ویدئو | عذرخواهی طیب نیا از مردم | این دولت در عذرخواهی از مردم لکنت زبان ندارد

سازمان امور مالیاتی روزگار مردم و شرکت ها رو سیاه کرده , اخذ مالیات های غیر عادلانه بیداد میکنه بعد میگن چرا فرار مالیاتی وجود داره اونوقت این آقای وزیر چه اقدامی در این رابطه کرده خدا میدونه

چه عجب

انتخابات چه کارها که نمیکنه

آفرین به دکتر طیب نیا،خیلی خوشم اومد. آفرین

آقای دکتر طیب نیا، کاری نکردن که عذرخواهی میکنن. از درستکاری ایشان است که به جای همه عذرخواهی می کنن.

بسیار خرسند و سپاسگزارم بابت اهمیتی که دولت مردان برای مردم قائل هستند ولی امیدوارم که هرگونه اشتباهی که در جامعه رخ می دهد با عذرخواهی تمام نشود و اینطور رایج نگردد که هر شخصی پس از هر اشتباهی، ان هم در جامعه که تبعات سهمگینی برای ملت و آیندگان دارد موضوع را به اتمام برساند. دانشجوی دکتری دانشگاه تهران

آفرین به شهامت وزیر محبوبم در عذرخواهی و پوزش از مردم ایران زمین . عذرخواهی واقعا" شجاعت می خواهد و کار هر کسی نیست. وزیران و رییس جمهور در برابر وجدان و قرآن سوگند خورده اند باید تک تک حقوق فرد فرد کشور را پاس بدارند. خداوند دکتر نوربخش را بیامرزد ایشان هم برای جلسه ای نیامدند چقدر پوزش خواستند . ایشان خصلتهای ایشان را دارند اجرا می کنند. بالاخره همشهری ایشان می باشد.

عذرخواهی بدون ثبت در سوابق و رزومه مسئول خاطی و تاثیر گذاری در گزینش های بعدی او ، به سخره گرفتن مردم است .

وزیر لایقی است. شهامت ایشان را می پسندیم. نوشته های زیر از باب پیشنهاد و حرف می باشد. گرچه می دانیم نیازی به یادآوری نیست. انسان موجود فراموشکاری است بر اساس تجربه شخصی گاهی به همکاران خود بگوید جایی را فراموش می کنم یادآوری کنید. ، بایستی به چنین وزیری افتخار کرد. البته وزیر یکی از وظایفش پیشگیری می باشد. می باید وظایف خود را تقسیم بندی کند علاوه بر بر وظایف ذاتی خود شامل کار ثابت و ... گاهی اوقات به زیر دستان خود ، مثلا" برخی نامه ها را چند وقت به چند وقت فرض سه ماه مجدد تکرار کند. وظایف مدیران خود را طی نوشته ای خلاصه شده در یک برگ بنویسد .

هیچ نشانی از شرمندگی نیود ،لبخند بعدش دست زدن مردم برای یک کسی که به کم کاری اعتراف کرده عذرخواهی این مقام، مثل عذرخواهی همشهری های محترم در سطح شهره زنگ زدم شرکت هواپیمایی برای تغییر تاریخ تیکت، مسئول آژانس گفت کار انجام میشه حضورا تشریف بیارید بعد از حضور در شرکت گفتنتد نمیشه بعد که من پاپیچ شدم گفت:ببخشید دیگه.. نگهبان این آقا رو ببر بیرون.