتە باشد از آن جهت از اهمیت برخودار است کە باعث میگردد کە مردم بیش از پیش متوجە لزوم حفظ زیست بوم خود گردند و این تکرار در گفتار بە تکرار در رفتار و در نهایت تبدیل شدن بە یک عادت عمومی گردد و بخشی از ناخودآگاە و خودآگاە شخصیت اجتماعی شهروندان را تشکیل دهد.
اما از سوی دیگر نکات قابل انتقاد در این رابطه، عدم ارایەی تعریفی جامع در اذهان عمومی شهروندان است.
متاسفانە آنچە کە امروزە بە عنوان حفظ محیط زیست در جامعه ترویج میشود، عمدتا به حفظ ساختاری و انجام عملیات فیزیکی برای حفظ منابع آب و خاک و حداکثر هوا، محدود شده است.
بهگشت زیست بوم؛ از جمله ترکیبهای مناسبی است که گهگاه از سوی متخصصین امر به جای حفظ محیط زیست به کار برده میشود و به معنای بهسازی کل شرایط محل زندگی و مطلوب نمودن آن برای همەی شهروندان است و این مهم کلیە ابعاد فیزیکی و ذهنی جامعە را در برمیگیرد.
لذا می طلبد که مقولەی توسعه ی برنامه محور و همه جانبە یا متوازن کە اولویت را بە حفظ محیط زیست و بهگشت محیط زندگی ما اعم از تهیه و رعایت پیوستهای زیست محیطی و اجتماعی ، و حفظ مواریث طبیعی و تاریخی و فرهنگی درکنار توجیه اقتصادی میدهد را جدی بگیرم و در لابەلای کاغذبازیهای معمول و بوروکراسی حجیم اداری کە معمولا پروژە محورند و نه پروسه محور ، بە بوته ی فراموشی نسپاریم.
از نکات قابل تامل در فرهنگ جهانی، فعالتر بودن زنان و جنبش زنان در امور زیست محیطی است، به نحویکه به اغراق، پرداختن به امور زیست محیطی را کاری زنانه میدانند و به تبع همین نوع نگرش و البته مسئولیت پذیری بیشتر بانوان در این راستا در کشورمان هم می بینیم که سرکار خانم ابتکار هم در دوره قبل شورای اسلامی شهر تهران، رییس کمیسیون محیط زیست شد و هم در دولت جدید معاون رییس جمهور و رییس سازمان محیط زیست کشور.
واقعیت این است که فقط یک زمین برای زندگی کردن داریم و با اینکه این حکم ازلی حفظ محیط زیست را در همه ی ادیان به خصوص دین مبین اسلام آموخته ایم و یا در طول هزاران هزار سال تمدن و فرهنگ ایرانی یاد گرفته ایم اما متاسفانه تغییر شیوەهای معیشتی و زندگی ماشینی باعث انقطاع فرهنگی در این رابطه شده و متاسفانه نوسازی فرهنگی مناسب نیز در این راستا انجام نشده است.
من به یاد دارم که مادربزرگم با همان گویش زیبای کوردی فیلی زەرووشانەاش، صحبت کردن با گلها و دار و درختان و حشرات و پرندەگان کوچک و زیبای بومی آبدانان را بە ما می آموخت و واقعا چقدر صمیم ی، همەی جانداران زبان مشترک زندگی مشترکمان را میفهمیدیم.
بە امید روزی کە مجددا بە همان حوالی اصالتهای ایرانی منطبق بر ساختارهای دنیای مدرن بازگشت داشته باشیم و به قول حضرت حافظ "عالمی دیگر بسازیم ، وز نو آدمی"
انشاا...

کد خبر 544075

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

آخرین اخبار