مرحوم سید غلامرضا سعیدی، شهید مرتضی مطهری، شهید بهشتی، مرحوم داود الهامی، مرحوم رضا گلسرخی، استاد مهدی پیشوایی، شهید رجایی، آیت الله جعفر سبحانی و شهید محمد جواد باهنر از جمله کسانی بودند که من را تشویق میکردند که داستان های دینی بیشتری بنویسم.
در خاطرات خود نوشتهام که در سالهای 1348 تا 1352 ضمن تحصیل در دانشگاه تربیت معلم، در دفتر مجله درسهایی از مکتب اسلام، واقع در خیابان خیام، سرای مصباح، مسئولیت رسیدگی به امور مشترکین خارج از کشور رابرعهده داشتم. در آن زمان تعداد دانشجویانی که در خارج کشور تحصیل می کردند بسیار زیاد بودند و برخی از آنان به مطالعه مجلات دینی فارسی نظیر مکتب اسلام و مکتب تشیع اظهار علاقه میکردند. من در ساعاتی که در دانشگاه درس نداشتم به سرعت خود را به دفتر مجله واقع در خیابان خیام میرساندم.
بارها گفتهام که کار کردن من در دفتر مجله درسهایی از مکتب اسلام در تهران ( از سال 1348 تا 1352) برایم فایده معنوی بسیار داشت. در آن زمان تیراژ مجله بسیار زیاد بود. تعداد مشترکان که مجله را هر سال آن به آدرس آنها در تهران میفرستادیم بیش از ده هزار بود. تعداد مجلاتی را که هر هفته به مرکز توزیع می بردیم نیز بسیار زیاد بود. مرکز توزیع مجلات را یک روز بعد با کیوسک های روزنامه فروشیهای تهران فرستاد، هر چند گاه یک بار یکی از پژوهشگران به دفتر تهران می آمد و مقاله ای را به ما میداد تا آن را برای هیات تحریریه به قم بفرستیم. گفتگوی با آن فرهیختگان برای من بسیار مفید بود.
در آن دوران هر هفته نشریات اسلامی بسیاری از کشورهای مختلف به زبانهای عربی و انگلیسی و آلمانی و فرانسه به دفتر مجله مکتب اسلام در تهران میرسید و من هر گاه فرصت مییافتم یکی از آن مقالات را به زبان فارسی ترجمه میکردم و برای چاپ به قم فرستادم. در فروردین ماه 1352 مقاله مفصلی را راجع به بعثت رسول اکرم (ص) از انگلیسی ترجمه کردم و آن مقاله با متن انگلیسی در مکتب اسلام به چاپ رسید. وقتی آن مقاله را مدتی بعد به مرحوم باهنر نشان دادم مانند همیشه مرا مورد تشویق قرار داد. مرحوم سید غلامرضا سعیدی پس از خواندن آن مقاله از من خواست که آن را به صورت کتاب منتشر سازم.
در خاطرات خود که پس از انقلاب اسلامی در برخی از نشریات نوشتهام و یا در گفتگو با خبرنگاران خبرگزاریها و یا مجلات انجام دادم گفتهام که مرحوم شهید محمد جواد باهنر از جمله بزرگانی بود که در سالهای قبل از انقلاب من را برای نگارش داستانهای دینی برای کودکان و نوجوانان نیز تشویق میکرد.
مرحوم باهنر با آموزش کودکان و نوجوانان اهمیت بسیار میداد، میتوانم بگویم که نخستین تجربه وی در تالیف کتاب درسی دینی، کتابی بود که در سال 1345 با همکاری مرحوم گلزاده غفوری برای مدارس جامعه تعلیمات اسلامی انجام داد و در سال یاد شده تحت عنوان تعلیم و تربیت دینی سال سوم ابتدایی به چاپ رسید. سالهای بعد فعالیت ایشان در زمینه تدوین کتابهای درسی تعلیمات دینی با همکاری مرحوم شهید بهشتی و مرحوم سید رضا برقعی برای بیشتر کلاسهای دوره دبستان، راهنمایی و دبیرستان ادامه یافت. مرحوم باهنر به آزادی انسان ها اهمیت بسیاری می داد و در مقالهای که در شماره سوم سال دوم مجله درس هایی از مکتب اسلام تحت عنوان دامنه آزادی در اسلام از وی به چاپ رسید به خوبی نشان داد که خودکامگان در طول تاریخ نفرت خود را از آزادی بیان و آزادی قلم نشان داده اند.
شهید باهنر پس از آن مقالات ارزشمندی در دو نشریه دیگری که از حوزه علمیه قم منتشر می شد، به نام مکتب تشیع و مکتب جعفری نوشت.
استاد باهنر به بنیان نهادن موسساتی جهت انتشارات دینی اهمیت بسیار میداد و در سال 1347 دفتر نشر فرهنگ اسلامی را با همکاری مرحوم بهشتی، مرحوم سید رضا برقعی، مرحوم گلزاده غفوری بنیاد گزاری کرد . دفتر نشر فرهنگ اسلامی همچنان به فعالیت های خود ادامه می دهد و در سال 1393 کتاب «علی علیه السلام جانشین راستین» را از اینجانب (محمود حکیمی) منتشر ساخت.
در سالهایی که در انجمن اسلامی دانشجویان دانشسرای عالی (دانشگاه تربیت معلم) فعالیت داشتم ( سالهای 1349 تا 1353 ) دو بار از مرحوم شهید باهنر دعوت کردم که سخنرانی در دانشگاه را برای دو جلسه بپذیرد. استاد قبول کرد و در سال 1350 (امیدوارم که سال را به اشتباه ننویسم) دو سخنرانی بسیار ارزنده در سالن سخنرانی دانشسرای عالی داشت که توجه دانشجویان را جلب کرد.
در آن سالها مرحوم شهید باهنر و من در مدرسه رفاه تهران سخنرانی هم داشتیم که ان شاء الله در فرصتی دیگر از آن سخنرانی ها و آثار منتشر شده از وی بیشتر سخن خواهم گفت.
نظر شما